Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
Other Matches
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
grid sweep
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
grid voltage swing
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
keeper
محافظ
screening, screenings
محافظ
screened
محافظ
keepers
محافظ
screen
محافظ
preserver
محافظ
protective
محافظ
guard
محافظ
guarding
محافظ
guards
محافظ
preservatives
محافظ
herder
محافظ
screens
محافظ
guardians
محافظ
guardian
محافظ
shelterer
محافظ
preservative
محافظ
protective earthing
زمین محافظ
protective cover
روکش محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
light shield
محافظ نور
bulwarks
دیواره محافظ
cowling
روپوش محافظ
mouthguard
محافظ دندان
parried
محافظ باش
line choking coil
پیچک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
pods
پوسته محافظ
banch wall
دیواره محافظ
pod
پوسته محافظ
surveillant
محافظ بپا
parrying
محافظ باش
thoracopods
قفسه محافظ
parry
محافظ باش
vizard
نقاب محافظ
parries
محافظ باش
helmet
ماسک محافظ
casing
لوله محافظ
helmets
ماسک محافظ
casings
لوله محافظ
preservative coating
روکش محافظ
frigates
ناو محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
frigate
ناو محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
backing material
مواد محافظ
guarding
محافظ گارد
heel cut
محافظ پاشنه پا
protective reactor
راکتانس محافظ
bulwark
دیواره محافظ
fender curbs
جدول محافظ
protective switch
کلید محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
exposure suit
لباس محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
face guard
ماسک محافظ
escort guard
گارد محافظ
guards
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
guard
محافظ گارد
soil saving dam
سد محافظ خاک
guard plank
تخته محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
tutelary
دارای محافظ وحامی
loricate
دارای پوسته محافظ
shield
حفاظ پوشش محافظ
glacis
حصاریا مانع محافظ
sconce
پرده یاپوشش محافظ
facings
روکش محافظ دیوار
facing
روکش محافظ دیوار
shields
حفاظ پوشش محافظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
on guard
بحالت محافظ باش
windshield
شیشه محافظ باد
windshields
شیشه محافظ باد
handshield
سپر محافظ جوشکاری
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
face mask
ماسک محافظ صورت
coquille
محافظ دست شمشیرباز
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
shelling
عامل محافظ حفاظ
escort of the color
گارد محافظ پرچم
bent
محافظ قالب بتن
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
leathers
لباس چرمی محافظ
protective layer
لایه یا روکش محافظ
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
protective coat
لایه یا قشر محافظ
shells
عامل محافظ حفاظ
hood
پوشش محافظ چیزی
hoods
پوشش محافظ چیزی
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
shell
عامل محافظ حفاظ
chain case
جعبه محافظ زنجیر
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
packing
ماده محافظ کالاها.
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
cable duct
لوله محافظ کابل برق
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
eave
[محافظ روی پشت بام]
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
line voltage variation
نوسان ولتاژ
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
racked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
chest protector
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
wracked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
mains voltage variation
نوسان ولتاژ شبکه
burladero
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
snick
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
resists
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
transient
موج ناگهانی در ولتاژ
transients
موج ناگهانی در ولتاژ
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
magnetic variation
تغییر یا نوسان مغناطیسی
frequency variation
تغییر یا نوسان فرکانس
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
peripeteia
تغییر ناگهانی
switcheroo
تغییر ناگهانی
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com