English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (33 milliseconds)
English Persian
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
Other Matches
escort guard گارد محافظ
guarding محافظ گارد
guards محافظ گارد
guard محافظ گارد
escort of the standard گارد محافظ پرچم
escort of the color گارد محافظ پرچم
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
guard صفحه محافظ روکش محافظ
guards صفحه محافظ روکش محافظ
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
escort guard محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
security تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
security force نیروی تامینی
herder محافظ
preservatives محافظ
screening, screenings محافظ
guardian محافظ
guard محافظ
screened محافظ
screens محافظ
preservative محافظ
guards محافظ
protective محافظ
preserver محافظ
guarding محافظ
guardians محافظ
keeper محافظ
keepers محافظ
shelterer محافظ
screen محافظ
lohmannizing غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
fender curbs جدول محافظ
protective clothing روپوش محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
squirrel cage قفسه محافظ
parries محافظ باش
preservative coating روکش محافظ
line choking coil پیچک محافظ خط
surveillant محافظ بپا
mouthguard محافظ دندان
protective earthing زمین محافظ
parry محافظ باش
heel cut محافظ پاشنه پا
parried محافظ باش
face guard ماسک محافظ
protective switch کلید محافظ
bulwark دیواره محافظ
exposure suit لباس محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
protective cover روکش محافظ
banch wall دیواره محافظ
helmets ماسک محافظ
conservator نگهدارنده محافظ
goggles عینک محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
bulwarks دیواره محافظ
guard plank تخته محافظ
casings لوله محافظ
frigates ناو محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
cowling روپوش محافظ
vizard نقاب محافظ
pods پوسته محافظ
light shield محافظ نور
line choking coil پیچک محافظ
jet blast deflector توری محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
protect fuse فیوز محافظ
casing لوله محافظ
shielded plate صفحه محافظ
backing material مواد محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
helmet ماسک محافظ
frigate ناو محافظ
thoracopods قفسه محافظ
parrying محافظ باش
pod پوسته محافظ
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
shields حفاظ پوشش محافظ
coquille محافظ دست شمشیرباز
loricate دارای پوسته محافظ
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
face mask ماسک محافظ صورت
protective coat لایه یا قشر محافظ
fire curtain پرده محافظ اتش
shield حفاظ پوشش محافظ
tutelary دارای محافظ وحامی
windshield شیشه محافظ باد
on guard بحالت محافظ باش
windshields شیشه محافظ باد
glacis حصاریا مانع محافظ
packing ماده محافظ کالاها.
bracer محافظ بازوی کمانگیر
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
chain case جعبه محافظ زنجیر
facing روکش محافظ دیوار
facings روکش محافظ دیوار
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
protective layer لایه یا روکش محافظ
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
shelling عامل محافظ حفاظ
leathers لباس چرمی محافظ
bent محافظ قالب بتن
bib محافظ گلوی شمشیرباز
shells عامل محافظ حفاظ
shell عامل محافظ حفاظ
handshield سپر محافظ جوشکاری
sconce پرده یاپوشش محافظ
hoods پوشش محافظ چیزی
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
hood پوشش محافظ چیزی
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
cable duct لوله محافظ کابل برق
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
eave [محافظ روی پشت بام]
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
concierges پلیس محافظ درب ورودی
concierge پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
resist ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
snick توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
totem روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
convoys بدرقه کردن
convoy بدرقه کردن
see off <idiom> بدرقه کردن
hedges داد وستد تامینی کردن
hedged داد وستد تامینی کردن
hedge داد وستد تامینی کردن
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
reserved for security purposes تامینی
preventive justice حقوق تامینی
preventive action اقدامات تامینی
security countermeasures اقدامات تامینی
safety fuze ماسوره تامینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com