Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (2 milliseconds)
English
Persian
bottle
محتوی یک بطری
bottles
محتوی یک بطری
Search result with all words
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Other Matches
flacon
بطری
bottle rack
جا بطری
black glass bottle
بطری
bottles
بطری
bottle
بطری
absorption bottle
بطری جذب
nursing bottle
بطری شیربچه
leyden jar
بطری لید
bottleneck
دهانه بطری
bottlenecks
دهانه بطری
jug fishing
ماهیگیری با بطری
handscrew
پیچ سر بطری
bottle-feeding
تغذیه با بطری
gas cylinder
بطری گاز
bottle feeding
تغذیه با بطری
crown stopper
سر بطری پهن
cork screw
پیچ سر بطری
gas bottle
بطری گاز
wash bottle
بطری شستشوی
winebottle
بطری شرابی
magnum
بطری دو کوارتی
cylinders
بطری گاز
the neck of a bottle
گردن بطری
cylinder
بطری گاز
magnums
بطری دو کوارتی
vinaigrette
بطری سرکه
criteria
محتوی
filler
محتوی
containers
محتوی
container
محتوی
fillers
محتوی
content
محتوی
hydrous
محتوی اب
contents
محتوی
contenting
محتوی
quar
بطری ابجویک کوارتی
gas washing bottle
بطری گاز شویی
fiasco
ناکامی بطری شراب
fiascos
ناکامی بطری شراب
flacon
بطری در دار کوچک
phials
شیشه یا بطری کوچک
The bottle is fI'lled up with water
بطری با آب پر شده است
bottle silt sampler
نمونه برداری با بطری
duplex weighting bottle
بطری دو دردار توزین
phial
شیشه یا بطری کوچک
sanguinolent
محتوی خون
platinous
محتوی پلاتین
gas content
محتوی گاز
copper bearing
محتوی مس حاوی مس
aluminous
محتوی الومینیوم
contains
محتوی بودن
contained
محتوی بودن
contain
محتوی بودن
magnums
بطری که دو باده در ان جای گیرد
closures
دریچه درب بطری وغیره
magnum
بطری که دو باده در ان جای گیرد
closure
دریچه درب بطری وغیره
content
خرسند کردن محتوی
contenting
خرسند کردن محتوی
pouncet box
قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine
قندی محتوی قند
feeders
رود فرعی بطری پستانک دار
feeding-bottle
بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding bottle
بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottles
بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeder
رود فرعی بطری پستانک دار
poster color
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
clearer
تغییر محتوی یک خانه حافظه
palling
تابوت محتوی مرده حائل
palled
تابوت محتوی مرده حائل
pall
تابوت محتوی مرده حائل
docketing
فهرست محتوی بسته ارسالی
music box
جعبه محتوی ساز کوکی
clearest
تغییر محتوی یک خانه حافظه
quartzite
سنگ شنی محتوی کوارتز
clears
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clear
تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed
فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets
فهرست محتوی بسته ارسالی
palls
تابوت محتوی مرده حائل
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
tea bags
پاکت محتوی چای فوری
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
content addressed
نشامی یافته از روی محتوی
content addressable
نشانی پذیر از روی محتوی
tea bag
پاکت محتوی چای فوری
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
sausages
روده محتوی گوشت چرخ شده
sausage
روده محتوی گوشت چرخ شده
scandal sheet
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
seabag
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
urn
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
rogatory letters
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
epos
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
myoglobin
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
megasporangium
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
obsidian
مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
dumpling
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumplings
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
doorplate
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
puddings
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
shake bottle
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
child
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
corkscrew rule
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
offertory
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
char
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com