Total search result: 201 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
number range |
محدوده اعداد |
|
|
Other Matches |
|
complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
leontief matrix |
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند . |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
hex |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
hexadecimal notation |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
ranges |
محدوده |
spanned |
محدوده |
spanning |
محدوده |
confining |
محدوده |
confine |
محدوده |
scope |
محدوده |
spans |
محدوده |
range |
محدوده |
span |
محدوده |
ranged |
محدوده |
zones |
حیطه محدوده |
sin bin |
محدوده پنالتی |
transmission limit |
محدوده فرافرستی |
soft cell boundaries |
محدوده ازاد سل |
playing area |
محدوده زمین |
grade |
سطح یا محدوده |
fair territory |
محدوده خطا |
grades |
سطح یا محدوده |
zone |
حیطه محدوده |
error range |
محدوده خطا |
time limits |
محدوده زمانی |
range |
حدود محدوده |
time limit |
محدوده زمانی |
ranged |
حدود محدوده |
normal range |
محدوده عادی |
floored |
محدوده زمین |
ranges |
حدود محدوده |
range check |
بررسی محدوده |
floors |
محدوده زمین |
floor |
محدوده زمین |
bands |
محدوده فرکانس ها بین دو حد |
frequency range |
محدوده فرکانس نامی |
in |
توپ در محدوده زمین |
in- |
توپ در محدوده زمین |
balking billiard |
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده |
band |
محدوده فرکانس ها بین دو حد |
bank switching |
راه گزینی محدوده |
palettes |
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند |
leg hit |
ضربه بسمت محدوده توپزن |
touch in goal |
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی |
palette |
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند |
trap shot |
ضربه به گوی از محدوده ماسهای |
out of bounds |
خارج شدن توپ از محدوده زمین |
repertoire |
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار |
family |
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع |
patch |
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت |
normal |
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود |
patches |
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت |
outsides |
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد |
infield |
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها |
confidence level |
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد |
outside |
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد |
newton |
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple |
short line |
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ |
families |
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع |
square out |
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت |
in hand |
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده |
skid pad |
محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت |
normal |
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد |
band |
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال |
scope |
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود |
bands |
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال |
UHF |
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون |
quantifier |
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد |
center of gravity envelope |
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه |
leg theory |
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او |
special |
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست |
team area |
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی |
popping crease |
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است |
numerics |
اعداد |
octal notation |
یا اعداد 0 تا 7 |
privates |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
private |
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی |
radio frequency |
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز |
platforms |
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد |
thirds |
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند |
window |
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد |
platform |
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد |
third |
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند |
trapped |
زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد |
window |
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد |
binary numbers |
اعداد دودوئی |
matrix |
جدول اعداد |
arabic numeral |
اعداد انگلیسی |
numerary |
وابسته به اعداد |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
matrixes |
جدول اعداد |
arithmomania |
وسواس اعداد |
numeric |
1-مربوط به اعداد. 2- |
even |
اعداد جفت |
Roman numeral |
اعداد رومی |
odd numbers |
اعداد فرد |
cardinal |
اعداد اصلی |
congrunet numbers |
اعداد هم نهشت |
round numbers |
اعداد سرراست |
odd numbers |
اعداد فرد |
real numbers |
اعداد حقیقی |
harmonic mean |
اعداد متقابل |
real numbers |
اعداد واقعی |
cardinals |
اعداد اصلی |
rational numbers |
اعداد منطقی |
rational numbers |
اعداد گویا |
numerical |
مربوط به اعداد |
random numbers |
اعداد تصادفی |
complex number |
اعداد مختلط |
theory of numbers |
نظریه اعداد |
fairness |
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند |
decimal number system |
سیستم اعداد دهدهی |
decimal number system |
سیستم اعداد اعشاری |
FMS |
کنترل اعداد کامپیوتری |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
random number generator |
مولد اعداد تصادفی |
system of numeration |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numerative system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
number system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numerative |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
rational numbers |
اعداد منطقی [ریاضی] |
Mersenne prime |
اعداد مرسن [ریاضی] |
theory of numbers |
نظریه اعداد [ریاضی] |
transfinite |
ماوراء اعداد محدود |
number completion test |
ازمون تکمیل اعداد |
numeric |
آرایه حاوی اعداد |
numeric |
مجموعه کلیدها با اعداد |
statistics |
واقعیتها به صورت اعداد |
cardinals |
اعداد اصلی [ریاضی] |
Cardinal numbers |
اعداد کاردینال [ریاضی] |
numbering system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
packed decimal |
اعداد بسته شده |
normalised |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
normalising |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
normalizes |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
colour |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
normalize |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
ps/ |
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند |
leg |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
legs |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
colours |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
center of gravity limits |
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان |
normalises |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
adaptation |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
adaptations |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
prime number theorem |
قضیه اعداد اول [ریاضی] |
floating point number |
اعداد ممیز شناور [ریاضی] |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
alphanumeric |
حروف روی و اعداد عربی |
alphabet code flag |
پرده مخابره حروف یا اعداد |
geometry of numbers |
نظریه هندسی اعداد [ریاضی] |
analytic number theory |
نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی] |
meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
notation |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
notations |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
to add equals |
اعداد مساوی را با هم جمع کردن |
test element |
حروف و اعداد ازمایش مدار |
reference number |
اعداد مبنای نشانه روی |
set |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
sets |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
setting up |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
keypad |
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده |
numerals |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
numeral |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
numerology |
مبحث معانی رمزی اعداد |
quantified |
بیان اثر چیزی با اعداد |
inverts |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
invert |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
inverting |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
unsigned |
که اعداد منفی را نشان نمیدهد |
floating point calculation |
محاسبات اعداد نمایی یا علمی |
quantifying |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantify |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantifies |
بیان اثر چیزی با اعداد |
grids |
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند |
grid |
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند |
Xerox PARC |
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است |
pattern |
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند |
patterns |
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند |
IBM |
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند |
CLUT |
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر |
alphameric sequence |
ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی |
numeric |
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند |
factorial |
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد |
random number |
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند. |
operand |
عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد |
ascii |
حروف و اعداد با کد اسکی بین 0 و721 |
micrometer scale |
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی |
string |
رشتهای که فقط حاوی اعداد است |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
phone |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
phoned |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
phones |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
phoning |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
floating |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |