English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
monopoly restriction محدودیت انحصاری
Other Matches
monopolies امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopoly امتیاز انحصاری کالای انحصاری
patenting انحصاری
patented انحصاری
patent انحصاری
monopolistic انحصاری
sole انحصاری
sole right حق انحصاری
soles انحصاری
exclusive انحصاری
patents انحصاری
merest انحصاری
mere انحصاری
preemptive قبضهای انحصاری
monopoly price قیمت انحصاری
monopolistic competition رقابت انحصاری
monopoly power قدرت انحصاری
monopoly position موقعیت انحصاری
monopoly output تولید انحصاری
monopoly management مدیریت انحصاری
monopoly bank بانک انحصاری
sole agent نماینده انحصاری
market trust بازار انحصاری
monopolist سیاست انحصاری
patenting دارای حق انحصاری
exclusive or یای انحصاری
patent دارای حق انحصاری
patented دارای حق انحصاری
patents دارای حق انحصاری
restricted مقیدالتداول انحصاری
soles تنها انحصاری
sole تنها انحصاری
finiteness محدودیت
restraints محدودیت
finitude محدودیت
incomprehensiveness محدودیت
limitations محدودیت
limitation محدودیت
circumscription محدودیت
restriction محدودیت
narrowness محدودیت
constraint محدودیت
restrictions محدودیت
constraints محدودیت ها
restraint محدودیت
exclusive economic zone منطقه اقتصادی انحصاری
oligapoly فروش نیمه انحصاری
exclusive or cate دریچه یای انحصاری
exjunction gate دریچه یای انحصاری
exclusive or element عنصر یای انحصاری
exclusive or gate دریچه یای انحصاری
oligopsony خرید نیمه انحصاری
fixed stock مالک انحصاری سهام
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
sole selling right حقوق فروش انحصاری
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
sole arbitrator حکم یا داور انحصاری
patent right حق انحصاری ثبت شده
patenting انحصاری به ثبت رساندن
monopolising امتیاز انحصاری گرفتن
patents انحصاری به ثبت رساندن
patented انحصاری به ثبت رساندن
monopolizing امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised امتیاز انحصاری گرفتن
patent انحصاری به ثبت رساندن
monetary restriction محدودیت پولی
monetary deflation محدودیت پولی
limitation period دوره محدودیت
limitable محدودیت پذیر
restriction of imports محدودیت واردات
restraint of trade محدودیت تجارت
freely بدون محدودیت
time bar محدودیت زمانی
in line <idiom> با محدودیت متداول
tie up <idiom> محدودیت استفاده
age limit محدودیت سنی
wage constraint محدودیت دستمزد
trade restriction محدودیت تجاری
budget constaint محدودیت بودجهای
restrictionism سیاست محدودیت
restriction of range محدودیت دامنه
restriction منع محدودیت
restrictions منع محدودیت
import restriction محدودیت واردات
exclusiveness محدودیت انحصار
economic stringency محدودیت اقتصادی
exchange restriction محدودیت ارزی
exchange restricition محدودیت ارزی
economic constraint محدودیت اقتصادی
constraint of supply محدودیت امادی
compute bound محدودیت محاسباتی
capital constraint محدودیت سرمایه
fire restriction محدودیت اتش
budget constraint محدودیت بودجه
time limit محدودیت زمانی
time limits محدودیت زمانی
appropriation limitation محدودیت بودجه
free play بدون محدودیت
exclusive nor gate دریچه نقیض یای انحصاری
patent law قانون ثبت انحصاری اختراعات
monopolization گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
import quotas محدودیت کمی واردات
appropriation limitation محدودیت تخصیص اعتبار
parochialism محدودیت در افکار وعقایدمحلی
airspace restricted area منطقه محدودیت پرواز
modular constraint محدودیت در جابجایی تصاویر
in restraint of trade تحت محدودیت تجارتی
exclusion محدودیت در دستیابی به سیستم
sole tenant مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
freeze محدودیت عدم امکان تغییر
freezes محدودیت عدم امکان تغییر
frees کمی محدودیت نوع اسلحه
freeing کمی محدودیت نوع اسلحه
freed کمی محدودیت نوع اسلحه
free کمی محدودیت نوع اسلحه
unconstrained optimization بهینه سازی بدون محدودیت
limited access دراری محدودیت مدارک محدود
patents امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patented امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
arrays محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
array محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
free fishery حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
freedom آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedoms آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
unlimited وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
parochialism محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
withheld محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withhold محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
inputted ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input limited ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
wraparound توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
patented حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patent حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patenting حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patents حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com