English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (8 milliseconds)
English Persian
food deprivation محرومیت غذایی
Other Matches
vitiosity محرومیت
bereavements محرومیت
forfeiting محرومیت
disqualified محرومیت
disqualifies محرومیت
disqualify محرومیت
disqualifying محرومیت
forfeit محرومیت
forfeited محرومیت
bereavement محرومیت
forfeits محرومیت
exclusion محرومیت
proscription محرومیت
privations محرومیت
deprivations محرومیت
deprivation محرومیت
privation محرومیت
disinheritance محرومیت از ارث
emotional deprivation محرومیت هیجانی
deprival بی نصیبی محرومیت
binocular deprivation محرومیت دو چشمی
principle of exclusion اصل محرومیت
sensory deprivation محرومیت حسی
sleep deprivation محرومیت از خواب
stimulus deprivation محرومیت تحریکی
monocular deprivation محرومیت یک چشمی
privative ناشی از محرومیت
deprived محرومیت کشیده
deprived توام با محرومیت
reprobate هرزه محرومیت
reprobates هرزه محرومیت
deprivation from inheritance محرومیت از ارث
deprivable قابل محرومیت
cultural deprivation محرومیت فرهنگی
disherison محرومیت ازارث
civil death محرومیت از حقوق مدنی
attainder محرومیت از حقوق مدنی
Deprivation of ones civil rights . محرومیت از حقوق مدنی
disbarment محرومیت از شغل وکالت
civil degradation محرومیت از حقوق مدنی
civic d. محرومیت از حقوق کشوری
corruption of blood محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
salique law محرومیت اولاداناث از توارث تاج وتخت
disfranchisement محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
ostracism محرومیت از حقوق اجتماعی و وجهه ملی
alimental غذایی
dietetical غذایی
alimentary غذایی
messes هم غذایی
mess هم غذایی
trophic غذایی
outlawry بی بهره گی از حقوق وحمایت قانونی محرومیت ازحقوق
salic law محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت
food pyramid هرم غذایی
food preference پسند غذایی
food perference رجحان غذایی
food packet بسته غذایی
food industries صنایع غذایی
food web شبکه غذایی
food dtufe stuff ماده غذایی
lymph شیره غذایی
nutritiveness خاصیت غذایی
food program برنامه غذایی
dieting برنامه غذایی
diets رژیم غذایی
dieting رژیم غذایی
ration جیره غذایی
rations جیره غذایی
diet برنامه غذایی
food poisoning مسمویت غذایی
dieted رژیم غذایی
dieted برنامه غذایی
food chain زنجیره غذایی
regimen پرهیز غذایی
regimens پرهیز غذایی
diets برنامه غذایی
rationed جیره غذایی
foodstuff ماده غذایی
diet رژیم غذایی
food chains زنجیره غذایی
foodstuffs ماده غذایی
Adulterated foodstuff. مواد غذایی تقلبی
botulism مسمومیت غذایی حاد
provision room انبار مواد غذایی
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
dietary مربوط به رژیم غذایی
micronutrient عنصر غذایی کم مصرف
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
dailgy food allowance جیره غذایی روزانه
dietetics برنامه ریزی غذایی
annual food plan برنامه غذایی سالیانه
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
dietetic وابسته به رژیم غذایی
table of food equivalents جدول ارزش جیره غذایی
stirabout غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
master menu برنامه غذایی اصلی یکان
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
cure meat نمک سود کردن مواد غذایی
commissary store annex شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
to have the munchies for something یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
self digestion جذب خود بخود مواد غذایی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
convenience foods غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
convenience food غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
commissaries فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
cereal حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
fudge غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
agrobiology مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com