Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 207 (11 milliseconds)
English	Persian
electric drive	محرکه الکتریکی
Search result with all words
volt	واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volts	واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
back voltage	نیروی ضد محرکه الکتریکی
e.m.f	force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
Other Matches
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
impulse charge	خرج محرکه
drive shafts	محور محرکه
propellant	نیروی محرکه
driving pulley	قرقره محرکه
driving power	قدرت محرکه
driving force	نیروی محرکه
driving clutch	کلاج محرکه
propellants	نیروی محرکه
motivational factors	عوامل محرکه
motor drive	محرکه موتوری
lineshaft drive	محرکه انتقال
drives	محرکه گیربکس
drive	محرکه گیربکس
gasoline driven	محرکه بنزینی
group drive	محرکه گروهی
propulsion	نیروی محرکه
firepower	نیروی محرکه
variable speed drive	محرکه پلهای
drive shaft	محور محرکه
splenius	عضله محرکه
hydro	نیروی محرکه اب
propellent	نیروی محرکه
d.c. drive	محرکه جریان دائم
magneto e.m.f.	نیروی محرکه مغناطیسی
power plant	محرکه وسیله نقلیه
rear axle drive	محرکه چرخ عقب
power plants	محرکه وسیله نقلیه
main drive motor	موتور محرکه اصلی
cone pulley drive	محرکه صفحه پلهای
powerhouse	مرکز قوه محرکه
impulse charge	نیروی محرکه اولیه
dynamic pressure	فشار محرکه درونی
induced e.m.f.	نیروی محرکه القائی
diesel driven generation set	دستگاه محرکه دیزلی
powerhouses	مرکز قوه محرکه
magnetomotive force	نیروی محرکه مغناطیسی
final drive	محرکه محور عقب
hydraulic	وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
dynamic	وابسته به نیروی محرکه جنباننده
volt	واحد نیروی محرکه برقی
ship influence	عامل محرکه عبور کشتی
dynamically	وابسته به نیروی محرکه جنباننده
locomotive	حرکت دهنده نیروی محرکه
dynamoelectric	دارای نیروی محرکه برقی
hydropower	قوه محرکه مولد برق
volts	واحد نیروی محرکه برقی
abasia	عدم همکاری عضلات محرکه
locomotives	حرکت دهنده نیروی محرکه
power plants	کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plant	کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
hidden momentum of population growth	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hydro kinetic	وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
electrical	الکتریکی
electrotechnical	الکتریکی
electric	الکتریکی
electrifying	الکتریکی کردن
electrify	الکتریکی کردن
electrifies	الکتریکی کردن
electrified	الکتریکی کردن
electrise	الکتریکی کردن
conduction	رسانایی الکتریکی
isolating	به صورت الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electrical transcription	ضبط الکتریکی
electrical schematic	نمودار الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electrical degree	درجه الکتریکی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
isolates	به صورت الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electromotor	محرک الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electromotor	موتور الکتریکی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electropathy	مداوای الکتریکی
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electromigration	مهاجرت الکتریکی
electromagnet	اهنربای الکتریکی
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric charge	بار الکتریکی
isolate	به صورت الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
spark erossion	فرسایش الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electrolytic capacitor	خازن الکتریکی
electrolytic iron	اهن الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
electric shock	شوک الکتریکی
capacitance	فرفیت الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
magic eye	چشم الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric force	نیروی الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
hot seat	صندلی الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
electric tension	فشار الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
electroplating	ابکاری الکتریکی
electrical	سیستم الکتریکی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
static breeze	وزش الکتریکی
electrical breeze	وزش الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
conductivity	رسانندگی الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
electrode	قطب الکتریکی
electrovalence	فرفیت الکتریکی
flux	فلوی الکتریکی
voltages	فشار الکتریکی
charges	بار الکتریکی
discharge	تخلیه الکتریکی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
discharges	تخلیه الکتریکی
electrodes	قطب الکتریکی
transcription	ضبط الکتریکی
circuit	جریان الکتریکی
circuit	اتصال الکتریکی
engine	موتورغیر الکتریکی
tachogenerator	دورسنج الکتریکی
resistor	مقاومت الکتریکی
resistors	مقاومت الکتریکی
voltaism	ولتاژ الکتریکی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
image	تصویر الکتریکی
circuits	اتصال الکتریکی
images	تصویر الکتریکی
circuits	جریان الکتریکی
charge	بار الکتریکی
transcriptions	ضبط الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
gold contacts	اتصالات الکتریکی
flash fuze	چاشنی الکتریکی
gyro compass	قطبنمای الکتریکی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
galvano cautery	داغ الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
voltage	فشار الکتریکی
collectors	جاروی الکتریکی جارو
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
brainwave	موج الکتریکی مغز
electric field intensity	شدت میدان الکتریکی
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
brainwaves	موج الکتریکی مغز
collector	جاروی الکتریکی جارو
electric field strength	شدت میدان الکتریکی
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
specific electrical conductivity	هدایت الکتریکی مخصوص
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
electric flux density	چگالی شار الکتریکی
voltage drop	افت فشار الکتریکی
voltage source	منبع فشار الکتریکی
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com