English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
by product coking practice محصولات فرعی کوره کک سازی
by product oven محصولات فرعی کوره کک سازی
Other Matches
by product cock oven plant محصولات فرعی کک سازی
by product recovery بازده محصولات فرعی
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
chafery کوره میل سازی
suboptimization بهینه سازی فرعی
open hearth کوره فولاد سازی دهان باز
minor sort مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
open hearth furnace کوره روباز کوره زیمنس مارتین
glazing kiln کوره لعابی کوره لعاب پزی
subspecies قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
recuperative furnace کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
tunnel klin کوره کانالی کوره تانل
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
input output table و محصولات
production adviser مشاوره محصولات
design طراحی محصولات
domestic products محصولات داخلی
designs طراحی محصولات
agricultural products محصولات کشاورزی
waste product محصولات زائد
raw products محصولات ناتمام
primary products محصولات اولیه
home product محصولات ملی
joint products محصولات مشترک
home product محصولات داخلی
break bulk تفکیک محصولات
raw products محصولات اولیه
primary products محصولات پایه
product planning برنامه ریزی محصولات
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
cash crops محصولات نقدی مانند
break bulk agent عامل تفکیک محصولات
average costs معدل هزینه کل محصولات
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
productions تولید حجم بزرگ محصولات
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
toxicogenic تولید کننده محصولات سمی
production تولید حجم بزرگ محصولات
developments توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
businesses نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
finished product محصولات اماده برای توزیع ومصرف
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
agricultural price policy سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
importing بردن محصولات به کشوری برای فروش
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
imported بردن محصولات به کشوری برای فروش
import بردن محصولات به کشوری برای فروش
digital research inc یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
combine [combine harvester] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
product مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
R & D سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
adobe شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
electronics دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
Chad محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
assemble قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
vendors مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
agribusiness تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
furnace کوره
manhole کوره
incinerators کوره
manholes کوره
pusher type furnace کوره پیش بر
brick burner کوره پز
furnaces کوره
fornacis کوره
stoves کوره
stove کوره
furnace house کوره
furnace bottom کف کوره
kilns کوره
chimney کوره
chimneys کوره
fornax کوره
burner کوره
oven کوره
ovens کوره
kiln کوره
incinerator کوره
fire box کوره
burners کوره
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
accessorial فرعی
inferiors فرعی
sub dam سد فرعی
subsidiary فرعی
subsidiaries فرعی
petty فرعی
adjunct فرعی
succursal فرعی
second class فرعی
by فرعی
branch lines خط فرعی
tributary فرعی
incident فرعی
adjuncts فرعی
branch line خط فرعی
tributaries فرعی
incidents فرعی
accessory فرعی
secondary فرعی
adverse reaction اثر فرعی
half deck پل فرعی
by-effect اثر فرعی
byeffect اثر فرعی
subaltern فرعی
fall-out [side effect] اثر فرعی
secondary effect اثر فرعی
min فرعی
subalterns فرعی
derivatives فرعی
spillover effect اثر فرعی
inferior فرعی
minor فرعی
lateral فرعی
ancillary فرعی
extrinsic فرعی
derivative فرعی
lanes کوره راه
muffle furnace کوره موفلی
lime burning kiln کوره اهکپزی
madding از کوره در رفته
blast furnace کوره بلند
lime kiln کوره اهکپزی
air furnace کوره هوایی
forges کوره قالگری
forges کوره اهنگری
forge کوره قالگری
forge کوره آهنگری
tempering furnace کوره بازپخت
kiln lining استر کوره
isothermal holding furnace کوره هم دمایی
slag hook قلاب کوره
underground furnace کوره زیرزمینی
internal furnace کوره داخلی
kilns کوره گچ یااجرپزی
kiln کوره گچ یااجرپزی
lane کوره راه
soaking pit کوره عمیق
underground duct of kiln هواکش کوره
tunnel kiln کوره تونلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com