Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English
Persian
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
Search result with all words
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
by product oven
محصولات فرعی کوره کک سازی
Other Matches
by product recovery
بازده محصولات فرعی
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
suboptimization
بهینه سازی فرعی
minor sort
مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
subspecies
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
input output table
و محصولات
production adviser
مشاوره محصولات
design
طراحی محصولات
primary products
محصولات پایه
home product
محصولات داخلی
home product
محصولات ملی
primary products
محصولات اولیه
agricultural products
محصولات کشاورزی
break bulk
تفکیک محصولات
designs
طراحی محصولات
raw products
محصولات ناتمام
waste product
محصولات زائد
domestic products
محصولات داخلی
joint products
محصولات مشترک
raw products
محصولات اولیه
average costs
معدل هزینه کل محصولات
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
cash crops
محصولات نقدی مانند
product planning
برنامه ریزی محصولات
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
toxicogenic
تولید کننده محصولات سمی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions
تولید حجم بزرگ محصولات
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
production
تولید حجم بزرگ محصولات
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
imported
بردن محصولات به کشوری برای فروش
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
importing
بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
import
بردن محصولات به کشوری برای فروش
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Xerox PARC
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
protective tariffs
تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
sublease
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
electronics
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
Chad
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
vendors
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
agribusiness
تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
disclaimers
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
half deck
پل فرعی
spillover effect
اثر فرعی
ancillary
فرعی
incidents
فرعی
minor
فرعی
by
فرعی
incident
فرعی
accessorial
فرعی
succursal
فرعی
accessory
فرعی
subsidiary
فرعی
min
فرعی
subsidiaries
فرعی
subaltern
فرعی
subalterns
فرعی
by-effect
اثر فرعی
inferiors
فرعی
branch lines
خط فرعی
derivative
فرعی
fall-out
[side effect]
اثر فرعی
derivatives
فرعی
petty
فرعی
inferior
فرعی
sub dam
سد فرعی
second class
فرعی
adjunct
فرعی
tributary
فرعی
byeffect
اثر فرعی
secondary effect
اثر فرعی
secondary
فرعی
tributaries
فرعی
extrinsic
فرعی
lateral
فرعی
adjuncts
فرعی
branch line
خط فرعی
adverse reaction
اثر فرعی
subsections
قسمت فرعی
extension telephone
تلفن فرعی
corollary
نتیجه فرعی
slave station
ایستگاه فرعی
subsidiary
متمم فرعی
sideway
فرعی از پهلو
corollaries
نتیجه فرعی
subcommittees
کمیسیون فرعی
sideshow
نمایش فرعی
subsection
قسمت فرعی
side-effect
اثر فرعی
sideshows
نمایش فرعی
side-effects
اثر فرعی
side effects
اثرات فرعی
bypass
مسیر فرعی
tine
شاخ فرعی
token money
پول فرعی
bypassed
مسیر فرعی
sidepiece
چیز فرعی
secondary stairs
پلکان فرعی
dog leg
شاخه فرعی
dixings
ارایشهای فرعی
secondary stress
خستگی فرعی
subculture
فرهنگ فرعی
subculture
کشت فرعی
subcultures
فرهنگ فرعی
subcultures
کشت فرعی
diverticulum
جاده فرعی
underplot
داستان فرعی
secondary port
بندر فرعی
radicle
فرعی نازک
secondary markets
بازارهای فرعی
side show
موضوع فرعی
side show
نمایش فرعی
subsidiaries
متمم فرعی
subsidiary occupations
مشاغل فرعی
side line occupations
مشاغل فرعی
side dish
غذاهای فرعی
bypasses
مسیر فرعی
second fiddle
شخص فرعی
bypassing
مسیر فرعی
floor jack
اهرم فرعی
annexing
شعبه فرعی
subspace
فضای فرعی
subclass
شعبه فرعی
subcommittee
کمیته فرعی
subclass
طبقه فرعی
suborder
راسته فرعی
subagency
نمایندگی فرعی
sub station
پست فرعی
sub sector
بخش فرعی
sub network
شبکه فرعی
sub contractor
پیمانکار فرعی
subordinate
فرعی پایین تر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com