Dictiornary-Farsi | محصول خالص داخلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
net domestic product	محصول خالص داخلی


Other Matches

net product	محصول خالص
marginal net product	محصول نهائی خالص
net national product	محصول خالص ملی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
net domestic output	تولید خالص داخلی
exchanges	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
incretion	ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawks	مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure	ساختمان داخلی سازه داخلی
internal defense	پدافند داخلی پایداری داخلی
squawked	مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk	مخابره داخلی ارتباط داخلی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
net death rate	نرخ خالص مرگ و میر اهنگ خالص مرگ و میر
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
nett	خالص
genuine	خالص
absolutes	خالص
unadulterated	خالص
cleans	خالص
simon pure	خالص
cleanest	خالص
cleaned	خالص
clean	خالص
paticular	خالص
unmixed	خالص
absolute	خالص
aquapura	اب خالص
nets	خالص
veridical	خالص
net	خالص
inalienable <adj.>	خالص
absolute <adj.>	خالص
heartfelt	خالص
indispensable <adj.>	خالص
inevitable <adj.>	خالص
purest	خالص
purer	خالص
downright	خالص
virginal	خالص
spiritous	خالص
sheer	خالص
unalterable <adj.>	خالص
unalienable <adj.>	خالص
pure	خالص
net work	کار خالص
net value	ارزش خالص
net worth	ارزش خالص
net wealth	دارائی خالص
net wealth	ثروت خالص
net weight	وزن خالص
solid	قوی خالص
net yield	بازده خالص
he was neat	بی ماسه خالص
grain alcohol	الکل خالص
solids	قوی خالص
net benefits	منافع خالص
perfect loss	زیان خالص
proof spirit	الکل خالص
full blood	نژاد خالص
net asset	دارائی خالص
pure bending	خمش خالص
net cash	نقدی خالص
spirit of wine	عرق خالص
net tonnage	فرفیت خالص به تن
net thrust	پیشرانه خالص
net saving	پس انداز خالص
neatness	خالص بودن
net debt	بدهی خالص
resultant acceleration	شتاب خالص
net exports	خالص صادرات
net acceleration	شتاب خالص
neat size	اندازه خالص
net force	نیروی خالص
resutant	نیروی خالص
carbon	ذغال خالص
resutant force	نیروی خالص
net income	درامد خالص
hellene	یونانی خالص
refine	خالص کردن
net net worth	ارزش خالص
net price	قیمت خالص
net revenue	درامد خالص
net register tonnage	گنجایش خالص
net reactance	راکتانس خالص
net rate	نرخ خالص
net profit	سود خالص
net productivity	تولید خالص
limpid	روشن خالص
refines	خالص کردن
net price	ارزش خالص
net output	تولید خالص
grossest	غیر خالص
purification	خالص کردن
purification	خالص سازی
clear	خالص کردن
pure tones	صداهای خالص
pure strategy	استراتژی خالص
pure shear	برش خالص
pure profit	سود خالص
pure monopoly	انحصار خالص
take-home pay	حقوق خالص
pure mathematics	ریاضیات خالص
pure lime	اهک خالص
chaste	خالص ومهذب
grossing	غیر خالص
unmixede	یکدست خالص
grosses	غیر خالص
grosser	غیر خالص
grossed	غیر خالص
circular bending	خمش خالص
gross	غیر خالص
take-home pay	مزد خالص
take-home pay	خالص دریافتی
tare	وزن خالص
equity capital	دارائی خالص
spirits of wine	عرق خالص
wholewheat	گندم خالص
pure interest	منافع خالص
pure color	رنگ خالص
pure interest	بهره خالص
equities	دارائی خالص
equity	دارائی خالص
pure competition	رقابت خالص
clearest	خالص کردن
clears	خالص کردن
pure wool	پشم خالص
clearer	خالص کردن
net business saving	پس انداز خالص شرکتها
net calorific value	ارزش گرمایی خالص
net birth rate	اهنگ خالص زایش
purest	اصیل خالص کردن
net present value	ارزش فعلی خالص
net birth rate	نرخ خالص زایش
pure	اصیل خالص کردن
nets	برداشت خالص کردن
purer	اصیل خالص کردن
net investment	سرمایه گذاری خالص
net present value	ارزش حال خالص
acetyl pure yellow	زرد خالص استیلی
national net income	درامد خالص ملی
native metals	فلزات خالص طبیعی
net national income	درامد خالص ملی
unalloyed	غیر مخلوط خالص
nett	برداشت خالص کردن
net asset value	ارزش دارائی خالص
net	برداشت خالص کردن
pure color response	پاسخ خالص رنگ
gross density	چگالی غیر خالص
pure fiscal policy	سیاست مالی خالص
net tax revenue	خالص درامد مالیاتی
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
net rate of return	نرخ بازده خالص
net radiation factor	ضریب تابش خالص
net primary production	تولید خالص نخستین
residual propulsive force	نیروی پیشرانه خالص
elutriate	صاف و خالص کردن
capital net worth	دارائی خالص سرمایهای
average net return	بازده خالص متوسط
business income	درامد خالص تجارتی
cleanness	تمیزی خالص بودن
consolidated car	وزن خالص اتومبیل
pure monetary policy	سیاست پولی خالص
harvest	محصول
harvests	محصول
output	محصول
return [on something]	محصول
fabrics	محصول
outputs	محصول
fabric	محصول
proceeds	محصول
harvested	محصول
crop	محصول
cropped	محصول
commodities	محصول
commodity	محصول
total product	محصول کل
yield	محصول
yields	محصول
product	محصول
line	محصول
lines	محصول
products	محصول
yielded	محصول
crops	محصول
gold import point	طلای خالص به فروشنده میدهد
expected rate of net profits	نرخ سود خالص موردانتظار
pure nitric acid	تیزاب خالص یا تیز کرده
profit margin	درصد سود از فروش خالص
Inclusive of all expenses .	خرج دررفته ( بطور خالص )
net foreign investment	خالص سرمایه گذاری خارجی