Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
emblements
محصول زمین
Other Matches
exchanges
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
iso product curve
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
crops
محصول
cropped
محصول
commodity
محصول
crop
محصول
lines
محصول
harvests
محصول
harvested
محصول
line
محصول
commodities
محصول
output
محصول
outputs
محصول
harvest
محصول
return
[on something]
محصول
yielded
محصول
yields
محصول
total product
محصول کل
fabrics
محصول
product
محصول
fabric
محصول
proceeds
محصول
products
محصول
yield
محصول
by-products
محصول فرعی
brands
نام محصول
by-product
محصول ضمنی
artefact
محصول مصنوعی
by-product
محصول فرعی
artefacts
محصول مصنوعی
by-products
محصول ضمنی
branding
نام محصول
brand
نام محصول
toiling
محصول رنج
toiled
محصول رنج
toil
محصول رنج
release
گونه یک محصول
releases
گونه یک محصول
fabrics
محصول تولید
fabric
محصول تولید
yields
محصول حاصل
yielded
محصول حاصل
home-grown
محصول خانه
production
فراورده محصول
production
تولید محصول
outputs
برونداد محصول
output
برونداد محصول
released
گونه یک محصول
produces
ساختن محصول
produced
ساختن محصول
produce
ساختن محصول
productions
محصول عمل
productions
تولید محصول
productions
فراورده محصول
production
محصول عمل
yield
محصول حاصل
portfolio
نمونه محصول
net product
محصول خالص
mass market product
محصول پر فروش
marginal product
محصول نهائی
margin product
اضافه محصول
last year's produce
محصول پارسال
intermediate product
محصول واسطه
incross
اولادیا محصول
high grade product
محصول درجه یک
gross yield
محصول ناخالص
foison
محصول فراوان
fission product
محصول انشقاق
finished product
محصول نهائی
fehling solution
محصول فهلینگ
fehling reagent
محصول فهلینگ
off year
سال کم محصول
over production
محصول زیادی
cash crop
محصول فروشی
volatility product
محصول فرار
universal product code
کد جامع محصول
turn over
محصول بازده
standing crop
محصول سرپا
program product
محصول برنامه
product mix
ترکیب محصول
product liability
مسئولیت محصول
product differentiation
اختلاف محصول
product differentiation
تفاوت محصول
product capabilities
خواص محصول
overhead product
محصول سبک
eluate
محصول شویش
product diversification
تنوع محصول
artifact
محصول مصنوعی
models
گونه یک محصول
coproduct
محصول فرعی
condensate
محصول میعان
products
محصول حاصلضرب
coemption
خرید کل محصول
by product
محصول جنبی
by product
محصول فرعی
average product
محصول متوسط
average output
محصول متوسط
adduct
محصول افزایشی
product
محصول حاصلضرب
end product
محصول نهایی
artifacts
محصول مصنوعی
models
نوع یک محصول
modelled
نوع یک محصول
crop rent
اجاره محصول
model
گونه یک محصول
model
نوع یک محصول
modeled
گونه یک محصول
modeled
نوع یک محصول
modelled
گونه یک محصول
distillate
محصول تقطیر
diversity of product
تنوع محصول
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
product launch
جا انداختن محصول در بازار
best profit output
محصول در بیشترین مقدارسود
average revenue product
درامد متوسط محصول
product usage rate
میزان مصرف محصول
cropper
برداشت کننده محصول
raw produce
محصول طبیعی یا کشاورزی
software product
محصول نرم افزاری
extrudate
محصول روزن رانی
trial rate
درصد ازمایش یک محصول
marginal product function
تابع محصول نهائی
handpick
برداشت محصول با دست
produced
تولید کردن محصول
outturn
محصول کشاورزی یاصنعتی
gross national product
محصول ناخالص ملی
marginal net product
محصول نهائی خالص
ingethering
جمع اوری محصول
maderia
شراب محصول مادریا
life cycle
دوره عمر یک محصول
production
کنترل ساخت یک محصول
production
سرعت ساخت محصول
produce
تولید کردن محصول
intermediate product
محصول نیم ساخته
productions
کنترل ساخت یک محصول
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
high end
گرانترین محصول یا مدل
versions
تعداد گونههای یک محصول
version
تعداد گونههای یک محصول
catcher
فرفرههای گیرنده محصول
net national product
محصول خالص ملی
net domestic product
محصول خالص داخلی
heavy goods
محصول صنایع سنگین
marginal revenue product
درامد محصول نهائی
produces
تولید کردن محصول
marginal product curve
منحنی محصول نهائی
productions
سرعت ساخت محصول
release
شماره گونه یک محصول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com