English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
relative impediment محظور شرعی برای عروسی
Other Matches
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
left handed marriage عروسی با پست تر از خود عروسی با غیر هم کفو
wedding cake کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
wedding day روز عروسی جشن سالیانه عروسی
obligations محظور
obligation محظور
embargo مانع محظور
impediments محظور اشکال
hitching مانع محظور
hitch مانع محظور
impediment محظور اشکال
hitched مانع محظور
hitches مانع محظور
embargoes مانع محظور
obligate در محظور قرار دادن
obstacle سد جلو راه محظور
canonical شرعی
religious شرعی
legal شرعی
ordinace دستور شرعی
repudiation طلاق شرعی
juridical قانونی شرعی
justifiability جواز شرعی
prsbytery دادگاه شرعی
lawful مشروع شرعی
legal شرعی قضایی
canonicity جواز شرعی
canonicity شرعی بودن
local apparent noon فهر شرعی
sutra حکم شرعی
established church کلیسای قانونی و شرعی
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
judicial شرعی وابسته بدادگاه
judiciary شرعی وابسته بدادگاه
To give it an appearance ( a semblance ) of leagality . To ligitimize something . کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
play a legal trick کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
canonises درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonised درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonized درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
canonising درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonize درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonizing درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonizes درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
hymen عروسی
hymens عروسی
bridal عروسی
nuptials عروسی
spousal عروسی
matrimony عروسی
weddings عروسی
wedding عروسی
espousal عروسی
nuptial عروسی
marriage عروسی
wedlock عروسی
marriages عروسی
get marriage عروسی کردن
to chang one's condition عروسی کردن
wedding جشن عروسی
to get married عروسی کردن
mismarriage عروسی ناجور
weddings جشن عروسی
to change ones condition عروسی کردن
nuptial نکاحی عروسی
matrimonial وابسته به عروسی
wedding ring انگشتر عروسی
handfast پیمان عروسی
nuptials نکاحی عروسی
marriages جشن عروسی
marriage جشن عروسی
bridal جشن عروسی
marries عروسی کردن
nuptial ceremonies ایین عروسی
hedge marriage عروسی زیرجلی
wed عروسی کردن با
proposal of marriage پیشنهاد عروسی
the advantages of marriage فوائد عروسی
marriage preparations تدارکات عروسی
internuptial وابسته به عروسی
the nuptial day روز عروسی
digamy عروسی دوباره
marry عروسی کردن
marriageable درخور عروسی
hymen خدای عروسی ونکاح
married عروسی کرده متاهل
spousal زفاف وابسته به عروسی
anniversaries جشن سالیانه عروسی
espouse عروسی کردن نامزدکردن
antenuptial مربوط به پیش از عروسی
espoused عروسی کردن نامزدکردن
sham marriage عروسی ساختگی یا دروغی
marriage lines گواهی نامه عروسی
anniversary جشن سالیانه عروسی
espouses عروسی کردن نامزدکردن
espousing عروسی کردن نامزدکردن
to come dressed in your wedding finery با لباس عروسی آمدن
promise of marriage قول یا پیمان عروسی
hymens خدای عروسی ونکاح
to pop the question پیشنهاد عروسی کردن
genial bed رختخواب یافراش عروسی
remarried دوباره عروسی کردن
remarries دوباره عروسی کردن
postnuptial وابسته به بعد از عروسی
trigmous سه بار عروسی کرده
remarry دوباره عروسی کردن
golden wedding جشن پنجاهمین سال عروسی
golden weddings جشن پنجاهمین سال عروسی
love match عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
diamond weddings شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
silver wedding بیست وپنجمین سال عروسی
diamond wedding شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
deuterogamy عروسی دوم باره تجدیدفراش
they were made one یعنی باهم عروسی کردند
a wedding with all the trimmings [fixings] یک عروسی با هر چیزی که باهاش می آید
consummating انجام دادن عروسی کردن
wedding party مجلس عروسی یا عقد کنان
We have a wedding ceremony comin off. جشن عروسی در پیش داریم
d. wedding جشن شصتمین سال عروسی
consummates انجام دادن عروسی کردن
consummated انجام دادن عروسی کردن
consummate انجام دادن عروسی کردن
maritally چنانکه وابسته بشوهر باشد از راه عروسی
handfast دست نامزدی پیمان عروسی بستن با حلقه
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
p sexual relations امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
morganatic marriage عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
married under a contract unlimited perio زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloth رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
grammar امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancies بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
grammars امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratches حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
scratch حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
redundancy بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
FDDI اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
turnaround time زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
diagnostics اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
VidCap برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
haze تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
beta range حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com