Dictiornary-Farsi | محفظه احتراق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 211 (10 milliseconds)

English	Persian
combustion area	محفظه احتراق
combustion chamber	محفظه احتراق
combustor	محفظه احتراق


Search result with all words

burner cans	محفظه احتراق موتورهای توربینی
burner compartment	قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
can annular	محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular	محفظه احتراق حلقوی شکل
charactristic lenght	نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multipropellant	سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
residence time	مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
Other Matches

buffer chamber	جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
crossfiring	اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition	احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
critical grid current	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
crankcase upper half	قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
container	محفظه
enclosures	محفظه
lacuna	محفظه
cavity	محفظه
incasement	محفظه
guard assembly	محفظه
encasement	محفظه
enclosure	محفظه
chamber	محفظه
housing	محفظه
chambers	محفظه
cavities	محفظه
envelope	محفظه
envelopes	محفظه
containers	محفظه
incubator	محفظه رشد
computer enclosure	محفظه کامپیوتر
system unit	محفظه سیستم
breech	محفظه کولاس
gas chamber	محفظه باروت
gas chambers	محفظه باروت
resonating cavity	محفظه تشدید
primer pouch	محفظه چاشنی
incubators	محفظه رشد
air chamber	محفظه هوا
pinches	پایه محفظه
pinch	پایه محفظه
breech recess	محفظه کولاس
breech ring	محفظه کولاس
card cage	محفظه کارت
circular cell	محفظه گرد
shield	محفظه سپرشدن
mould cavity	محفظه قالب
potpourris	محفظه عطر
oil pan	محفظه کارتر
ootheca	محفظه تخم
intake chamber	محفظه ورودی
potpourri	محفظه عطر
starting chamber	محفظه استارت
case	فرف محفظه
cases	فرف محفظه
shields	محفظه سپرشدن
lighting	احتراق
explosions	احتراق
firing	احتراق
combustion	احتراق
ignition	احتراق
explosion	احتراق
seeting on fire	احتراق
oxidization	احتراق
deflagration	احتراق
arson	احتراق
burning	احتراق
inflammation	احتراق
low pressure casing	محفظه ی فشار ضعیف
breech chamber	محفظه خرج انفجار
disk unit enclosure	محفظه واحد دیسک
caisson	[محفظه یا صندوق زیرآبی]
crankcase	محفظه میل لنگ
to tip something into a container [British E]	چیزی را در محفظه ای ریختن
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
gas port	محفظه عبور گاز
chamber furnace	کوره محفظه دار
floppy disk case	محفظه فلاپی دیسک
carter	محفظه میل لنگ
reliquaries	محفظه عتیقه باقیمانده
gasholders	محفظه نگاهداری گاز
hopper	محفظه خوراک دستگاه
gas chamber	محفظه اعدام با گاز
canister	محفظه گلوله افشان
canisters	محفظه گلوله افشان
hoppers	محفظه خوراک دستگاه
gas chambers	محفظه اعدام با گاز
reliquary	محفظه عتیقه باقیمانده
gasholder	محفظه نگاهداری گاز
acoustical sound enclosure	محفظه عایق صوتی
heating value	گرمای احتراق
heat of combustion	گرمای احتراق
hot bulb ignition	احتراق سرسرخ
ignitability	قابلیت احتراق
ignitable	قابل احتراق
flash point	نقطه احتراق
duplex ignition	احتراق دوگانه
premature ignition	احتراق زودرس
pre ignition	زود احتراق
external combustion	احتراق خارجی
ignition voltage	ولتاژ احتراق
flame out	قطع احتراق
sulphur	اصل احتراق
firing order	ترتیب احتراق
firing position	موقعیت احتراق
igniter switch	سوئیچ احتراق
igniter switch	کلید احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
ignition current	جریان احتراق
ignition device	وسیله احتراق
ignition lag	تاخیر احتراق
ignition pulse	پالس احتراق
ignition pulse	ضربه احتراق
ignition pulse	ایمپولز احتراق
ignition spark	جرقه احتراق
internal combustion	احتراق داخلی
timing	زمان احتراق
inexplosive	غیرقابل احتراق
ignition control	کنترل احتراق
ignition condition	حالت احتراق
ignition circuit	مدار احتراق
ignitible	قابل احتراق
igniting agent	عامل احتراق
igniting point	نقطه احتراق
igniting spark	جرقه احتراق
ignition by contact	احتراق تماسی
ignition	اشتعال احتراق
ignition by incandescence	احتراق التهابی
ignition cable	کابل احتراق
ignition charge	خرج احتراق
ignition choke	پیچک احتراق
magneto ignition	احتراق با مگنت
sulfur	اصل احتراق
surface burning	احتراق سطحی
combustiblity	قابلیت احتراق
burning brand	نوع احتراق
triple ignition	احتراق سه برقی
combustion efficiency	بازده احتراق
combustion efficiency	راندمان احتراق
two spark ignition	احتراق دو جرقهای
ignition switch	کلید احتراق
combustion	اشتعال احتراق
combustible	احتراق پذیر
combustible	قابل احتراق
single ignition	احتراق تک برقی
base ignition	احتراق تحتانی
dual ignition	احتراق دو برقی
misfiring	احتراق ناقص
heat value	گرمای احتراق
combustibility	قابلت احتراق
advanced ignition	اوانس احتراق
firing accessories	لوازم احتراق
housed	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
dewar	محفظه عایق حرارتی با دوجداره
cavities	سوراخ حفره یا محفظه قالب
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
crankcase supercharger	سوپرشارژر محفظه میل لنگ
cavity	سوراخ حفره یا محفظه قالب
house	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
rhumbatron	نوع متداول محفظه تشدید
incombustible	غیر قابل احتراق
make and break ignition	احتراق با قطع و وصل
jump spark ignition	احتراق با جرقه جهنده
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
ignition system	سیستم احتراق موتور
burning brand	علامت احتراق نیمسوزی
combustor	سیستم احتراق توربین
maximum gate trigger current	جریان احتراق حداکثر
ignition by contact breaking	احتراق با قطع کنتاکت
dual ignition system	سیستم احتراق دوتایی
compression ingition	احتراق توسط فشار
internal combustion engine	موتور احتراق داخلی
internal combustion engines	موتور احتراق داخلی
molar heat of combusion	گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion	انتالپی مولی احتراق
order of fire	ترتیب احتراق موتور
delay zction firing	عمل احتراق با تاخیر
incombustibility	عدم امکان احتراق
combustible	جسم قابل احتراق
preignition	احتراق قبل از وقت
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
explosively	بطور قابل احتراق
maximum gate trigger voltage	ولتاژ احتراق حداکثر
ignition analyzer	اسیلوگراف کنترل احتراق
crankcase explusion	سرو صدای داخل محفظه لنگ
flooder	غرق کننده محفظه مین زیرابی
crankcase bottom o.lower half	قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
ccd	محفظه هایی برای ذخیره داده
crankcase	محفظه کارتر پوسته میل لنگ
Thermoses	قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
cartridge	جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridges	جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
vault storage	محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
Thermos	قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
vaporizing combustor	سیستم احتراق توربین گاز
capacitor discharge ignition	سیستم احتراق با انرژی زیاد
timing	تنظیم زمان احتراق موتور
afterburning	عملیات بعد از احتراق سوخت
firedamp	گاز قابل احتراق معدن
panels	بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
equipment bay	محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
panel	بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
to break into something	از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
canning	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق