Dictiornary-Farsi | محفظه حامل باروت اشتعال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)

English	Persian
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال


Other Matches

ignite	اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited	اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignites	اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
igniting	اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
gas chamber	محفظه باروت
gas chambers	محفظه باروت
incorporating mill	کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
degressive burning	اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber	جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
weapon carrier	کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
ullage	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
light ship	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
crankcase upper half	قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
gunpowder	باروت
propellant	باروت
propellants	باروت
powders	باروت
powdering	باروت
powder	باروت
gun powder	باروت
powder momey	باروت بر
blasting powder	باروت
burning	اشتعال
ignition	اشتعال
deflagration	اشتعال
combustion	اشتعال
firing	اشتعال
e.c. powder	باروت پرشعله
nitro cotton	باروت پنبه
guncotton	باروت پنبه
e.c. powder	باروت مانوری
cordite	باروت بیدود
smokeless	باروت بی دود
powder bag	کیسه باروت
powders	باروت ارد
powder charge	خرج باروت
grain	حبه باروت
powder f.	دبه باروت
powder magazine	انبار باروت
powder flask	باروت دان
powder flask	دبه باروت
pouch	کیسه باروت
powder horn	دبه باروت
powder magazine	مخزن باروت
single perforated	باروت یک سوراخه
single base	باروت یک حبهای
pouches	کیسه باروت
powders	گرد باروت
powder	گرد باروت
nitrocellulose	باروت بی دود
double base powder	باروت دو حبهای
double base powder	باروت دومبنایی
amorce	خرج باروت
powder	باروت ارد
dual granulation	باروت دو حبهای
powdering	باروت ارد
pyropowder	باروت فشفشه
black powder	باروت سیاه
powdering	گرد باروت
flamboyancy	اشتعال بالرزش
flash point	نقطه اشتعال
flammability	اشتعال پذیری
uninflammable	اشتعال ناپذیر
combustibility	قابلیت اشتعال
coal dust firing	اشتعال گردی
combustible	قابل اشتعال
combustion	اشتعال احتراق
flare up	اشتعال ناگهانی
flammability	قابلیت اشتعال
flaming of arc	اشتعال جرقه
aglow	درحال اشتعال
dead center ignition	نقطه اشتعال
dead burned	انتهای اشتعال
flamboyance	اشتعال لرزشی
flamboyance	اشتعال بالرزش
flamboyancy	اشتعال لرزشی
burning point	نقطه اشتعال
burning train	مسیر اشتعال
fire point	نقطه اشتعال
fire proofing compound	اشتعال کاه
fire retardant	اشتعال کاه
firing voltage	ولتاژ اشتعال
inflammability	اشتعال پذیری
firing point	نقطه اشتعال
inflamable	قابل اشتعال
flammable	قابل اشتعال
inflammable	اشتعال پذیر
inflammable	قابل اشتعال
ignitability	قابلیت اشتعال
ignitable	قابل اشتعال
igniting point	نقطه اشتعال
inflammability	قابلیت اشتعال
lighting	اشتعال نورافکنی
ignition	اشتعال احتراق
inflamable	اشتعال پذیر
flammable	اشتعال پذیر
light firing	اشتعال منور
piceous	قابل اشتعال
limit of inflammability	حد قابل اشتعال
ignition charge	خرج اشتعال
light firing	اشتعال نورانی
ignition point	نقطه اشتعال
powder keg	چلیک یابشکه باروت
shell	جعبه حاوی باروت
shelling	جعبه حاوی باروت
zones	کمربند حبه باروت
shells	جعبه حاوی باروت
propellants	باروت خرج پرتاب
hercules powder	باروت کان کنی
powder kegs	چلیک یابشکه باروت
propellant	باروت خرج پرتاب
zone	کمربند حبه باروت
powder mill	کارخانه باروت سازی
flash reducer	کم کننده شعله باروت
inflammables	مواد قابل اشتعال
pyrogen	عنصر قابل اشتعال
lead in	مدار هادی اشتعال
inflammable substances	مواد قابل اشتعال
lower flammability limit	حد پایینی اشتعال پذیری
upper flammability limit	حد بالایی اشتعال پذیری
hypergol	مایع قابل اشتعال
flammable liquid	مایع اشتعال پذیر
wildfire	ماده قابل اشتعال
ignition	اتش گیری اشتعال
gas cumulative action	فشار کلی گاز باروت
flasks	دبه مخصوص باروت تفنگ
flask	دبه مخصوص باروت تفنگ
gas operated	کار با فشار گاز باروت
pyropowder	باروت مخصوص مواد ترقهای
fuel	سوخت ماده قابل اشتعال
fueled	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled	سوخت ماده قابل اشتعال
hypergolic fuel	سوخت خیلی حساس به اشتعال
fuels	سوخت ماده قابل اشتعال
flash point tester	ازمایش کننده نقطه اشتعال
fuelling	سوخت ماده قابل اشتعال
pyroxilin	یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
neutral burning	سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
mealing table	صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
flareback	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
benzine	انواع مواد نفتی قابل اشتعال
three nitro toloen	ماده منفجره تی ان تی یا تری نیتروتولوئن باروت بی دود
xylene	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylol	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
guard assembly	محفظه
cavity	محفظه
containers	محفظه
cavities	محفظه
container	محفظه
encasement	محفظه
envelopes	محفظه
incasement	محفظه
lacuna	محفظه
chamber	محفظه
chambers	محفظه
enclosures	محفظه
envelope	محفظه
housing	محفظه
enclosure	محفظه
granulation	شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
ootheca	محفظه تخم
breech ring	محفظه کولاس
card cage	محفظه کارت
oil pan	محفظه کارتر
primer pouch	محفظه چاشنی
breech recess	محفظه کولاس
breech	محفظه کولاس
combustor	محفظه احتراق
intake chamber	محفظه ورودی
combustion area	محفظه احتراق
system unit	محفظه سیستم
circular cell	محفظه گرد
combustion chamber	محفظه احتراق
computer enclosure	محفظه کامپیوتر
starting chamber	محفظه استارت
resonating cavity	محفظه تشدید
mould cavity	محفظه قالب
potpourris	محفظه عطر
case	فرف محفظه
shield	محفظه سپرشدن
incubator	محفظه رشد
cases	فرف محفظه
pinch	پایه محفظه
pinches	پایه محفظه
potpourri	محفظه عطر
air chamber	محفظه هوا
shields	محفظه سپرشدن
incubators	محفظه رشد
bearers	حامل
conveyer	حامل
stave	حامل
conveyor	حامل
vectors	حامل
vehicle	حامل
vehicles	حامل
porter	حامل
porters	حامل
bearer	حامل