Dictiornary-Farsi | محفوظ نشده نجات نیافته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
unsaved	محفوظ نشده نجات نیافته


Other Matches

lifebuoys	کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy	کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue	عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue	عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
underdeveloped	توسعه نیافته
unbred	پرورش نیافته
untaught	تعلیم نیافته
unmitigated	تخفیف نیافته
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unregenerate	دوباره حیات نیافته
underdeveloped nations	ملل توسعه نیافته
underdeveloped countries	کشورهای توسعه نیافته
underdeveloped area	منطقه توسعه نیافته
immature	رشد نیافته نابهنگام
unregenerated	دوباره حیات نیافته
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
capital stock	سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
unicef (= united nations international	یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
exoterical	خارجی جهری بدرون راه نیافته
underdeveloped	رشد کافی نیافته عقب افتاده
COMAL	زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
safe	محفوظ
safer	محفوظ
favoured	محفوظ
safest	محفوظ
secure	محفوظ
safes	محفوظ
secures	محفوظ
guarded	محفوظ
patents	محفوظ
patenting	محفوظ
patented	محفوظ
patent	محفوظ
immundity	محفوظ
enclosed fuse	فیوز محفوظ
invulnerable	محفوظ از خطر
lightproof	محفوظ از نور
secures	محفوظ داشتن
secure	محفوظ داشتن
foolproof	محفوظ ازخطاوشکست
reserved word	کلمه محفوظ
fireproof	محفوظ از اتش
protected mode	حالت محفوظ
safe from danger	محفوظ از خطر
airtight	محفوظ از هوا
assured	امن محفوظ
protected storage	انباره محفوظ
protected field	میدان محفوظ
securely	بطور محفوظ
conserved	از صدمه محفوظ داشتن
pots	در گلدان محفوظ داشتن
conserves	از صدمه محفوظ داشتن
conserving	از صدمه محفوظ داشتن
conserve	از صدمه محفوظ داشتن
potting	در گلدان محفوظ داشتن
pot	در گلدان محفوظ داشتن
enclosed arc lamp	لامپ قوسی محفوظ
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
extend	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extends	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
elate	بالا بردن محفوظ کردن
encapsulated postscript file	فایل محفوظ پست اسکریپت
jus postliminii	حق وی نسبت به ان اموال محفوظ است
it is copyright	حق چاپ و تقلید محفوظ است
weather proof	محفوظ از اثرهوا هوا نخور
to copyright	حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
copyright reserved	حق طبع یا چاپ محفوظ است
can you pronounce him safe	بگویید که اواز خطر محفوظ است
shellproof	محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
weathertight	محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
incomplete	انجام نشده پر نشده
havelock	روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
foolproof	ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
all right reserved	هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
basic	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basics	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
gobo	نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association	مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
safety	نجات
liberation	نجات
life vest	کت نجات
livery	نجات
liveries	نجات
salvation	نجات
life jacket	کت نجات
rescued	نجات
rescues	نجات
escape line	خط نجات
rescuing	نجات
rescue	نجات
survival suit	لباس نجات
rescue operation	عملیات نجات
deep submergence	زیردریایی نجات
life net	تور نجات
rescue basket	زنبیل نجات
salvation	سبب نجات
life boad	قایق نجات
survival pack	بسته نجات
breeches buoy	بویه نجات
life line	بند نجات
life line	طناب نجات
recover	نجات دادن
recovering	نجات دادن
recovers	نجات دادن
salvageable	قابل نجات
life float	قایق نجات
life raft	قایق نجات
salvable	نجات یافتنی
safety boat	قایق نجات
saviour	نجات دهنده
refugee relief	نجات پناهندگان
lifebelt	کمربند نجات
savior	نجات دهنده
life buoy	بویه نجات
life buoy	حلقه نجات
life belt	کمربند نجات
life vest	جلیقه نجات
life boat	کرجی نجات
plane guard	ناو نجات
lifeguard submarine	زیردریایی نجات
liferaft	شناوه نجات
plane guard	ناوگارد نجات
parachut	چتر نجات
lifebelts	کمربند نجات
parachuting	چتر نجات
saviours	نجات دهنده
safety belt	کمربند نجات
safety belts	کمربند نجات
redeliver	از نو نجات دادن
crash boat	قایق نجات
resuscitation	نجات غریق
lifeguard	نجات غریق
lifeguards	نجات غریق
parachute	چتر نجات
life jacket	جلیقه نجات
parachuted	چتر نجات
parachutes	چتر نجات
lifesaving	نجات غریق
survive	نجات دادن
saves	نجات دروازه
stole	جلیقه نجات
lifeboat	قایق نجات
save	نجات دروازه
lifeboats	قایق نجات
saved	نجات دروازه
survived	نجات دادن
deliver	نجات دادن
fire escapes	نردبان نجات
surviving	نجات دادن
survives	نجات دادن
fire escape	نردبان نجات
survivors	نجات یافتگان
delivers	نجات دادن
point four	چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
helicopter rescue strop	کمربند نجات هلیکوپتر
soteriology	مبحث نجات رستگاری
lifeguard	گارد نجات دریایی
lifeguard	مامور نجات غریق
mae west	جلیقه نجات فشاری
lifesaving	نجات دهنده زندگی
lifesaving	وسیله نجات غریق
lifeguards	مامور نجات غریق
lifeguards	گارد نجات دریایی
search and rescue	عملیات تجسس و نجات
paradrop	بارریزی باچتر نجات
helicopter rescue net	تور نجات هلیکوپتر
fire and rescue	نجات و اطفای حریق
rescue and assistance	عملیات نجات و مددکاری
rescue chamber	اطاقک نجات زیردریایی
pararaft	وسایل نجات چتربازی
pararescue team	تیم تجسس و نجات
life belt	کمربند نجات غریق
life belt	لاستیک نجات غریق
salvages	از خطرنابودی نجات دادن
life buoy	حلقه نجات غریق
salvage	از خطرنابودی نجات دادن
life vest	لباس نجات غریق
salvaged	از خطرنابودی نجات دادن
lifesaver	نجات دهنده زندگانی