Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
English
Persian
wine of opium
محلول تریاک وشراب
Other Matches
to manipulate
تریاک را با دست عمل اوردن تریاک را تیارکردن
opium
تریاک
opiam
تریاک
opiam
تریاک زدن
emetic resin
تریاک برگردان
to smoke opium
تریاک کشیدن
opiomania
اعتیاد به تریاک
prothesis
چیدن نان وشراب عشای ربانی روی میز
blessed sacrament
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
marinades
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinaded
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinading
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinade
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
lactuarium
شیره تریاک مانندی که از یک جورکاهوی خارداربدست می اید
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
Charbughra
چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
solvable
محلول
antifreezing solution
محلول ضد یخ
dilution
محلول
solution
حل محلول
solutions
حل محلول
solutions
محلول
solution
محلول
buffer solution
محلول بافر
soap solution
محلول صابون
cutting solution
محلول برش
soild solution
محلول جامد
caustic solution
محلول سوزاور
saline
محلول نمک
dissolved solids
مواد محلول
normal solution
محلول نرمال
emulsoid
محلول سریشمی
pseudosolution
شبه محلول
ideal solution
محلول ایده ال
ammonia
محلول امونیاک
soluble
حل شدنی محلول
benedict's solution
محلول بندیکت
battery solution
محلول باتری
buffer
محلول تامپون
water glass
شیشه محلول
stock solution
محلول ذخیره
solvate
ماده محلول
acid soluble
محلول در اسید
acid solution
محلول اسید
alkaline solution
محلول قلیایی
solid solution
محلول جامد
ammonia water
محلول امونیاکی
standard solution
محلول استاندارد
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
solate
بصورت محلول دراوردن
rapid curing
قیرهای محلول زودگیر
saturated solution
محلول سیر شده
soda solution
محلول جوش شیرین
slow curing
قیرهای محلول دیرگیر
oleoresin
محلول رزین در روغن
cut back bitumens
قیرهای محلول پس بریده
aromatic vinegar
محلول سرکه و کافور
javelle water
محلول هیپوکلریت سدیم
ammonia
محلول یا بخار امونیاک
medium curing
قیرهای محلول کندگیر
metastable solution
محلول شبه پایدار
syrup
محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution
محلول فوق سیر شده
alkali proof
مقاومت محلول سوزش اور
solute
جسم حل شده موجود در محلول
syrups
محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution
محلول ابر سیر شده
sirup
محلول غلیظ قندی دارویی
cn solution
محلول گاز اشک اور
ether extract
ماده الی محلول دراثر
salvolatile
محلول معطر اب امونیاک والکل
pigment
رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments
رنگ غیر محلول ماده رنگی
saponated
صابون زده دارای محلول صابونی
suspensoid
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
anodization
به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
pickling
غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
fibrin
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD
Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
calendaring
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
fat soluble
قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
slurry
تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
solvate
حل شدن محلول شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com