Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
Other Matches
solid solution
محلول جامد
soild solution
محلول جامد
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
successions
جانشینی
vicariousness
جانشینی
succession
جانشینی
substitution
جانشینی
locum tenecy
جانشینی
vicarious
جانشینی
replacement
جانشینی
replacements
جانشینی
subrogation
جانشینی
vicegerency
جانشینی
expromission
جانشینی بدهکار
displacement reaction
واکنش جانشینی
standby time
زمان جانشینی
subsittution effect
اثر جانشینی
complete substitution
جانشینی کالاها
standby equipment
تجهیزات جانشینی
elasticity of substitution
کشش جانشینی
partial substitution
جانشینی مصرف
substitution effect
اثر جانشینی
subsitute
جانشینی کالاها
paradigmatic axis
محور جانشینی
succession
ردیف جانشینی
substitutionary
تعویض جانشینی
successions
ردیف جانشینی
replacement capital
سرمایه جانشینی
substitution
تعویض جانشینی
substitute material
مواد جانشینی
potential substitution
جانشینی بالقوه
displacement titration
تیتر کردن جانشینی
aliases
نام جانشینی که به فایل
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
alias
نام جانشینی که به فایل
who claims the succession ?
چه کسی ادعای جانشینی
vicarious conditioning
شرطی شدن جانشینی
import substitution policy
سیاست جانشینی واردات
replacement investment
سرمایه گذاری جانشینی
marginal rate of substitution
نرخ نهائی جانشینی
supersession
جانشینی لغو شدگی
partial substitution
جانشینی کامل برای دو کالا
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
solution
محلول
solution
حل محلول
antifreezing solution
محلول ضد یخ
solvable
محلول
solutions
حل محلول
dilution
محلول
solutions
محلول
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
normal solution
محلول نرمال
ammonia water
محلول امونیاکی
emulsoid
محلول سریشمی
soap solution
محلول صابون
pseudosolution
شبه محلول
benedict's solution
محلول بندیکت
battery solution
محلول باتری
alkaline solution
محلول قلیایی
acid soluble
محلول در اسید
acid solution
محلول اسید
buffer
محلول تامپون
stock solution
محلول ذخیره
dissolved solids
مواد محلول
cutting solution
محلول برش
ammonia
محلول امونیاک
soluble
حل شدنی محلول
water glass
شیشه محلول
standard solution
محلول استاندارد
saline
محلول نمک
caustic solution
محلول سوزاور
buffer solution
محلول بافر
ideal solution
محلول ایده ال
solvate
ماده محلول
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
massy
جامد
exanimate
جامد
heavyset
جامد
illiquid
جامد
robustly
جامد یا
solids
جامد
solid
جامد
robust
جامد یا
inorganic
جامد
rigid
جامد
medium curing
قیرهای محلول کندگیر
saturated solution
محلول سیر شده
ammonia
محلول یا بخار امونیاک
javelle water
محلول هیپوکلریت سدیم
metastable solution
محلول شبه پایدار
soda solution
محلول جوش شیرین
aromatic vinegar
محلول سرکه و کافور
rapid curing
قیرهای محلول زودگیر
wine of opium
محلول تریاک وشراب
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
solate
بصورت محلول دراوردن
slow curing
قیرهای محلول دیرگیر
cut back bitumens
قیرهای محلول پس بریده
oleoresin
محلول رزین در روغن
blind score
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
monoatomic solid
جامد تک اتمی
thickened fuel
سوخت جامد
monohydrate
جامد تک ابه
solidification
تبدیل به جامد
paraffin wax
پارافین جامد
insensitive
جامد کساد
crystalin solid
جامد متبلور
concretion
جامد شدن
soild state
حالت جامد
solidifying
جامد کردن
solid propellant
سوخت جامد
solid fuel
سوخت جامد
solid state
حالت جامد
solidify
جامد کردن
insensitivity
جامد کساد
semisolid
نیمه جامد
solidly
بطور جامد
solidified
جامد کردن
discharge of solids
بده جامد
solidifies
جامد کردن
sediment discharge
بده جامد
salvolatile
محلول معطر اب امونیاک والکل
sirup
محلول غلیظ قندی دارویی
alkali proof
مقاومت محلول سوزش اور
syrup
محلول غلیظ قندی دارویی
ether extract
ماده الی محلول دراثر
syrups
محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution
محلول ابر سیر شده
cn solution
محلول گاز اشک اور
supersaturated solution
محلول فوق سیر شده
solute
جسم حل شده موجود در محلول
soild state electrode
الکترود حالت جامد
concretely
بطور محکم یا جامد
solidifying
جامد کردن یا شدن
solid state circuitry
مدارات حالت جامد
solid state cartridge
کارتریج حالت جامد
solid state component
مولفهء حالت جامد
solidify
جامد کردن یا شدن
solidifies
جامد کردن یا شدن
solids press down
اجسام جامد سوی
precipitate electrode
الکترود حالت جامد
adamant
جسم جامد و سخت
solid
ماده جامد سفت
solids
ماده جامد سفت
solid support
تکیه گاه جامد
gas solid chromatography
کروماتوگرافی گاز- جامد
solid state physics
فیزیک حالت جامد
exploded view
شرحی از یک ساختمان جامد
adamantly
جسم جامد و سخت
solidified
جامد کردن یا شدن
solid state diffusion
پخش حالت جامد
solid state device
دستگاه حالت جامد
suspensoid
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
saponated
صابون زده دارای محلول صابونی
pickling
غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
pigments
رنگ غیر محلول ماده رنگی
anodization
به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
pigment
رنگ غیر محلول ماده رنگی
solid looking
دارای قیافه جامد وبیروح
harden
تبدیل به جسم جامد کردن
hardens
تبدیل به جسم جامد کردن
pentahedron
جسم جامد پنج وجهی
three-dimensional
و بنابراین به نظر جامد می آید
restrictor
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
solid-state laser
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
fibrin
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
stereography
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham
صدای بهم خوردن اجسام جامد
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
hall effect
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
cure time
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
adsorption
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
terrier
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
aerosols
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD
Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
volumetric loading/density
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
boost rocket
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cartridges
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
wire frame model
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
regression rate
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
chemisorption
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
calendaring
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
migration
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com