Dictiornary-Farsi | محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (13 milliseconds)

English	Persian
junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره


Other Matches

triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
focused	نقطه تقاطع
crossing	نقطه تقاطع
point of intersection	نقطه تقاطع
intersection point	نقطه تقاطع
focussing	نقطه تقاطع
focusses	نقطه تقاطع
focus	نقطه تقاطع
focussed	نقطه تقاطع
focuses	نقطه تقاطع
branchpoint	نقطه انشعاب
crotch	نقطه انشعاب
crotches	نقطه انشعاب
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
cross over point	نقطه تقاطع مسیر رژه
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
projection of a point	خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
junction	نقطه اتصال
joining point	نقطه اتصال
junctions	نقطه اتصال
spot weld	اتصال نقطه جوش
terminals	نقطه اتصال الکتریکی
access point	نقطه اتصال خط به قوس
terminal	نقطه اتصال الکتریکی
chine	نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
jot	نقطه
pricks	نقطه
punchation	نقطه
punctate	نقطه نقطه
period	نقطه
periods	نقطه
two dots one dash line	خط دو نقطه یک خط
tittle	نقطه
ice point	نقطه یخ
speckle	نقطه
spotter	نقطه نقطه
specks	نقطه
stpular	نقطه نقطه
speck	نقطه
point	نقطه
ellipsis	سه نقطه [...]
pricked	نقطه
punctulate	نقطه نقطه
jots	نقطه
prick	نقطه
jotted	نقطه
point to point line	خط نقطه به نقطه
full stop	نقطه
dot	نقطه
full stops	نقطه
punctation	نقطه
dotting	نقطه
dotty	نقطه نقطه
pricking	نقطه
point to point	نقطه به نقطه
neel point	نقطه نل
punctum	نقطه
ice melting point	نقطه یخ
spots	نقطه
spot	نقطه
fixation point	نقطه تثبیت
fire point	نقطه شعله
fixed point	نقطه ثابت
extreme point	نقطه حدی
dots per inch	نقطه در هر اینچ
fire point	نقطه اشتعال
apexes	نقطه اوج
face off spot	نقطه رویارویی
apex	نقطه اوج
dot prompt	نقطه اعلان
drop point	نقطه چکه
f.n.p	نقطه گداز
exit point	نقطه خروجی
dotter	نقطه گذار
estimated position	نقطه براوردی
estimated position	نقطه تخمینی
equivalence point	نقطه هم ارزی
drop point	نقطه پرش
end point	نقطه پایانی
equilibrium point	نقطه تعادل
entry point	نقطه ورود
eutectic point	نقطه اوتکتیک
eutetic point	نقطه اتکتیک
exchange point	نقطه تعویض
exit point	نقطه مرگ
exit point	نقطه خروج
decimal point	نقطه اعشار
punctuator	نقطه گذار
dpi	نقطه در هر اینچ
decimal points	نقطه اعشار
endmost	اقصی نقطه 0
entry point	نقطه دخول
flash point	نقطه اشتعال
jumping off place	نقطه یا مبداء
impact point	نقطه فرود
impact point	نقطه اصابت
image point	نقطه تصویر
image element	نقطه تصویر
ignition point	نقطه اشتعال
ignition point	نقطه افروزش
igniting point	نقطه اشتعال
igniting point	نقطه احتراق
sag	نقطه گود
sag	نقطه پست
sagged	نقطه گود
sagged	نقطه پست
impact point	نقطه بارریزی
indifference point	نقطه خنثی
isoelectronic point	نقطه ایزوالکتریک
intersection point	نقطه تلاقی
intercept point	نقطه رهگیری
injection point	نقطه تزریق
injection point	نقطه پاشش
initial point	نقطه اغاز
initial point	نقطه شروع
initial point	نقطه اولیه
inflexion point	نقطه عطف
inflection point	نقطه عطف
punctuation	نقطه گذاری
sags	نقطه گود
sags	نقطه پست
boiling points	نقطه غلیان
boiling points	نقطه جوش
gutty	نقطه دار
growing point	نقطه رویش
fusion point	نقطه گداز
fusing point	نقطه ذوب
frost point	نقطه شبنم
flash point	نقطه احتراق
peak	نقطه اوج
peak	نقطه ماکزیمم
peaking	نقطه اوج
peaking	نقطه ماکزیمم
peaks	نقطه اوج
peaks	نقطه ماکزیمم
ace	نقطه درشرف
aces	نقطه درشرف
boiling point	نقطه غلیان
boiling point	نقطه جوش
dot pitch	درجه نقطه
azeotrope point	نقطه ازئوتروپ
viewpoints	نقطه نظر
viewpoint	نقطه نظر
solstice	نقطه انقلاب
standpoints	نقطه نظر
standpoints	نقطه ثابت
standpoint	نقطه نظر
gall	نقطه ضعف
galls	نقطه ضعف
standpoint	نقطه ثابت
fixes	نقطه کردن
fix	نقطه کردن
crossing points	نقطه تلاقی
crossing point	نقطه تلاقی
counterparts	نقطه مقابل
counterpart	نقطه مقابل
abscissa	طول نقطه
azeotrope point	نقطه همجوشی
fleck	خط خط کردن نقطه نقطه کردن
fleck	نقطه خال
flecks	خط خط کردن نقطه نقطه کردن
flecks	نقطه خال