English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
English Persian
banstand محل دستهء موسیقی
Search result with all words
band دستهء موسیقی اتحاد
bands دستهء موسیقی اتحاد
bandsman عضو دستهء موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
Other Matches
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
armrest دستهء صندلی
snath دستهء داس
snathe دستهء داس
bandmaster رئیس دستهء موزیک
aristocrat عضو دستهء اشراف
aristocrats عضو دستهء اشراف
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
aigrette شاخهء جواهر دستهء کرک
arm اسلحه دستهء صندلی یا مبل
bandwagon عرابهء دستهء موزیک سیار
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
antiphon سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
ear for music موسیقی
treble staff موسیقی
ragtime در موسیقی
treble clef موسیقی
music موسیقی
background music موسیقی متن
music hall سالن موسیقی
music halls سالن موسیقی
ambient music موسیقی متن
play music موسیقی ساختن
make music موسیقی ساختن
opus قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
background sound موسیقی متن
noteless غیر موسیقی
carillon زنگهای موسیقی
carillons زنگهای موسیقی
quire گروه کر [موسیقی]
background sound موسیقی پس زمینه
musical instrument الت موسیقی
musical instruments الت موسیقی
background music موسیقی پس زمینه
ambient music موسیقی پس زمینه
philharmonic عاشق موسیقی
subdominant نت چهارم موسیقی
ragtime موسیقی ضربی
musicology موسیقی شناسی
musicologist موسیقی شناس
euterpe الهه موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
chamber music موسیقی مجلسی
boogies موسیقی بوگی
boogies موسیقی راک
boogieing موسیقی بوگی
boleros موسیقی بولرو
boogie موسیقی راک
instrumentally با الت موسیقی
boogieing موسیقی راک
boogied موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
boogie موسیقی بوگی
disco موسیقی دیسکو
discos موسیقی دیسکو
electronic music موسیقی الکترونیکی
musician موسیقی دان
musicians موسیقی دان
musicalness برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musical language زبان موسیقی
musical ability توانش موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
musicalness ذوق موسیقی
computer music موسیقی کامپیوتری
devotion to music دلبستگی به موسیقی
unvocal بدون موسیقی
instructor of music مشاق موسیقی
beats ضربت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
pricked نقطه نت موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
jazz موسیقی جاز
beat ضربت موسیقی
noting نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
fortes موسیقی بلند
forte موسیقی بلند
timpano دهل [ساز موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
soundtracks موسیقی ضبط شده
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
tablature نوعی علائم موسیقی
postlude قطعه موسیقی پایان
anvil سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
reed الت موسیقی بادی
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
medley قطعه موسیقی مختلط
etude قطعهء موسیقی کوتاه
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
gavote موسیقی این رقص
gavotte موسیقی این رقص
glockenspiel نوعی الت موسیقی
melody صدای موسیقی نوا
immusical خارج ازقواعد موسیقی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
symphony قطعه طولانی موسیقی
duo اواز یا موسیقی دونفری
duos اواز یا موسیقی دونفری
castanet یک نوع الت موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
musically مطابق اصول موسیقی
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
notes اهنگ صدا نت موسیقی
note اهنگ صدا نت موسیقی
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
melodies صدای موسیقی نوا
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
marching موسیقی نظامی یا مارش
wind instruments الات موسیقی بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
plays الت موسیقی نواختن
marches موسیقی نظامی یا مارش
playing الت موسیقی نواختن
played الت موسیقی نواختن
play الت موسیقی نواختن
marched موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
octave نتهای هشتگانه موسیقی
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
percussion instrument الات موسیقی ضربی
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
preattunement کوک از قبل [آلت موسیقی]
fugue نوعی الت بادی موسیقی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
He is a mediocre musician . موسیقی دان پرمایه یی نیست
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
harmonica الت موسیقی شبیه سنتور
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
midi میانجی رقمی الات موسیقی
combos دسته کوچک موسیقی جاز
harmonicas الت موسیقی شبیه سنتور
combo دسته کوچک موسیقی جاز
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
sext یک ششم نوعی الت موسیقی
orpheus ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
suites اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suite اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
composer آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
ballets اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballet اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
tone-deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
schmaltz موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
schmalz موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
schmaltzy موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com