Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
coal pit
محل زغال سازی
Other Matches
huckleberry
درخت زغال اخته زغال اخته
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
brushes
زغال
brush
زغال
litho crayon
زغال
charry
زغال
coal
زغال
charr
زغال
coal heaver
زغال کش
charry
زغال مانند
powdered charcoal
خاکه زغال
brush contact loss
افت زغال
coal hole
زغال دان
brush holder
پایه زغال
charred
زغال مانند
bituminous coal
زغال قیری
lignite
زغال قهوهای
coal whipper
زغال کش کشتی
whortle
زغال اخته
lead of brush
پیشرفتن زغال
whort
زغال اخته
brush lag
پس رفتن زغال
lag of brush
پس رفتن زغال
negative brush
زغال منفی
carbon brush
زغال کربنی
dogberry
زغال اخته
clutch pilot bearing
زغال کلاچ
coal dust
خاکه زغال
coal bed
رگه زغال
brush yoke
یوغ زغال
brush rocker
فنر زغال
brush ring
حلقه زغال
brush pressure
فشار زغال
collector brush
زغال گرداور
brush pig tail
سیم زغال
grounding brush
زغال زمین
pig tail of brush
سیم زغال
coal
زغال سنگ
charwoman
زغال فروش
charwomen
زغال فروش
pilot brush
زغال راهنما
charcoal
زغال چوب
coke
زغال کوک
cokes
زغال کوک
positive brush
زغال مثبت
coal
زغال کردن
coaler
زغال سنگ کش
battery carbon
زغال باتری
gleed
زغال سرخ
sugar carbon
زغال قند
char
جسم زغال برگشتن
charring
نیمسوز شدن زغال
cokes
تبدیل به زغال کردن
charring
جسم زغال برگشتن
coal gas
گاز زغال سنگ
coke
تبدیل به زغال کردن
coke
زغال سنگ سوخته
coald pit
کود زغال سنگ
red coals
زغال سرخ یا تابیده
cinders
زغال نیم سوز
cornel tree
درخت زغال اخته
cinder
زغال نیم سوز
ember
خاکه زغال نیمسوز
charr
تبدیل به زغال کردن
coal tar
قطران زغال سنگ
embers
خاکه زغال نیمسوز
third brush generator
دینام با زغال اضافی
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
briquette
خاک زغال قالبی
brush lead
پیش رفتن زغال
bituminous coal
زغال سنگ چاق
briquet
خاک زغال قالبی
chars
نیمسوز شدن زغال
chars
جسم زغال برگشتن
gauze brush
زغال توری شکل
coaly
زغال سنگ دار
coal measures
طبقات زغال خیز
coal field
ناحیه زغال خیز
zinc carbon cell
پیل روی- زغال
coal field
کان زغال سنگ
char
نیمسوز شدن زغال
decarbonate
زغال چیزی را گرفتن
decarbonize
زغال چیزی را گرفتن
blind coal
زغال سنگ بی شعله
brush friction loss
اتلاف مالشی زغال
peatery
معدن زغال سنگ
cokes
زغال سنگ سوخته
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
hewer
کارگر معدن زغال سنگ
coaler
وسیله حمل زغال سنگ
flyash
خاکستر حاصل از زغال سنگ
chauldron
پیمانه زغال برابر1296 لیتر
blueberries
قره قاط زغال اخته
blueberry
قره قاط زغال اخته
stone coal
زغال سنگ خشک یا خالص
fat coal
زغال سنگ قیرداریاچربی دار
keel
کشتی زغال کش عوارض بندری
keels
کشتی زغال کش عوارض بندری
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
cornaceous
وابسته بخانواده زغال اخته
dogwood
زغال اخته سیاه توسه
benzole
فراورده قیر زغال سنگ
lignite
زغال سنگ چوب نما
breeze-block
خاکه زغال نیمه سوز
he had a good supply of coal
زغال سنگ کافی ذخیره کرده
cornelian
عقیق جگری درخت زغال اخته
poudrette
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
exhaustable resources
زغال سنگ و سایر مواد کانی
hutch
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff
سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
anthracite
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
peaty
دارای زغال سنگ نارس مانندزغال نارس
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
char
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
charring
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
individualised
تک سازی
retortion
خم سازی
truncation
بی سر سازی
compaction
تو پر سازی
deflexion
خم سازی
individualizes
تک سازی
retortion
کج سازی
individualized
تک سازی
flooring
کف سازی
idolization
بت سازی
individualize
تک سازی
individualizing
تک سازی
individualising
تک سازی
pavements
کف سازی
flection
خم سازی
individualises
تک سازی
repk lection
پر سازی
individuation
تک سازی
bridge building
پل سازی
stylization
مد سازی
padding
له سازی
local anasthesia
سر سازی
bridgework
پل سازی
pavement
کف سازی
individualization
تک سازی
divestiture
برهنه سازی
eversion
واژگون سازی
duplexing
مضاعف سازی
discolourment
بدرنگ سازی
enthralment
بنده سازی
elution
پاکیزه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
emulsification
امولسیون سازی
neutralization
بی اثر سازی
neutralization
خنثی سازی
domestication
اهلی سازی
equality gate
برابر سازی
insulate
عایق سازی
milling
ارد سازی
fading
محو سازی
dwelling construction
خانه سازی
insulates
عایق سازی
enrichment
غنی سازی
feminization
مونث سازی
divestment
بی بهره سازی
divestiture
بی بهره سازی
exclusion
محروم سازی
humanization
مردمی سازی
pacification
ارام سازی
nationalization
ملی سازی
industrialization
صنعتی سازی
evisceration
تهی سازی
assimilation
درون سازی
insulating
عایق سازی
assimilation
همگون سازی
smoothing
صاف سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com