English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
wrongshipped محمولهای که عوضی ارسال شده
Other Matches
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
to run riot رد عوضی
substitutional عوضی
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
mistook عوضی گرفتن
mishear عوضی شنیدن
misnomers نام عوضی
misdeal برگ عوضی
mishearing عوضی شنیدن
misheard عوضی شنیدن
mishears عوضی شنیدن
misnomer نام عوضی
elf child بچه عوضی
lain اختفاء در لباس عوضی
incog پوشیده بانام عوضی
misplace درجای عوضی گذاشتن
substitvtionary عوضی جای چیزدیگرگذاشته شده
misplacement وضع چیزی در جای عوضی
You gave me the wrong key . کلیدی که به من دادی عوضی بود
parostosis پیدایش استحوان در جای عوضی
belying خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belies خیانت کردن به عوضی نشان دادن
personate در لباس عوضی رل نمایش را بازی کردن
belied خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie خیانت کردن به عوضی نشان دادن
She mistook me for somebody else . مرا با یکی دیگر عوضی گرفت
I often confuse the twin brothers . من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
paranomia اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
messages روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockout مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockouts مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
scrolls حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scroll حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
idled نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
dispatched ارسال کردن ارسال
despatched ارسال کردن ارسال
despatches ارسال کردن ارسال
dispatch ارسال کردن ارسال
dispatches ارسال کردن ارسال
despatching ارسال کردن ارسال
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
routing ارسال
transmissions ارسال
consignments ارسال
despatch ارسال
transmission ارسال
consignment ارسال
forwarding ارسال
blind transportation ارسال یک جانبه
transmission ارسال کردن
postage ارسال پست
forwarded ارسال کردن
request to send تقاضای ارسال
retransmission ارسال مجدد
intromission درج ارسال
transmission ارسال پیام
sending ارسال نمودن
serials ارسال سریال
shippable قابل ارسال
error transmission ارسال خطا
answer/originate دریافت / ارسال
transmissions مخابرات ارسال
serial transmission ارسال سری
strobe ارسال یک پاس
re-routed ارسال در یک متفاوت
consignor ارسال کننده
shipping ارسال کالاها
transmission مخابرات ارسال
consignable قابل ارسال یا
consigned ارسال کردن
clear to send ترخیص به ارسال
consign ارسال کردن
simultaneous ارسال دو طرفه
consigning ارسال کردن
data transmission ارسال داده
serial ارسال سریال
forward ارسال کردن
transmissions ارسال کردن
transmissions ارسال پیام
re route ارسال در یک متفاوت
re-route ارسال در یک متفاوت
re-routes ارسال در یک متفاوت
re-routing ارسال در یک متفاوت
parallel transmission ارسال موازی
consigns ارسال کردن
consignation ارسال حمل
video transmission ارسال ویدئویی
pumped ارسال کردن
sends ارسال داشتن
free of shipping costs <adj.> ارسال مجانی
free of forwarding costs <adj.> ارسال مجانی
upload ارسال فایل
committed <adj.> <past-p.> ارسال شده
remitted ارسال کردن
pumps ارسال کردن
sending ارسال داشتن
consigned <adj.> <past-p.> ارسال شده
postage-free <adj.> ارسال مجانی
sends ارسال نمودن
free shipping <adj.> ارسال مجانی
send ارسال نمودن
send ارسال داشتن
consignable <adj.> قابل ارسال
suppliable <adj.> قابل ارسال
deliverable <adj.> قابل ارسال
shippable <adj.> قابل ارسال
available for delivery <adj.> قابل ارسال
pump ارسال کردن
transmittance ارسال مخابره
disseminated ارسال کردن
free of shipping costs <adj.> ارسال رایگان
remit ارسال کردن
forwarded <adj.> <past-p.> ارسال شده
store and forward انبارش و ارسال
store and forward ذخیره و ارسال
transmittancy ارسال مخابره
free of forwarding costs <adj.> ارسال رایگان
disseminating ارسال کردن
disseminates ارسال کردن
postage-free <adj.> ارسال رایگان
delivered <adj.> <past-p.> ارسال شده
disseminate ارسال کردن
remits ارسال کردن
transmittal ارسال مخابره
free shipping <adj.> ارسال رایگان
transmission security تامین ارسال
remitting ارسال کردن
voice grade channel کانال ارسال گفتار
despatch ارسال کردن اعزام
blockload ارسال بار به طوریکجا
bit transfer rate نرخ ارسال بیت
data transfer rate نرخ ارسال داده
parallel که همزمان ارسال شود
signal ارسال پیام به کامپیوتر
digital data transmission ارسال دیجیتالی داده
consignment note سند ارسال کالا
despatch documents اسناد ارسال کالا
data transfer rate میزان ارسال داده
end of transmission block خاتمه ارسال بلاک
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
shipment [American] کالای ارسال شده
consignment کالای ارسال شده
signaled ارسال پیام به کامپیوتر
delivery کالای ارسال شده
signalled ارسال پیام به کامپیوتر
consignor ارسال کننده کالا
parallel که همزمان ارسال می شوند
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
call-up دستور ارسال گزارش
transmitted data دادههای ارسال شده
parallelling که همزمان ارسال شود
asr ارسال و دریافت اتوماتیک
parallelled که همزمان ارسال می شوند
parallelled که همزمان ارسال شود
automatic send/reciever ارسال و دریافت خودکار
paralleling که همزمان ارسال می شوند
despatching مخابره کردن ارسال
parallelling که همزمان ارسال می شوند
parallels که همزمان ارسال شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com