English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
tubular transmission shaft محور انتقال لولهای
Other Matches
tubular shaft محور لولهای
axle محور انتقال
axles محور انتقال
transmission shaft محور انتقال
main transmission shaft محور انتقال اصلی
shafts محور انتقال دهنده نیرو
shaft محور انتقال دهنده نیرو
propeller shaft میل گردان محور انتقال نیرو
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pipy لولهای
cannulate لولهای
tubular لولهای
cylindrical لولهای
tubulose لولهای
tubulous لولهای
fistulous لولهای
fistular لولهای
tubiform لولهای
pipelines لولهای
cannulated لولهای
pipeline لولهای
tubular scaffold داربست لولهای
tubular well چاه لولهای
tubularity حالت لولهای
bore hole چاه لولهای
pipe aqueduct اباره لولهای
spar الوار لولهای
pipe aqueduct ناو لولهای
tulip valve سوپاپ لولهای
barrel drop ابشار لولهای
twingun توپ دو لولهای
tubular rivet پرچ لولهای
tubular radiator رادیاتور لولهای
tubular pole دکل لولهای
salverform لولهای شکل
salver shaped لولهای شکل
sparred الوار لولهای
roll paper کاغذ لولهای
spars الوار لولهای
tubular لولهای شکل
tube insulator مقره لولهای
tube well چاه لولهای
barrel outlet ابگیر لولهای
tubular capacitor خازن لولهای
tubular condenser خازن لولهای
tubular mast دکل لولهای
false key خار لولهای
pipe culvert ابگذر لولهای
poppet valve سوپاپ لولهای
four way چهار لولهای
pipe outlet ابگیر لولهای
pipe organ ارغنون لولهای
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
tubular steel scaffold داربست لولهای فولادی
single gun color tube لامپ تصویر تک لولهای
tubal لوله رحم لولهای
pipe sand trap ماسه گیر لولهای
multiple gun توپ چند لولهای
pipestill دستگاه تقطیر لولهای
to pull at a pipe با کوشش اب از لولهای کشیدن
dash pot کمک فنر لولهای
tubulure دریچه کوچک لولهای
three gun picture tube لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube لامپ تصویر سه لولهای
tubulous دارای گلهای کوچک لولهای
tubulose دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulation شکل لوله ترتیب لولهای
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
ac fittings رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
tubuliferous دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubulifloral دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
rivnut نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinters کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
teleprinter کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
cherry rivet پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
multiple مضاعف چند ردیفه چند لولهای
tubulate لولهای کردن لوله دار کردن
dam axis محور سد
shafts محور
pivot محور
coaxal هم محور
pivoted محور
pin محور
pinned محور
pintle محور
interaxal محور
axles محور
rachis محور
pinning محور
interaxial محور
mandrel محور
mandril محور
crank محور
cranks محور
axle محور
cranking محور
shaft محور
pivots محور
cranked محور
y axis محور y
journal سر محور
trunnion سر محور
axis خط محور
pedestals محور
azimuth محور
pedestal محور
z axis محور "زد"
z axis محور z
stems محور
stemming محور
stemmed محور
x axis محور x
stem محور
arbor محور
axis محور
concentric هم محور
coaxial هم محور
shaft head محور
center line خط محور
spindles محور
spindle محور
mass axis محور جرم
main shaft محور اصلی
hinge مدار محور
armature shaft محور ارمیچر
axis محور چرخ
axis of earth محور زمین
quills محور مجوف
axis of advance محور پیشروی
axial of an aircraft محور هواپیما
articulated shaft محور مفصلی
quill محور مجوف
autocentric خود محور
major axis محور کانونی
megneto crank محور اندوکتور
abscissa محور طولها
normal axis محور عمودی
improper axis محور نامتعارف
optical axis محور اپتیکی
ordinate محور عرضها
hinges مدار محور
neutral axis محور خنثی
forelocks میخ محور
forelock میخ محور
normal axis محور قائم
abscissa محور افقی
misalignment غیرهم محور
megneto crank محور میگر
abscissa محور طولی
axis محور طولی
coaxial line کابل هم محور
cantilever extension محور سگدست
brake cross shaft محور ترمز
drag axis محور پسا
basic shaft محور واحد
basic shaft محور اصلی
driving axle محور گرداننده
driving axle محور رانش
dual y axis graph نمودار با دو محور y
earth's axis محور زمین
back axle محور عقب
shaft محور استوانهای
cartesial axis محور دکارتی
cartesian coordinates محور مختصات
crank axle محور لنگ
crystal axis محور کریستال
data link محور مخابرات
coaxial cable کابل هم محور
shafts محور استوانهای
child centered کودک محور
celestrial axis محور عالم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com