Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
axis of earth
محور زمین
earth's axis
محور زمین
Search result with all words
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
Other Matches
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
azimuth
محور
pivots
محور
pinning
محور
trunnion
سر محور
z axis
محور "زد"
coaxal
هم محور
arbor
محور
shaft head
محور
shafts
محور
coaxial
هم محور
shaft
محور
pivoted
محور
spindles
محور
x axis
محور x
cranks
محور
axles
محور
concentric
هم محور
crank
محور
cranked
محور
axle
محور
spindle
محور
center line
خط محور
pinned
محور
pin
محور
pivot
محور
z axis
محور z
mandril
محور
mandrel
محور
dam axis
محور سد
journal
سر محور
y axis
محور y
cranking
محور
stemmed
محور
rachis
محور
pedestal
محور
pedestals
محور
axis
خط محور
stem
محور
stemming
محور
pintle
محور
interaxal
محور
stems
محور
interaxial
محور
axis
محور
shaft tunnel
گذرگاه محور
y axis
محور ایگرگ ها
timeline
محور زمان
shaft collar
بست محور
drive shafts
محور رانش
lift axis
محور برا
drive shafts
محور محرکه
plummer block
کنده محور
main shaft
محور اصلی
cranks
دسته محور
cantilever extension
محور سگدست
shaft tube
خروجی محور
major axis
محور کانونی
cranking
دسته محور
cranked
دسته محور
drag axis
محور پسا
data link
محور مخابرات
shaft bracket
نگهدارنده محور
crank
دسته محور
axles
محور صاف
pivot pin
اشپیل محور
lift shaft
محور بالابر
axles
محور انتقال
y axis
محور عرضها
longitudinal axis
محور طولی
line of collimation
خط محور عکاسی
y axis
محور وای
axles
اکسل محور
pivot pin
پین محور
y axis
محور عمودی
axle
محور انتقال
rotary axis
محور دوار
drive shaft
محور رانش
drive shaft
محور محرکه
main axis
محور اصلی
axle
محور صاف
magnetic axis
محور مغناطیسی
y axis
محور ایگرگ
coaxial line
کابل هم محور
misalignment
غیرهم محور
camshaft
محور بادامک
pump shaft
محور پمپ
mass axis
محور جرم
camshaft
محور کنترل
lynchpins
پین محور
lynchpins
میخ محور
linchpins
پین محور
linchpins
میخ محور
linchpin
میخ محور
megneto crank
محور اندوکتور
megneto crank
محور میگر
principal axis
محور مبداء
propeller shaft
محور کاردان
propeller shaft
محور مفصلی
coaxial cable
کابل هم محور
alignment
هم محور کردن
alignments
هم محور کردن
principle axis
محور اصلی
coaxing
کابل هم محور
coaxes
کابل هم محور
coaxed
کابل هم محور
axle
اکسل محور
crank axle
محور لنگ
roll axis
محور غلطش
celestrial axis
محور عالم
crystal axis
محور کریستال
cartesian coordinates
محور مختصات
child centered
کودک محور
neutral axis
محور خنثی
pivot
محور قامه
coax
کابل هم محور
principal axis
محور اصلی
camshafts
محور بادامک
pivots
محور قامه
camshafts
محور کنترل
forelock
میخ محور
forelocks
میخ محور
pivoted
محور قامه
refrence axis
محور مبداء
cartesial axis
محور دکارتی
hollow shaft
محور مجوف
axle pin
میل محور
axle box
انگشتی محور
elastic axis
محور الاستیک
axis of the bore
محور لوله
axis of symmetry
محور تقارن
symmetry axis
محور تقارن
abscissa
محور طولها
axis of symmery
محور تقارن
abscissa
محور طولی
back axle
محور عقب
shafts
محور استوانهای
hollow shaft
محور توخالی
pivot bearing
یاطاقان محور
tubular axle
محور توخالی
basic shaft
محور اصلی
imaginary axis
محور انگاری
transverse axis
محور عرضی
transmission shaft
محور انتقال
abscissa
محور افقی
tang of file
محور سوهان
armature shaft
محور ارمیچر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com