Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (10 milliseconds)
English
Persian
transverse axis
محور عرضی
Search result with all words
canard
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
northing
محور عرضی نقشه
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
phugoid oscillation
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
transverse cardan shaft
محور کاردان عرضی
tumple
گردش حول محور عرضی
y axis
محور عرضی مختصات
Other Matches
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
crossbar
خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars
خط عرضی صلیب میله عرضی
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
transect
بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
lateral
عرضی
crossbar
خط عرضی
crossbars
خط عرضی
traversing
عرضی
traverses
عرضی
crosses
عرضی
traverse
عرضی
crossest
عرضی
crosser
عرضی
transverse
عرضی
traversed
عرضی
cross
عرضی
axis
خط طولی یا عرضی
radial load
بار عرضی
timber
دنده عرضی
trimmed joist
تیر عرضی
traversing fire
اتش عرضی
square ball
پاس عرضی
deflection sweep
درو عرضی
abeam
جهت عرضی
accidentalism
فلسفه عرضی
accidentalism
فلسفهء عرضی
transverse section
مقطع عرضی
radial play
بازی عرضی
transverse bulkhead
تیغه عرضی
northing
مختصات عرضی
athwart
به طور عرضی
sides way
نوسان عرضی
shape of cross section
نیمرخ عرضی
frame
دنده عرضی
transverse fault
گسل عرضی
transverse crack
ترک عرضی
transversal section
برش عرضی
transverse bracing
تقویت عرضی
sag rod
مهار عرضی
accident
صفت عرضی
sagrod
مهار عرضی
transverse acceleration
شتاب عرضی
transverse joint
درز عرضی
phenomenal
عارضی عرضی
transverse wave
موج عرضی
transverse valley
دره عرضی
transection
برش عرضی
transverse stress
تنش عرضی
transverse scale
مقیاس عرضی
phenomenally
عارضی عرضی
transverse reinforcement
ارماتور عرضی
transversal wave
موج عرضی
cross section
برش عرضی
cross fall
شیب عرضی
cross cut
برش عرضی
cross compartment
دهلیز عرضی
cross brace
مهار عرضی
profiled
مقطع عرضی
profile
مقطع عرضی
cross brace
گیره عرضی
cross head
تیر عرضی
cross feed
تغذیه عرضی
profiling
مقطع عرضی
cross trail
جاده عرضی
cross roll
نورد عرضی
cross piece
تیر عرضی
cross linking
اتصال عرضی
cross hole
سوراخ عرضی
cross section
نیمرخ عرضی
cross traverse
تراورس عرضی
accidents
صفت عرضی
cross beam
تیر عرضی
profiles
مقطع عرضی
lateral stability
پایداری عرضی
latitude band
نوار عرضی
cross section
مقطع عرضی
leak coil
بوبین عرضی
baselinesman
خط نگهدار خط عرضی
crossed belt
تسمه عرضی
lateral shifts
تغییرات عرضی
lateral route
جاده عرضی
lateral forces
نیروهای عرضی
transverse plane
صفحه عرضی
horizontal plane
صفحه عرضی
collateral ganglia
عقدههای عرضی
latitude band
کمربند عرضی
lateral tell
سبقت عرضی
cross sectional area
سطح مقطع عرضی
traverses
حرکت عرضی یا مورب
cross section
سطح مقطع عرضی
cross tree
رابط عرضی دکلها
crossrial carriage
پاگیر تیر عرضی
traversing
حرکت عرضی یا مورب
shrouds
بکسلهای عرضی ناو
traversed
حرکت عرضی یا مورب
braced
تیر تقویت عرضی
cross wall
دیوار پلهای عرضی
transection
برش یا مقطع عرضی
traverse
حرکت عرضی یا مورب
valley cross section
نیمرخ عرضی دره
swinging of flow
نوسانات عرضی جریان
cross slide
کشوی لغزنده عرضی
accidental
غیر مترقبه عرضی
crossing target
هدفهای متحرک عرضی
cross sectional data
دادههای برش عرضی
brace
تیر تقویت عرضی
cross-tree
[رابط عرضی دکلها]
transverse test specimen
نمونه ازمایش عرضی
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
counter-brace
تیر تقویت عرضی
cross barred
دارای میلههای عرضی
enfilade
درو عرضی کردن
career courses
دورههای عرضی نظامی
broadside aerial
تشعشع کننده عرضی
latitude band
نوار عرضی زمینی
section of valley
نیمرخ عرضی دره
thwarted
نشیمنگاه عرضی قایق
thwart
نشیمنگاه عرضی قایق
cross level buble
حباب تراز عرضی
rafter
تیر عرضی طاق
rafters
تیر عرضی طاق
backward pass
پاس عرضی یا به عقب
transverse conductance
مقدار هدایت عرضی
transverse fatigue test
ازمایش خستگی عرضی
transverse bending test
ازمایش خمش عرضی
cross hole nut
مهره با سوراخ عرضی
broad beam headlamp
نور افکن با تشعشع عرضی
lateral tell
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
keels
ستون عرضی مرکزی ناو
head string
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
cross trail
جاده سرتاسری عرضی در منطقه
cross folding test
ازمایش چین خوردگی عرضی
balkline
خط عرضی روی میز بیلیارد
terete
استوانهای شکل در برش عرضی
keel
ستون عرضی مرکزی ناو
cross-gable
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
I have nothing more to say .
دیگر عرضی نیست ( ندارم )
baulks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ?
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
balkline spot
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
stock
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stocked
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
frame
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
balking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggles
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
balk
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggle
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
ante-chapel
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine
سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
z axis
محور z
center line
خط محور
y axis
محور y
z axis
محور "زد"
pintle
محور
mandril
محور
mandrel
محور
azimuth
محور
pivots
محور
x axis
محور x
arbor
محور
interaxial
محور
interaxal
محور
concentric
هم محور
spindles
محور
spindle
محور
dam axis
محور سد
pedestals
محور
journal
سر محور
pivot
محور
coaxal
هم محور
coaxial
هم محور
shaft head
محور
pivoted
محور
pedestal
محور
cranks
محور
pinned
محور
pinning
محور
shaft
محور
shafts
محور
pin
محور
axle
محور
cranked
محور
crank
محور
axles
محور
axis
محور
trunnion
سر محور
rachis
محور
axis
خط محور
stem
محور
stemmed
محور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com