English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8 milliseconds)
English Persian
stockyard محوطه دامداری
Other Matches
ranching دامداری
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
ranch مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranches مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
zones محوطه
hawing محوطه
precincts محوطه
enclosures محوطه
enclosure محوطه
haws محوطه
hawed محوطه
garth محوطه
haw محوطه
precinct محوطه
space محوطه
spaces محوطه
compounds محوطه
compounds : محوطه
compounded محوطه
compounded : محوطه
compound محوطه
compound : محوطه
zone محوطه
ward محوطه
area محوطه
ground محوطه
wards محوطه
areas محوطه
lawn محوطه چمن
cincture حلقه محوطه
area of probability محوطه احتمالات
cubby محوطه مکعب
penalty area محوطه پنالتی
chill space محوطه سردخانه
enceinte محوطه قلعه
runs ترتیب محوطه
run ترتیب محوطه
lawns محوطه چمن
close چهاردیواری محوطه
closer چهاردیواری محوطه
farmyards محوطه مزرعه
area of visibility محوطه دید
farmyard محوطه مزرعه
penalty areas محوطه پنالتی
embarkation area محوطه بارگیری
ambit وسعت محوطه
clear way محوطه صعود
dock yard محوطه بارانداز
closes چهاردیواری محوطه
closest چهاردیواری محوطه
run way محوطه فرود
aprons محوطه بارگیری
apron محوطه بارگیری
out port بندرخارج از محوطه
runout محوطه دویدن
courtyard محوطه محصور
yard man متصدی محوطه
lot قرعه محوطه
Inc مخفف محوطه
dock yard محوطه لنگرگاه
goal crease محوطه دروازه
god's acre محوطه کلیسا
environment architecture معماری محوطه
yards حیاط محوطه
yards محوطه یا میدان
yard حیاط محوطه
yard محوطه یا میدان
trap محوطه کوچک
buffer distance محوطه امنیت
freeze space محوطه سردخانه
landscape architecture معماری محوطه سازی
chill space محوطه سرد انبار
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
side lines محوطه بیرون از خط کناری
run way محوطه دویدن هواپیما
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
magazine space محوطه زاغه مهمات
loculus محوطه یاحفره کوچک
impark در محوطه نگاه داشتن
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
back judge داور در محوطه دفاعی
plain میدان یا محوطه جنگ
site محل محوطه کار
plainest میدان یا محوطه جنگ
ward حیاط محوطه زندان
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
plainer میدان یا محوطه جنگ
backcourt محوطه پشت یک سوم
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
sited محل محوطه کار
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
plains میدان یا محوطه جنگ
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
sites محل محوطه کار
parking محوطه پارک کردن
wards حیاط محوطه زندان
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
net محوطه تمرین محصوربا تور
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
nets محوطه تمرین محصوربا تور
nett محوطه تمرین محصوربا تور
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
compounded انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
shed space فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com