Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (8 milliseconds)
English
Persian
chill space
محوطه سردخانه
freeze space
محوطه سردخانه
Other Matches
taxiway
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
springhouse
سردخانه
cooling plant
سردخانه
cold storage
سردخانه
Open-plan
<adj.>
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
mortuary
سردخانه اجساد
morgue
سردخانه اجساد
frig
یخچال برقی سردخانه
fridges
یخچال برقی سردخانه
fridge
یخچال برقی سردخانه
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
classification yard
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
hawing
محوطه
haws
محوطه
haw
محوطه
enclosure
محوطه
zones
محوطه
precinct
محوطه
precincts
محوطه
enclosures
محوطه
garth
محوطه
hawed
محوطه
compounded
محوطه
compounds
: محوطه
compounds
محوطه
compounded
: محوطه
ward
محوطه
compound
محوطه
wards
محوطه
area
محوطه
space
محوطه
zone
محوطه
spaces
محوطه
areas
محوطه
compound
: محوطه
ground
محوطه
ambit
وسعت محوطه
closest
چهاردیواری محوطه
closes
چهاردیواری محوطه
lawn
محوطه چمن
buffer distance
محوطه امنیت
close
چهاردیواری محوطه
lawns
محوطه چمن
area of visibility
محوطه دید
farmyard
محوطه مزرعه
cubby
محوطه مکعب
clear way
محوطه صعود
area of probability
محوطه احتمالات
embarkation area
محوطه بارگیری
enceinte
محوطه قلعه
environment architecture
معماری محوطه
cincture
حلقه محوطه
penalty areas
محوطه پنالتی
penalty area
محوطه پنالتی
farmyards
محوطه مزرعه
closer
چهاردیواری محوطه
goal crease
محوطه دروازه
aprons
محوطه بارگیری
apron
محوطه بارگیری
runout
محوطه دویدن
runs
ترتیب محوطه
stockyard
محوطه دامداری
yard man
متصدی محوطه
Inc
مخفف محوطه
dock yard
محوطه لنگرگاه
courtyard
محوطه محصور
lot
قرعه محوطه
run way
محوطه فرود
out port
بندرخارج از محوطه
trap
محوطه کوچک
run
ترتیب محوطه
yards
حیاط محوطه
yards
محوطه یا میدان
yard
حیاط محوطه
yard
محوطه یا میدان
dock yard
محوطه بارانداز
god's acre
محوطه کلیسا
side lines
محوطه بیرون از خط کناری
chill space
محوطه سرد انبار
landscape architecture
معماری محوطه سازی
fabrique
[ساختمانی در محوطه باغ]
catcher's box
محوطه مخصوص توپگیر
holding ground
محوطه نگهدارنده لنگر
cubbyhole
محوطه کوچک ومحصور
impark
در محوطه نگاه داشتن
magazine space
محوطه زاغه مهمات
loculus
محوطه یاحفره کوچک
run way
محوطه دویدن هواپیما
outdoor lighting fixtures
چراغهای روشنائی محوطه
wards
حیاط محوطه زندان
backcourt
محوطه پشت یک سوم
quarterdecks
محوطه تشریفات ناو
plains
میدان یا محوطه جنگ
area of uncertainity
محوطه عدم امنیت
sited
محل محوطه کار
plainest
میدان یا محوطه جنگ
plainer
میدان یا محوطه جنگ
plain
میدان یا محوطه جنگ
parking
محوطه پارک کردن
site
محل محوطه کار
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
ward
حیاط محوطه زندان
sites
محل محوطه کار
quarterdeck
محوطه تشریفات ناو
back judge
داور در محوطه دفاعی
gullies
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
border break
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
nett
محوطه تمرین محصوربا تور
loculus
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
gulleys
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
nets
محوطه تمرین محصوربا تور
net
محوطه تمرین محصوربا تور
tree farm
محوطه درخت کاری جنگل
outer fix
محوطه توقف خارجی هواپیما
ping pong court
محوطه بازی پینگ پنگ
outland
زمینهای خارج از محوطه ملک
pickup field
محوطه سوار شدن درهواپیما
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
broken field
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
batter's box
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
back room
محوطه بین خط پایانی ودیوار
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
arresting system runout
محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
arresting sheave span
محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
departure end
انتهای محوطه دویدن هواپیما
base hit
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
regions
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
covered position
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
embarkation area
محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
open ice
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
yardmaster
رئیس محوطه بارانداز راه اهن
region
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
marshalling yard
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
threshold
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
Genius Loci
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
holding station
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
thresholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
bloop
ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
lumberyards
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
tolling
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
City Beautiful
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
short lot
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chute
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
desert
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bull pen
محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
shed space
فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
boat space
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com