English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
trap محوطه کوچک
Search result with all words
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
loculus محوطه یاحفره کوچک
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
Other Matches
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
haws محوطه
hawing محوطه
hawed محوطه
areas محوطه
area محوطه
enclosures محوطه
zone محوطه
ground محوطه
enclosure محوطه
space محوطه
precinct محوطه
zones محوطه
precincts محوطه
garth محوطه
haw محوطه
wards محوطه
ward محوطه
compounds : محوطه
compounded محوطه
compounded : محوطه
compound محوطه
compounds محوطه
spaces محوطه
compound : محوطه
cubby محوطه مکعب
environment architecture معماری محوطه
enceinte محوطه قلعه
apron محوطه بارگیری
aprons محوطه بارگیری
dock yard محوطه لنگرگاه
dock yard محوطه بارانداز
ambit وسعت محوطه
Inc مخفف محوطه
out port بندرخارج از محوطه
goal crease محوطه دروازه
yard man متصدی محوطه
embarkation area محوطه بارگیری
freeze space محوطه سردخانه
god's acre محوطه کلیسا
closest چهاردیواری محوطه
closes چهاردیواری محوطه
closer چهاردیواری محوطه
close چهاردیواری محوطه
courtyard محوطه محصور
area of visibility محوطه دید
area of probability محوطه احتمالات
stockyard محوطه دامداری
farmyard محوطه مزرعه
farmyards محوطه مزرعه
lot قرعه محوطه
run way محوطه فرود
runout محوطه دویدن
yards حیاط محوطه
yards محوطه یا میدان
run ترتیب محوطه
clear way محوطه صعود
yard حیاط محوطه
chill space محوطه سردخانه
runs ترتیب محوطه
yard محوطه یا میدان
lawn محوطه چمن
penalty areas محوطه پنالتی
cincture حلقه محوطه
buffer distance محوطه امنیت
lawns محوطه چمن
penalty area محوطه پنالتی
plainer میدان یا محوطه جنگ
plain میدان یا محوطه جنگ
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
side lines محوطه بیرون از خط کناری
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
plainest میدان یا محوطه جنگ
back judge داور در محوطه دفاعی
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
landscape architecture معماری محوطه سازی
run way محوطه دویدن هواپیما
magazine space محوطه زاغه مهمات
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
backcourt محوطه پشت یک سوم
impark در محوطه نگاه داشتن
plains میدان یا محوطه جنگ
chill space محوطه سرد انبار
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
site محل محوطه کار
sites محل محوطه کار
wards حیاط محوطه زندان
sited محل محوطه کار
ward حیاط محوطه زندان
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
parking محوطه پارک کردن
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
nett محوطه تمرین محصوربا تور
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
nets محوطه تمرین محصوربا تور
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
net محوطه تمرین محصوربا تور
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
compounds انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
shed space فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
smaller کوچک
canis minor سگ کوچک
small fry کوچک
small کوچک
tiddly کوچک
smallest کوچک
little کوچک
canis minoris سگ کوچک
micros کوچک
bantam کوچک
culverts پل کوچک
culvert پل کوچک
runty کوچک
whiffet سگ کوچک
micro کوچک
minuscule کوچک
minute کوچک
thumbnails کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com