English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
loculus محوطه یاحفره کوچک
Other Matches
trap محوطه کوچک
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
capsulate درمحفظه یاحفره قرار گرفته
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
areas محوطه
area محوطه
haw محوطه
hawed محوطه
hawing محوطه
haws محوطه
spaces محوطه
space محوطه
ground محوطه
zone محوطه
zones محوطه
compounds محوطه
compounds : محوطه
compounded محوطه
compounded : محوطه
compound محوطه
compound : محوطه
enclosure محوطه
enclosures محوطه
precinct محوطه
precincts محوطه
ward محوطه
garth محوطه
wards محوطه
yard محوطه یا میدان
courtyard محوطه محصور
penalty areas محوطه پنالتی
goal crease محوطه دروازه
out port بندرخارج از محوطه
god's acre محوطه کلیسا
penalty area محوطه پنالتی
closes چهاردیواری محوطه
closest چهاردیواری محوطه
aprons محوطه بارگیری
chill space محوطه سردخانه
close چهاردیواری محوطه
cincture حلقه محوطه
yard حیاط محوطه
buffer distance محوطه امنیت
freeze space محوطه سردخانه
runout محوطه دویدن
closer چهاردیواری محوطه
yards محوطه یا میدان
clear way محوطه صعود
run way محوطه فرود
yards حیاط محوطه
area of visibility محوطه دید
runs ترتیب محوطه
apron محوطه بارگیری
embarkation area محوطه بارگیری
run ترتیب محوطه
area of probability محوطه احتمالات
enceinte محوطه قلعه
yard man متصدی محوطه
environment architecture معماری محوطه
farmyards محوطه مزرعه
cubby محوطه مکعب
farmyard محوطه مزرعه
lot قرعه محوطه
lawns محوطه چمن
ambit وسعت محوطه
stockyard محوطه دامداری
dock yard محوطه لنگرگاه
dock yard محوطه بارانداز
Inc مخفف محوطه
lawn محوطه چمن
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
sited محل محوطه کار
site محل محوطه کار
wards حیاط محوطه زندان
impark در محوطه نگاه داشتن
sites محل محوطه کار
plains میدان یا محوطه جنگ
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
plainer میدان یا محوطه جنگ
chill space محوطه سرد انبار
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
ward حیاط محوطه زندان
plainest میدان یا محوطه جنگ
magazine space محوطه زاغه مهمات
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
back judge داور در محوطه دفاعی
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
backcourt محوطه پشت یک سوم
side lines محوطه بیرون از خط کناری
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
plain میدان یا محوطه جنگ
parking محوطه پارک کردن
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
run way محوطه دویدن هواپیما
landscape architecture معماری محوطه سازی
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
nett محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
nets محوطه تمرین محصوربا تور
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
net محوطه تمرین محصوربا تور
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
compounds انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
shed space فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
puny کوچک
smaller کوچک
tiddliest کوچک
tiddly کوچک
minuscule کوچک
minor کوچک
culverts پل کوچک
culvert پل کوچک
smallest کوچک
bantams کوچک
little کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com