English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (32 milliseconds)
English Persian
despatched مخابره کردن ارسال
despatches مخابره کردن ارسال
despatching مخابره کردن ارسال
dispatch مخابره کردن ارسال
dispatched مخابره کردن ارسال
dispatches مخابره کردن ارسال
Search result with all words
despatched ارسال کردن حمل مخابره کردن
despatches ارسال کردن حمل مخابره کردن
despatching ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatch ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatched ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatches ارسال کردن حمل مخابره کردن
Other Matches
transmittal ارسال مخابره
transmittance ارسال مخابره
transmittancy ارسال مخابره
analog transmission انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
squawk مخابره کردن
squawked مخابره کردن
wire مخابره کردن
wires مخابره کردن
signaled مخابره کردن
squawks مخابره کردن
signal مخابره کردن
signalled مخابره کردن
transmissions مخابره کردن
communicating مخابره کردن
transmission مخابره کردن
dispateh مخابره کردن
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
retransmit دوباره مخابره کردن
radio با بی سیم مخابره کردن
radioed با بی سیم مخابره کردن
radios با بی سیم مخابره کردن
radioing با بی سیم مخابره کردن
signaled مخابره کردن علامت دادن
signal مخابره کردن علامت دادن
semaphore بوسیله پرچم مخابره کردن
signalled مخابره کردن علامت دادن
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
wirelesses بابی سیم تلگراف مخابره کردن
wireless بابی سیم تلگراف مخابره کردن
communicates مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicate مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicated مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
dispatched ارسال کردن ارسال
despatching ارسال کردن ارسال
despatches ارسال کردن ارسال
dispatch ارسال کردن ارسال
despatched ارسال کردن ارسال
dispatches ارسال کردن ارسال
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
messages روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockouts مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
XON/XOFF پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockout مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
scroll حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
consigning ارسال کردن
remitted ارسال کردن
consigned ارسال کردن
consigns ارسال کردن
transmission ارسال کردن
remitting ارسال کردن
disseminated ارسال کردن
transmissions ارسال کردن
disseminating ارسال کردن
consign ارسال کردن
disseminates ارسال کردن
forward ارسال کردن
forwarded ارسال کردن
disseminate ارسال کردن
pumps ارسال کردن
pump ارسال کردن
remit ارسال کردن
pumped ارسال کردن
remits ارسال کردن
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
despatch ارسال کردن اعزام
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
post- ارسال سریع پست کردن
posted ارسال سریع پست کردن
posts ارسال سریع پست کردن
post ارسال سریع پست کردن
packets یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplying فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplied فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
packet یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
despatch مخابره
message مخابره
traffick مخابره
communication مخابره
transmission مخابره
messages مخابره
transmissions مخابره
traffic مخابره
message line خط مخابره
trafficking مخابره
trafficked مخابره
traffics مخابره
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
telegraphed مخابره تلگرافی
duplex transmission مخابره دو رشتهای
telegraphing مخابره تلگرافی
syncheronous communications مخابره همزمان
telegraphs مخابره تلگرافی
transmission rate سرعت مخابره
flags پرچم مخابره
polar transmission مخابره قطبی
satellite communications مخابره ماهوارهای
signal bridge پل مخابره ناو
simplex transmission مخابره ساده
neutral transmission مخابره خنثی
parallel transmission مخابره موازی
duplex transmission مخابره دورشتهای
retransmission مخابره مجدد
flag hoist مخابره با پرچم
visual communication مخابره بصری
telegraphic message مخابره تلگرافی
transmission error خطای مخابره
transmission rate نرخ مخابره
telegraph مخابره تلگرافی
flag پرچم مخابره
analog transmission مخابره قیاسی
boat call مخابره با قایق
data transmission مخابره داده
asynchronous transmission مخابره غیرهمزمان
end of transmission انتهای مخابره
data transmission مخابره داده ها
transmissions مخابره مخابرات
telegrams مخابره تلگرافی
data communication مخابره داده ها
synchronous transmission مخابره همگام
telegram مخابره تلگرافی
synchronous transmission مخابره همزمان
serial tranmission مخابره نوبتی
transmission security تامین مخابره
digital transmission مخابره دیجیتال
asynchronous transmission مخابره ناهمگام
transmission مخابره مخابرات
wirable قابل مخابره
idles نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
transmitted data دادههای مخابره شده
jam مانع مخابره شدن
aerogram مخابره با تلگراف بی سیم
radiogram مخابره پیام با بی سیم
jams مانع مخابره شدن
radiograms مخابره پیام با بی سیم
semaphore مخابره بوسیله پرچم
etb انتهای بلاک مخابره
start stop transmission مخابره قطع و وصلی
radiotelegram مخابره تلگراف بیسیم
half duplex transmission مخابره دو نیم رشتهای
multiplex تسهیم مخابره ترکیبی
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
jammed مانع مخابره شدن
semaphore مخابره با پرچم دستی
helio ایینه مخابره پیام
clear آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
kermit پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
paralleled بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleling بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
clearer آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
parallelled بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
clears آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
clearest آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
blinker yardarm چراغ مخابره دکل کشتی
alphabet code flag پرده مخابره حروف یا اعداد
heliographic مربوط به مخابره تلگراف افتابی
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
wigwag ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
intercom دستگاه مخابره داخل ساختمان
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
squawk box دستگاه مخابره داخلی ناو
intercoms دستگاه مخابره داخل ساختمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com