English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
plain coordinates مختصات افقی
Search result with all words
axis برای مختصات افقی در گراف
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
X coordinate مختصات بردار افقی
Other Matches
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
levels تراز سطح افقی افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
plane افقی سطح افق افقی کردن
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
grid coordinates مختصات
plotting scale خط کش مختصات
coordinate مختصات
data مختصات
coordinates مختصات
lagrangian coordinates مختصات لاگرانژی
spherical coordinates مختصات کروی
easting مختصات طولی
spherical coordinates مختصات سماوی
image coordinates مختصات تصویر
geographic coordinates مختصات جغرافیایی
cross reference سیستم مختصات
geomagnetic coordinates مختصات ژئومگنتیکی
grid chart شبکه مختصات
grid coordinates مختصات شبکه
jacobian coordinates مختصات ژاکوبی
cross-reference سیستم مختصات
cross-references سیستم مختصات
target grid مختصات هدف
rectangular coordinate مختصات متعامد
polar coordinates مختصات قطبی
coordinate axises محورهای مختصات
transformation of coordinates تبدیل مختصات
coordinates دستگاه مختصات
canonical coordinates مختصات بندادی
cartesian chart مختصات کارتزین
cartesian coordinates محور مختصات
cartesian coordinates مختصات دکارتی
coordinates مختصات نقشهای
equatorial coordinates مختصات استوایی
polar coordinate مختصات قطبی
cordinate axis محورهای مختصات
axis of coordinates محورهای مختصات
northing مختصات عرضی
axis محورهای مختصات
the peculiarities of mammals مختصات پستاندارها
plain coordinates مختصات مسطحه
coordinate scale گونیای مختصات
reaction coordinates مختصات واکنش
eulerian coordinates مختصات اولری
input coordinate مختصات اولیه
spherical coordinates دستگاه مختصات کروی
cartesian coordinate system سیستم مختصات کارتزین
spherical coordinates مختصات کروی [ریاضی]
Y coordinate مختصات بردار عمودی
y axis محور عرضی مختصات
coordinate code رمزمربوط به مختصات نقشهای
ablique coordinates دستگاه مختصات قائم
coordinate system of axis سیستم محورهای مختصات
generalized coordinates مختصات تعمیم یافته
coordinate همرتبه کردن مختصات
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
coordinate system دستگاه مختصات [ریاضی]
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
polar chart نمودار با مختصات قطبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
coordinate code رمز مختصات نقاط
inertial coordinate system سیستم مختصات ماندی
military grid شبکه مختصات نظامی
momentum coordinates مختصات اندازه حرکت
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
spherical coordinate system دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
axis برای مختصات عمودی در گراف
celestial equator system of coordinates دستگاه مختصات استوای سماوی
rectangular coordinates دستگاه مختصات راست گوشه
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
Cartesian coordinate system دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی]
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
universal transverse mercator سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotter اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
abscise جدا کردن طول روی محور مختصات
plotters اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plotters وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
coriolis acceleration شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
plotters اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotter اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
axis 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
plotter وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
X Y مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
X Y وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
vertex نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
horizontal افقی
lateral افقی
laterad افقی
transverse plane صفحه افقی
abscissa محور افقی
horizontal integration تمرکز افقی
horizontal taping مساحی افقی
horizontal section برش افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
horizontal pump پمپ افقی
horizontal integration انضمام افقی
horizontal candlepower شمع افقی
horizontal wedge کولاس افقی
horizontal loading کولاس افقی
horizontal mobility تحرک افقی
horizontal wedge گاوه افقی
horizontal plane صفحه افقی
cross beam تیر افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
jack arch طاق افقی
crosscut saw اره افقی بر
cross level افقی کردن
cross hatch هاشور افقی
cross head تیر افقی
horizontal combination ترکیب افقی
ordinate حور افقی
rhumb دایره افقی
horizontal polarization قطبش افقی
horizontal crossbar میله افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
putlog or lock تیر افقی
horizontal growth رشد افقی
horizontal hook قلاب افقی
horizontal integration ادغام افقی
landscape orientation تمایل افقی
horizontal سطح افقی
cross-beam تیر افقی
tiers ردیف افقی
tier ردیف افقی
brise-soleil پرده افقی
brise-soleil کرکره افقی
horizontal cornice رخ بام افقی
straightest افقی بطورسرراست
straighter افقی بطورسرراست
trunnion مفصل افقی
trunnion پاشنه افقی
abscissa بعد افقی
straight افقی بطورسرراست
yardarm بازوی افقی
transom وادار افقی
transom الت افقی
horizontally بطور افقی
horizontal shearing stress تنش برش افقی
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
elevators مکان افقی متحرک
breastsummer تیر افقی سردر
ridge pole کش دیرک افقی چادر
bars میله افقی در پرش
horizontal arch element حلقه افقی قوس
bar میله افقی در پرش
surges حرکات افقی اب دریا
surge حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
horizontal labor mobility تحرک افقی کارگر
horizontal social mobility تحرک افقی اجتماعی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
x plates صفحات انحراف افقی
horizontal synchronizing همزمان ساز افقی
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
x axis بردار افقی گراف
surged حرکات افقی اب دریا
elevator مکان افقی متحرک
horizontal phase control تنظیم فاز افقی
roof tree کش دیرک افقی چادر
common roof تیرچه افقی خرپا
crossbar تیرک افقی دروازه
crossbars تیرک افقی دروازه
cross grinder شاه تیر افقی
spar ستون افقی [کشتی]
boom ستون افقی [کشتی]
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
horizontal loom دار افقی [قالی]
lateral واقع درخط افقی
transverse adduction نزدیک کردن افقی
advection جابجایی افقی هوا
transverse abduction دور کردن افقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com