English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (12 milliseconds)
English Persian
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
Other Matches
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
tortile خمیده
circumflexes خمیده
curvate خمیده
curve خط خمیده
curves خط خمیده
curving خط خمیده
geniculate خمیده
circumflex خمیده
curvilinear خمیده
retorted خمیده
pronate خمیده
superincumbent خمیده
crooked خمیده
limber خمیده
embowed خمیده
in a stooping position خمیده
curved خمیده
riffler خمیده
lank خمیده
inflexed خمیده
reclinate خمیده
curved beam تیر خمیده
incurvate خمیده کردن
camber خمیده کردن
joggle shackle بخوی خمیده
c.q.r. anchor لنگر خمیده
bent bond پیوند خمیده
bended kness زانوهای خمیده
bent adaptor رابط خمیده
hell-bent زیاد خمیده
hell bent زیاد خمیده
slouchy خمیده تنبل
decurved خمیده بپایین
bent طاق خمیده
limber خمیده کردن
circumflex accent صدای خمیده
cambers خمیده کردن
slumps خمیده شدن
slumping خمیده شدن
slumped خمیده شدن
slump خمیده شدن
imbrex کاشی خمیده
bent gun ion trap یونربایی لوله خمیده
incurved خمیده سوی درون
siphon لوله خمیده یا شترگلو
sicklebill مرغان منقار خمیده
cambers تیریا الوار خمیده و کج
curviform دارای شکل خمیده
syphons لوله خمیده یا شترگلو
syphoned لوله خمیده یا شترگلو
siphons لوله خمیده یا شترگلو
camber تیریا الوار خمیده و کج
siphoned لوله خمیده یا شترگلو
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
swan neck انتهای خمیده لوله
antrorse خمیده بجلو یا متمایل ببالا
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
old-style حروف باریک و خمیده به جلو
retroflex خمیده بعقب قفا رفتن زبان
hackbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
hagbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
coordinates مختصات
coordinate مختصات
grid coordinates مختصات
data مختصات
plotting scale خط کش مختصات
input coordinate مختصات اولیه
grid chart شبکه مختصات
geomagnetic coordinates مختصات ژئومگنتیکی
rectangular coordinate مختصات متعامد
spherical coordinates مختصات کروی
target grid مختصات هدف
the peculiarities of mammals مختصات پستاندارها
geographic coordinates مختصات جغرافیایی
transformation of coordinates تبدیل مختصات
spherical coordinates مختصات سماوی
grid coordinates مختصات شبکه
jacobian coordinates مختصات ژاکوبی
lagrangian coordinates مختصات لاگرانژی
northing مختصات عرضی
plain coordinates مختصات افقی
plain coordinates مختصات مسطحه
polar coordinate مختصات قطبی
image coordinates مختصات تصویر
polar coordinates مختصات قطبی
reaction coordinates مختصات واکنش
eulerian coordinates مختصات اولری
equatorial coordinates مختصات استوایی
cross reference سیستم مختصات
coordinates دستگاه مختصات
coordinates مختصات نقشهای
axis محورهای مختصات
cartesian coordinates مختصات دکارتی
cartesian coordinates محور مختصات
cartesian chart مختصات کارتزین
canonical coordinates مختصات بندادی
axis of coordinates محورهای مختصات
coordinate axises محورهای مختصات
cordinate axis محورهای مختصات
cross-references سیستم مختصات
cross-reference سیستم مختصات
coordinate scale گونیای مختصات
easting مختصات طولی
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
polar chart نمودار با مختصات قطبی
ablique coordinates دستگاه مختصات قائم
spherical coordinates دستگاه مختصات کروی
military grid شبکه مختصات نظامی
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
X coordinate مختصات بردار افقی
y axis محور عرضی مختصات
Y coordinate مختصات بردار عمودی
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
coordinate system دستگاه مختصات [ریاضی]
momentum coordinates مختصات اندازه حرکت
generalized coordinates مختصات تعمیم یافته
coordinate system of axis سیستم محورهای مختصات
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
coordinate code رمزمربوط به مختصات نقشهای
coordinate code رمز مختصات نقاط
coordinate همرتبه کردن مختصات
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
inertial coordinate system سیستم مختصات ماندی
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
spherical coordinates مختصات کروی [ریاضی]
cartesian coordinate system سیستم مختصات کارتزین
opisometer الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
Cartesian coordinate system دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی]
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
spherical coordinate system دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
celestial equator system of coordinates دستگاه مختصات استوای سماوی
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
rectangular coordinates دستگاه مختصات راست گوشه
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
axis برای مختصات افقی در گراف
axis برای مختصات عمودی در گراف
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
universal transverse mercator سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
plotters اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotter اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
abscise جدا کردن طول روی محور مختصات
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plotter اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
axis 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
plotter وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotters اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotters وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
coriolis acceleration شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
vertex نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
X Y وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
X Y مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
origin محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
absolute address وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
origins محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
slouches خمیده بودن اویخته بودن
slouching خمیده بودن اویخته بودن
slouch خمیده بودن اویخته بودن
slouched خمیده بودن اویخته بودن
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
true convergence سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
plotter رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotters رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
mouse esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
assumed grid شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
geographic reference سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
false origin مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com