Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
medley
مختلط رنگارنگ
medleys
مختلط رنگارنگ
Search result with all words
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
Other Matches
co ed
دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-ed
دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-eds
دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
multicolored
رنگارنگ
paned
رنگارنگ
many coloured
رنگارنگ
colourings
رنگارنگ
kaleidoscopic
رنگارنگ
Technicolor
رنگارنگ
polychrome
رنگارنگ
motley
رنگارنگ
painted
رنگارنگ
polychromatic
رنگارنگ
colorings
رنگارنگ
colorful
رنگارنگ
variegated
رنگارنگ
versicolour
رنگارنگ
versicolor
رنگارنگ
parti coloured
رنگارنگ
joseph's coat
کت رنگارنگ
party coloured
رنگارنگ
colourful
رنگارنگ
pied
رنگارنگ
polychromic
رنگارنگ
pied
پرنده رنگارنگ
omnifarious
متنوع رنگارنگ
painted lady
پروانه رنگارنگ
keuper
مارن رنگارنگ
grnish
نقش رنگارنگ
onyx
عقیق رنگارنگ
polychromy
نقاشی رنگارنگ
trogon
مرغان رنگارنگ
piebald
رنگارنگ ناجور
plychromy
نقاشی رنگارنگ
variegate
رنگارنگ کردن
tragopan
قرقاول رنگارنگ هندی
dapple
چیزی با نقاط رنگارنگ
varied
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
oculate
دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
mottle
با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
willemite
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
triggerfish
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
onyx marble
سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
harlequin
لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
coeducational
مختلط
farraginous
مختلط
mixes
مختلط
mixed
مختلط
combined
مختلط
complex
مختلط
composite
مختلط
mix
مختلط
complexes
مختلط
mixed strategy
استراتژی مختلط
omnibus test
ازمون مختلط
mixed reinforcement
تقویت مختلط
hybrid rocket
راکت مختلط
individual medley
شنای مختلط
mixed system
نظام مختلط
mixed government
حکومت مختلط
mixed goods
کالاهای مختلط
complex number
عدد مختلط
mixed economy
اقتصاد مختلط
coeducation
اموزش مختلط
mixed economies
اقتصاد مختلط
complex admittance
گذرایی مختلط
composite
یکان مختلط
complex impedance
ناگذرایی مختلط
complex number
اعداد مختلط
composite unit
یکان مختلط
mixed
یکان مختلط
composite squadron
اسکادران مختلط
complex power
توان مختلط
mixed doubles
دونفره مختلط
complex circuit
مدار مختلط
beach ball
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
symmetallism
سیستم دو فلزی مختلط
medley
قطعه موسیقی مختلط
medleys
قطعه موسیقی مختلط
theory of functions of a complex variable
آنالیز مختلط
[ریاضی]
Complex analysis
آنالیز مختلط
[ریاضی]
z-plane
صفحه مختلط
[ریاضی]
assemblage of Order
ستون بندی مختلط
complex plane
صفحه مختلط
[ریاضی]
complex number
عدد مختلط
[ریاضی]
endowment assurance
بیمه عمر مختلط
mixed policy
بیمه نامه مختلط
mixed capitalism
سرمایه داری مختلط
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
joint stock partnership
شرکت مختلط سهامی
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
medleyist
شناگر شنای مختلط
individual medleyist
شناگر شنای مختلط
versatile
متحرک متنوع و مختلط
medley
شنای مختلط 002 تا 004متر
complex conjugate
عدد مزدوج مختلط
[ریاضی]
limited partnership
شرکت مختلط غیر سهامی
complex analytic function
تابع تحلیلی
[مختلط]
[ریاضی]
medleys
شنای مختلط 002 تا 004متر
hybrid propulation
نیروی پیش برنده مختلط
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
The Pied Piper of Hamelin
فلوت زن رنگارنگ هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
mixed doubles
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
mixtilineal
دارای خطهای راست و کج مختلط الخطوط
limited partnership
شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
complex absolute value function
تابع مختلط قدر مطلق
[ریاضی]
lingua franca
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua francas
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
amerind
نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
inserted grouping
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
scalar
متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
dithering
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
combined staff
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
medley relay
مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
combined arms army
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com