Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 242 (21 milliseconds)
English
Persian
variate
مختلف کردن
Search result with all words
utility
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
multiple
حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
paint
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
compact
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
log
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
logs
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
permutation
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
adaptation
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
baud
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
cifax
رمز کردن سیگنالهای متفرقه سیگنالهای رمز شده مختلف
collect transfer
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
decollator
ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
eurybathic
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
interbreed
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
networking
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
outcross
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
redliner
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
scatter load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
filling out
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
hue
[نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
Other Matches
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
dissimilar
مختلف
varying
مختلف
various
مختلف
variegated
مختلف
divergent
مختلف
diverse
مختلف
discrepant
مختلف
off
مختلف
miscellaneous
مختلف
sundry
مختلف
disparate
مختلف
polyphyletic
مختلف الاجداد
polyphyletic
از نژادهای مختلف
diverse
مختلف مخالف
half breed
از نژاد مختلف
several
جدا مختلف
half caste
ازنژاد مختلف
variant
گوناگون مختلف
heterochromatic
مختلف اللون
variously
بطور مختلف
diversely
به اشکال مختلف
asynchronous
مختلف الزمان
two discrepant stories
دو حکایت مختلف
miscellaneous works
کارهای مختلف
stages
مراحل مختلف یک موشک
plugs
ورودی که به وسایل مختلف
stage
مراحل مختلف یک موشک
plugging
ورودی که به وسایل مختلف
The various strata of society.
طبقات مختلف اجتماع
internationals
مربوط به کشورهای مختلف
plug
ورودی که به وسایل مختلف
rank and file
شئون مختلف نظامی
international
مربوط به کشورهای مختلف
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
holdall
جعبه اسبابهای مختلف
holdalls
جعبه اسبابهای مختلف
multifarious
دارای انواع مختلف
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
eccentric
مختلف المرکز بودن
process
مراحل مختلف چیزی
variform
گوناگون مختلف الشکل
eccentrics
مختلف المرکز بودن
processes
مراحل مختلف چیزی
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
disjunctive
دارای دو شق مختلف فصلی
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
intercollegiate
بین کالجهای مختلف
run around
<idiom>
گردش درمناطق مختلف
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
syntax
هم اهنگی قسمتهای مختلف
interracial
بین نژادهای مختلف
stock markets
بورس کالاهای مختلف
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
various books
کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized
دارای اندازههای مختلف
interrace
بین نژادهای مختلف
diversiform
دارای اشکال مختلف
stock market
بورس کالاهای مختلف
bytes
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
interstate
بین ایالتها وکشورهای مختلف
gather
دریافت داده از منابع مختلف
FTAM
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
adapter
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
polytechnic
وابسته به علوم عملی مختلف
walleyed
انواع مختلف اردک ماهی
stochastic
دارای تغییردر مواقع مختلف
homonymous
دارای دویاچند معنی مختلف
polytechnics
وابسته به علوم عملی مختلف
interstates
بین ایالتها وکشورهای مختلف
walleye
انواع مختلف اردک ماهی
byte
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
middling
اجناس مختلف از درجه متوسط
bipolar
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
allomorph
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
cat's cradle
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
blocky
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
castes
طبقات مختلف مردم هند
polytechnical
وابسته به علوم عملی مختلف
caste
طبقات مختلف مردم هند
fun house
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
interdisciplinary
مربوط به رشتههای مختلف علمی
general purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
scatter around
<idiom>
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
topology
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
country file
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
packaged
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnical
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
point
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
beef cuts
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pages
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
teratoma
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
packages
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
multiplex
داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
collection
عمل دریافت داده از منابع مختلف
masking
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
whistle stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
families
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
proteus
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
halftones
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftone
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
collections
عمل دریافت داده از منابع مختلف
inequilateral
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
family
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
all purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
circuit training
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
variance
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
polytechnic
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
integration
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
playback rate scale factor
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
polytechnics
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
sprint relay
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
separate opinion
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
time chart
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
bussing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
adhesion
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
portable
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
pleomorphic
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
parquetry
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
bus
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
bussed
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
cankerworm
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
busing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
record
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
buses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
bused
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
self supporting country
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
life cycle
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
feeds
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
assembly
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
feed
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
roving gun
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
varriform
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com