English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (2 milliseconds)
English Persian
antisubmarine مخرب زیردریایی
Other Matches
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
destroyers مخرب
wrackful مخرب
wreakful مخرب
lethal مخرب
destructive مخرب
destroyer مخرب
withering مخرب
suicidal مخرب
fatal مخرب
wreckers مخرب
wrecker مخرب
destructively بطور مخرب
mortals خونین مخرب
destructive competition رقابت مخرب
destructive operation عملیات مخرب
destructive read خواندن مخرب
destructive read out بازخوانی مخرب
bane مخرب زندگی
mortal خونین مخرب
over sulphation of battery سولفاتی شدن مخرب
non destructive inspection بازرسی غیر مخرب
nondestructive خواندن غیر مخرب
hun مخرب تمدن المانی
nondestructive storage انباره غیر مخرب
osteomyelitis التهاب موضعی و مخرب استخوان
ndro ReadOut NonDstructive خواندن غیر مخرب
antisubmarine ضد زیردریایی
submarine boat زیردریایی
tinfish موشک ضد زیردریایی
nuke زیردریایی اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nukes زیردریایی اتمی
nuking زیردریایی اتمی
subsurface زیردریایی زیرابی
killer submarine زیردریایی شکاری
lifeguard submarine زیردریایی نجات
submarine chaser ناوچه ضد زیردریایی
sqid خمپاره ضد زیردریایی
silent running سکوت زیردریایی
submariner خدمه زیردریایی
torpedoed موشک ضد زیردریایی
asroc راکت ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo اژدر ضد زیردریایی
albacore نوعی زیردریایی
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
albacore زیردریایی الباکور
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
antisubmarine action عمل ضد زیردریایی
aluminaut زیردریایی الومینیومی
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
alvin یک نوع زیردریایی
sills پشته زیردریایی
deep submergence زیردریایی نجات
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
torpedoes موشک ضد زیردریایی
torpedoing موشک ضد زیردریایی
astro اژدر زیردریایی
torpedo موشک ضد زیردریایی
sill پشته زیردریایی
submarine با زیردریایی حمله کردن
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
silent running حرکت زیردریایی با سکوت
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
submarines با زیردریایی حمله کردن
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
datum time ساعت تعیین محل زیردریایی
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
terne نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
seadata اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
datum اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
orion نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
spitting در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
evasive steering اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
balancing حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com