Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (28 milliseconds)
English
Persian
to tap
[phone line]
مخفیانه به گفتگوی کسی در خط تلفن گوش کردن
Other Matches
to tap somebody's telephone
[line]
به خط تلفن کسی مخفیانه وصل کردن
to talk politics
گفتگوی سیاسی کردن
get by
مخفیانه پیشروی کردن
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
encroach
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
encroached
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
encroaches
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
duologue
گفتگوی دو بدو
parleying
گفتگوی دو نفری
parleyed
گفتگوی دو نفری
tete a tete
گفتگوی دوبدو
his majesty
در گفتگوی ازپادشاه
parley
گفتگوی دو نفری
talk politics
گفتگوی سیاسی
her majesty
در گفتگوی ملکه
private talk
گفتگوی محرمانه
it is four months old
در گفتگوی ازکودک
palaver
گفتگوی مفصل
mensal conversation
گفتگوی سر میز
parleys
گفتگوی دو نفری
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
to speak of
<idiom>
مهم ،گفتگوی با ارزش
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
in secret
مخفیانه
privily
مخفیانه
secretly
مخفیانه
secrets
مخفیانه
secret
مخفیانه
furtively
مخفیانه
stealthily
مخفیانه
huddling
کنفرانس مخفیانه
huddles
کنفرانس مخفیانه
huddled
کنفرانس مخفیانه
covert
سری مخفیانه
in league with
<idiom>
موافقت مخفیانه
huddle
کنفرانس مخفیانه
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
under the counter
<idiom>
مخفیانه فروخته شدن
in cahoots with
<idiom>
مشارکت مخفیانه با کسی
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
Their eyes met.
آنها به هم زل زدند.
[همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
phones
تلفن کردن
phoned
تلفن کردن
call up
<idiom>
تلفن کردن
to ring up
تلفن کردن به
phone
تلفن کردن
phoning
تلفن کردن
telephoning
تلفن کردن
telephones
تلفن کردن
telephoned
تلفن کردن
telephone
تلفن کردن
ring off
قطع کردن تلفن
ring up
به کسی تلفن کردن
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
long distance
ازراه دور تلفن کردن
phones
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoning
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
ring off
قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
phoned
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
snooped
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to make a typo
[American E]
اشتباه تایپ کردن
[صفحه کلید یا تلفن]
drops
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
dropping
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
to make a typing error
[mistake]
اشتباه تایپ کردن
[صفحه کلید یا تلفن]
dropped
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
to call 911
[American English]
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
اشتباه تایپ کردن صفحه
[کلید یا تلفن]
phones
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
phoned
تلفن تلفن زدن
phoning
تلفن تلفن زدن
phoned
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phones
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phone
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
dial
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
audio
ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone conversation
گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
download
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
operators
تلفن چی
telephone operator
تلفن چی
operator
تلفن چی
telephone circuit
خط تلفن
telephone code
کد تلفن
telephone jack
جک تلفن
telephone line
خط تلفن
service man
تلفن چی
telephoning
تلفن
telephoned
تلفن
telephones
تلفن
phone
تلفن
phoned
تلفن
phones
تلفن
phoning
تلفن
telephone
تلفن
telephone current
جریان تلفن
radiophone
تلفن بیسیم
telephone jack
مادگی تلفن
radiotelephone
تلفن بی سیم
telephone fuse
فیوز تلفن
telephone equipment
تجهیزات تلفن
telephone cord
بند تلفن
telephone equipment
دستگاه تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
telephone density
تراکم تلفن
telephones
تلفن زدن
telephone loope
حلقه تلفن
radio telephony
تلفن بیسیم
telephone station
جایگاه تلفن
telephone set
دستگاه تلفن
telephone service
سرویس تلفن
telephone ringer
زنگ تلفن
telephone relay
رله تلفن
telephone receiver
گوشی تلفن
auto
شماره تلفن
telephoning
تلفن زدن
telephone operation
عملکرد تلفن
telephone network
شبکه تلفن
telephoned
تلفن زدن
telephone conduit
کانال تلفن
hot
خط تلفن مستقیم
table telephone
تلفن رومیزی
speaking circuit
مدار تلفن
sound powered telephone
تلفن صوتی
hotter
خط تلفن مستقیم
ring
تلفن زدن
dataphone
تلفن داده
hottest
خط تلفن مستقیم
telephone
تلفن زدن
ring
تلفن حلقه
dataphone
تلفن دادهای
telephnone book
دفتر تلفن
telephone d.
دفتر تلفن
telephone condenser
خازن تلفن
repeating coil
مبدل تلفن
residance telephone
تلفن منزل
headset
گوشی سر تلفن
headsets
گوشی سر تلفن
autos
شماره تلفن
telephone circuit
مدار تلفن
telephone charge
هزینه تلفن
telephone channel
کانال تلفن
telephone cable
کابل تلفن
telephone station
تلفن خانه
telephone book
راهنمای تلفن
call boxes
کیوسک تلفن
call boxes
کابین تلفن
call boxes
اتاقک تلفن
call box
تلفن صحرایی
party line
خط خصوصی تلفن
call box
کیوسک تلفن
call box
کابین تلفن
call box
اتاقک تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
toll exchange
مرکز تلفن
radio-telephones
تلفن بی سیم
call boxes
تلفن صحرایی
handsets
تلفن در یک قطعه
telephone plug
دوشاخه تلفن
telephone book
دفتر تلفن
telephone books
دفتر تلفن
telephone books
راهنمای تلفن
address book
دفترچه تلفن
extensions
تلفن فرعی
extension
تلفن فرعی
ring up
<idiom>
تلفن زدن
hot lines
تلفن قرمز
handset
تلفن در یک قطعه
hot line
تلفن قرمز
radio-telephone
تلفن بی سیم
radio telephone
تلفن بی سیم
telephone exchange
مرکز تلفن
telephone directory
کتاب تلفن
central office
مرکز تلفن
telephone directories
کتاب تلفن
telephore e.
مرکز تلفن
central
تلفن چی مرکزی
switchboards
مرکز تلفن
switchboard
مرکز تلفن
telephony
علم تلفن
telephoner
تلفن کننده
telephone transformer
مبدل تلفن
telephone system
سیستم تلفن
telephone exchanges
مرکز تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com