English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
decerebellation مخچه برداری
Other Matches
cerebellum مخچه
cerebellar مربوط به مخچه
vermis قطعه میانی مخچه
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
decerebration مخ برداری
embodiment در برداری
vector برداری
vectors برداری
vector processor پردازنده برداری
vector power توان برداری
ovariectomy تخمدان برداری
vector pair زوج برداری
hemispherectomy نیمکره برداری
vector display نمایش برداری
vector diagram نمودار برداری
duplication نسخه برداری
vector analysis تحلیل برداری
gyrectomy شکنج برداری
vector quantities اندازههای برداری
stripping قالب برداری
vectored interrupt وقفه برداری
vectorical angle زاویه برداری
weight lifting وزنه برداری
biopsy بافت برداری
rip-offs کلاه برداری
rip-off کلاه برداری
vector quantity کمیت برداری
vector product حاصلضرب برداری
photogeny عکس برداری
sampling نمونه برداری
footsteps گام برداری
footstep گام برداری
metal cutting براده برداری
machining براده برداری
metal cutting work براده برداری
fraudulence کلاه برداری
topography نقشه برداری
exploitation بهره برداری
deafferentation اوران برداری
removal of chips براده برداری
samplery نمونه برداری
treads گام برداری
treading گام برداری
tread گام برداری
duplicating نسخه برداری
duplicates نسخه برداری
duplicated نسخه برداری
duplicate نسخه برداری
topectomy تکه برداری
i know him by his step از گام برداری
swindles کلاه برداری
swindled کلاه برداری
ingathering خرمن برداری
surveyor's level ترازنقشه برداری
insurability بیمه برداری
utilization بهره برداری
mapping نقشه برداری
arrow diagram نمودار برداری
subordination فرمان برداری
lobectomy قطعه برداری
land surveying نقشه برداری
swindle کلاه برداری
utilisations بهره برداری ها
copied کپی برداری
copies نسخه برداری
copies کپی برداری
copy نسخه برداری
copy کپی برداری
copying نسخه برداری
copying کپی برداری
survey نقشه برداری
denervation عصب برداری
surveyed نقشه برداری
copied نسخه برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
utilizations بهره برداری ها
usages بهره برداری ها
march قدم برداری
marched قدم برداری
marching قدم برداری
gain بهره برداری
gained بهره برداری
gains بهره برداری
fraud کلاه برداری
frauds کلاه برداری
utilisation [British] بهره برداری
using بهره برداری
usage بهره برداری
marches قدم برداری
operation بهره برداری
enervation عصب برداری
extirpation اندام برداری
vector field میدان برداری
cannibalization قطعه برداری
decoding رمز برداری
surveying نقشه برداری
gaud کلاه برداری
resultant جمع برداری
surveys نقشه برداری
listing سیاهه برداری
listings سیاهه برداری
machining requirments شرایط براده برداری
ready for use اماده بهره برداری
i know you by your walk من شما را از گام برداری
operating budget بودجه بهره برداری
disk duplication نسخه برداری از دیسک
dynamic dump نسخه برداری پویا
operating cost هزینه بهره برداری
incline bench تخته وزنه برداری
gross f. کلاه برداری بزرگ
mapping نقشه برداری کردن
metal removing capacity قدرت براده برداری
disk copying نسخه برداری از دیسک
machining method روش براده برداری
metal cutting machine دستگاه براده برداری
machinable قابل براده برداری
maximum value مقدار بهره برداری
machinability قابلیت براده برداری
machining time زمان براده برداری
field survey نقشه برداری زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
flying levels خط تراز نقشه برداری
emergency operation بهره برداری اضطراری
leveling staff ژالون نقشه برداری
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
vector space فضای برداری [ریاضی]
with intent to defraud بقصد کلاه برداری
weight program تمرین وزنه برداری
linear space فضای برداری [ریاضی]
directed area product ضرب برداری [ریاضی]
vector product ضرب برداری [ریاضی]
cross product ضرب برداری [ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector graphics نگاره سازی برداری
stencil plate الگوی نقشه برداری
split spoon قاشق نمونه برداری
source listing لیست برداری منبع
skiagraphy عکس برداری ازسایه
selective listing سیاهه برداری گزیده
scalar quantity کمیت غیر برداری
sand pit گود ماسه برداری
sampling rate نرخ نمونه برداری
safing چاشنی برداری کردن
quick march گام برداری تند
stock talking سیاهه برداری از موجودی
survey control کنترل نقشه برداری
replicable <adj.> قابل کپی برداری
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
to pace off باگام برداری شمردن
tacheometer دوربین نقشه برداری
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
surveying polygon شبکه نقشه برداری
surveying instrument الات نقشه برداری
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
surveying error خطای نقشه برداری
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
survey land نقشه برداری زمین
polling list سیاهه نمونه برداری
metal cutting element عنصر براده برداری
transcriptions سواد برداری رونوشت
autopolling خود نمونه برداری
transcription نسخه برداری سواد
transcription سواد برداری رونوشت
obediently از روی فرمان برداری
gangs مشی گام برداری
sampled نمونه برداری کردن
tapped بهره برداری کردن از
sample نمونه برداری کردن
tapping بهره برداری کردن از
base cover عکس برداری اولیه
bed load sampling نمونه برداری از بار کف
exploiting بهره برداری کردن از
transcriptions نسخه برداری سواد
auger مته نمونه برداری
cannibalizes محل قطعه برداری
cannibalized محل قطعه برداری
excavation گود برداری حفره
cannibalize محل قطعه برداری
exploits بهره برداری کردن از
cannibalizing محل قطعه برداری
cannibalises محل قطعه برداری
utilizing بهره برداری کردن
aerial survey نقشه برداری هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com