Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
crayon	مداد رنگی مومی
crayons	مداد رنگی مومی
Other Matches
colored pencil	مداد رنگی
pastel	مداد رنگی
pencils	مداد رنگی
pencilling	مداد رنگی
pencil	مداد رنگی
pastel <adj.>	رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
pastellist	پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
marking ink	مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
colour	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dye sublimation printer	چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triad	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
waxy	مومی
waxen	مومی
cereous	مومی
ceraceous	مومی
waxwork	پیکر مومی
tapers	شمع مومی
taper	شمع مومی
oil paper	کاغذ مومی
tapered	شمع مومی
waxworks	پیکر مومی
wax paper	کاغذ مومی
bougie	شمع مومی
waxed	مومی شکل
waxiness	حالت مومی
waxed paper	کاغذ مومی
wax candle or taper	شمع مومی
waxes	مومی شکل
waxes	شمع مومی
waxed	شمع مومی
wax	شمع مومی
lardaceous a	ماسیده مومی
wax	مومی شکل
waxy flexibility	انعطاف پذیری مومی
flexibilitas cerea	انعطاف پذیری مومی
lost wax process	فرایند مدلهای مومی
lost wax process	ریخته گری با مدلهای مومی
cerate	دارای غشاء یاشامه مومی
trindle	شمع مومی دراز ونوک تیز
suberin	ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
waxen	ساخته شده از موم مومی شکل
solids	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
pencil	مداد
whose pencil?	مداد که
whose pencil?	مداد کی
lead pencil	مداد
pencils	مداد
pencilling	مداد
lipstick	مداد لب
lipsticks	مداد لب
sharpeners	مداد تراش
sharpener	مداد تراش
pencils	مداد ابرو
sharper	مداد تراش
pencilling	مداد ابرو
plumbago	مغز مداد
erasers	مداد پاک کن
graphite	مغز مداد
leadpencil	مداد سربی
six d. pencils	شش دو جین مداد
john's pencil	مداد جان
eraser	مداد پاک کن
portcrayon	مداد گیر
pencil	مداد ابرو
pencilled	با مداد کشیده شده
line drawing	نقاشی با مداد وقلم
line drawings	نقاشی با مداد وقلم
pencilling	هر چیزی شبیه مداد
pencil	هر چیزی شبیه مداد
pencils	هر چیزی شبیه مداد
infernal stone	مداد نیترات دارژان
Whose pencil is this ?	این مداد مال کیست ؟
mark sensing	علامت زدن با مداد نرم
crayon	مداد ابرو نقاشی کردن
crayons	مداد ابرو نقاشی کردن
slat	چوب مداد میله پشت صندلی
slats	چوب مداد میله پشت صندلی
detector crayon	مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
port a punch card	علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
coloration	رنگی
chromatic	رنگی
chromaticity	رنگی
achromatization	بی رنگی
tinct	رنگی
trichroism	سه رنگی
achromia	بی رنگی مو
trichromat	سه رنگی
achromatism	بی رنگی
achroma	بی رنگی
achroma	بی رنگی مو
achromatisation	بی رنگی
trichromatism	سه رنگی
pigmental	رنگی
hued	رنگی
colored	رنگی
coloured	رنگی
discoloration	بی رنگی
dichromatism	دو رنگی
ingrain	نخ رنگی
dichroism	دو رنگی
color code	رمز رنگی
color printer	چاپگر رنگی
photochrome	عکس رنگی
heliochrome	عکس رنگی
heliochrome	عکاسی رنگی
kinemacolour	سینمای رنگی
cingulum	خط رنگی ومارپیچ
color graphics	گرافیک رنگی
color trace recorder	رسام رنگی
color camera	دوربین رنگی
monotint	نگار یک رنگی
color television	تلویزیون رنگی
monotint	عکس یک رنگی
pleochroism	چند رنگی
pigment dye	ماده رنگی
pigment cell	یاخته رنگی
photochromy	عکاسی رنگی
polychroism	چند رنگی
pentachromic	پنج رنگی
dye stuff	ماده رنگی
paraffin wax	موم رنگی
dyestuff	ماده رنگی
opalescence	شیری رنگی
coloured cement	سیمان رنگی
oleograph	عکس رنگی
ocellus	حلقه رنگی
colored glass	شیشه رنگی
chromophotograph	عکس رنگی
blacker	سیاه رنگی
pigmentation	رنگی شدن
pigment	ماده رنگی
colorant	مواد رنگی
pigments	ماده رنگی
pallor	زرد رنگی
pastel	خمیرمواد رنگی
lake	لاک رنگی
blackest	سیاه رنگی
blacks	سیاه رنگی
black	سیاه رنگی
lakes	لاک رنگی
stined glass	شیشه رنگی
chromatic aberration	خطای رنگی
trichromatic theory	نظریه سه رنگی
unifiable	قابل هم رنگی
vitta	نوار رنگی
chroma	مشخصههای رنگی
aquarelle	نقاشی اب و رنگی
blacked	سیاه رنگی
aqua relle	نقاشی اب و رنگی
purpurin	ماده رنگی روناس
minus color signal	پیام رنگی منفی
figurin	مجسمه سفالین رنگی
ring tailed	دارای حلقههای رنگی در دم
quercitron	نوعی ماده رنگی
simultaneous color television	تلویزیون رنگی همزمان
safranin	ماده رنگی زعفران
sequential color television	تلویزیون رنگی مرحلهای
red, green, blue	سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
neutral density faceplate	صفحه رنگی تلویزیون
polychrome	تهیه عکسهای رنگی
pool ball	هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
candy-striped	دارای نوارههای رنگی
Color films(T. V).	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
tetrachromatism	دید چهار رنگی
orcin	ماده رنگی گلسنگ
technicolour	روش فیلم رنگی
pullicate	یکجور دستمال رنگی
pigmentary	رنگی رنگ دار
indigotine	ماده رنگی نیل
color gate	دریچه پیام رنگی
color monitor	صفحه نمایش رنگی
bars	خط یا بلاک ضخیم رنگی
false colour	فیلم رنگی مصنوعی
encaustic tile or brick	اجرکاشی هفت رنگی
composite color monitor	مونیتور رنگی مرکب
bar	خط یا بلاک ضخیم رنگی
composite color signal	پیام رنگی مرکب
conventionalization	هم رنگی با ایین و رسوم
dyestuff	مواد رنگی و رنگرزی
carrier color signal	پیام رنگی حامل
curcumin	ماده رنگی زردچوبه
indigotin	ماده رنگی نیل
figurine	مجسمه سفالین رنگی
figurines	مجسمه سفالین رنگی
contour	خط فاصل درنقشههای رنگی
chromogen	دانههای رنگی گیاهان
chromophore	عامل رنگی ملکول
chromophore	گروه رنگی ملکول
bacino	سفال لعاب دار رنگی
ocher <adj.> <noun>	رنگی میان قهوه ای و زرد
pigments	باماده رنگی رنگ کردن
black will take no other hue	بالای سیاهی رنگی نیست
color contrast	تضاد رنگی در زمینه فرش
tone	[ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
colored progressive matrices test	ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
colour hard copy device	اسباب نسخه چاپی رنگی
You have rubbed your coat against some wet paint .	کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com