English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (1 milliseconds)
English Persian
parrallels of latitude مدارات عرض جغرافیایی
Other Matches
true convergence سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
geographic reference سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
circuitry مدارات
parallels of latitude مدارات
zones مدارات
zone مدارات
coupling of circuits تزویج مدارات
solid state circuitry مدارات حالت جامد
graticule شبکه نصف النهارات و مدارات
buffer امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
graticule ticks نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
wafer یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafers یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
crosstalk سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
geographic جغرافیایی
geographical mile مایل جغرافیایی
true convergence انحراف جغرافیایی
geographical latitude عرض جغرافیایی
true north شمال جغرافیایی
placename نام جغرافیایی
easting طول جغرافیایی
gazetteer فرهنگ جغرافیایی
land map نقشه جغرافیایی
geographic coordinates مختصات جغرافیایی
geographic equator استوای جغرافیایی
geographic map نقشه جغرافیایی
geographical longitude طول جغرافیایی
geographical poles قطبهای جغرافیایی
geographical meridian خط طول جغرافیایی
geographical mile میل جغرافیایی
true heading سمت جغرافیایی
longitudes طول جغرافیایی
longitude طول جغرافیایی
latitudes عرض جغرافیایی
true bearing سمت جغرافیایی
latitude عرض جغرافیایی
biogeographic زیست جغرافیایی
latitudinal وابسته بعرض جغرافیایی
true course سمت مسیر جغرافیایی
grid شبکه بندی جغرافیایی
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
grids شبکه بندی جغرافیایی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
Longitude and latitude. طول وعرض جغرافیایی
latitudinarian وابسته بعرض جغرافیایی
difference in easting اختلاف طول جغرافیایی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
cartogram نقشه اماری جغرافیایی
co latitude متمم عرض جغرافیایی
geographical meridian نصف النهار جغرافیایی
colatitude متمم عرض جغرافیایی
longitudinal وابسته بطول جغرافیایی
topology مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
localities محل مخصوص مکان جغرافیایی
true azimuth سمت حقیقی گرای جغرافیایی
locality محل مخصوص مکان جغرافیایی
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
chorographic وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
aba مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
zonation طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
true course سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
chorography نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
time zone منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
variations زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
variation زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
routing indicator گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
difference in northing اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com