Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
Other Matches
deponont
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
roentgenogram
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
earth resistance meter
دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
beam test
ازمایش اندازه گیری تیر ازنظر مقاومت
secret
سر مجهول
unbeknownst
مجهول
unbeknown
مجهول
fameless
مجهول
unknowns
مجهول
secrets
سر مجهول
unknown
مجهول
xrays
اشعه مجهول
identity of unknown
مجهول الهویه
the passive voice
فعل مجهول
the passive voice
بنای مجهول
roentgen ray
اشعه مجهول
x ray
اشعه مجهول
of unknown identity
مجهول الهویه
unknown sample
نمونه مجهول
of obscure birth
مجهول النسب
ownership of unknown
مجهول المالک
rontgen rays
پرتو مجهول
unclear condition
شرط مجهول
the passive voive
بنا مجهول
the passive voive
فعل مجهول
of unknown ownership
مجهول المالک
fameless
مجهول الهویه
incognito
نا شناس مجهول الهویه
fabulous
افسانه وار مجهول
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
ignotum per igno tius
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
property with unknown owner
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
اموال مجهول المالک
person of unknown indentity
شخص مجهول الهویه
property of unknown ownership
مال مجهول المالک
passiveness
فعل درحالت مجهول
rontgenogram
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
participles
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
radioactivity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
radio activity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgenography
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
penetrameter
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
geochronometry
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
roentgenology
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
anticathode
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
unpopulated board
تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
cuno filter
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
clocks
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
bungee
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
dimension
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
module
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
metres
وسیله اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
radar measurement
اندازه گیری رادار
gage
میزان اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
measuring set
دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
measurability
قابلیت اندازه گیری
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
meters
وسیله اندازه گیری
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
measuring well
چاه اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
telemetry
اندازه گیری ازدور
to take measures
اندازه گیری کردن
chain crew
متصدیان اندازه گیری
sounds
اندازه گیری عمق اب
size stick
قالب اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
soundest
اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
commensurable
قابل اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
compensating error
خطای اندازه گیری
telemetering
اندازه گیری از دور
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
gad
اندازه گیری طول
instrument
الات اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
dial bench gage
میز اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
font metric
اندازه گیری فونت
mental measurement
اندازه گیری روانی
final measurement
اندازه گیری نهایی
batching plant
مرکز اندازه گیری
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
measuring
درخور اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
unit of measurement
واحد اندازه گیری
engineering measurement
اندازه گیری فنی
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
measurable
قابل اندازه گیری
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
SE
خطای معیار اندازه گیری
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com