Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (11 milliseconds)
English
Persian
communication circuit
مدار ارتباطی
Search result with all words
connect
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
connects
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
band
مدار ارتباطی که سیگنال
bands
مدار ارتباطی که سیگنال
common
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commoners
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commonest
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balances
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
switching
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
hold
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
holds
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
Other Matches
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
HyperTerminal
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
incorerence rency
بی ارتباطی
inconsequence
بی ارتباطی
disconnectedness
بی ارتباطی
irrelation
بی ارتباطی
long distance line
خط ارتباطی
communication line
خط ارتباطی
tie line
خط ارتباطی
relationship therapy
درمان ارتباطی
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
communication cable
کابل ارتباطی
communication channel
مجرای ارتباطی
answer/originate
رسانه ارتباطی
communication link
پیوند ارتباطی
networks
شبکه ارتباطی
network
شبکه ارتباطی
association pathway
گذرگاه ارتباطی
association nuclei
هستههای ارتباطی
association neuron
نورون ارتباطی
routes of communication
کانالهای ارتباطی
association areas
مناطق ارتباطی
trunk cable
کابل ارتباطی
communication channel
کانل ارتباطی
communication protocol
پروتکل ارتباطی
communication system
نظام ارتباطی
communication network
شبکه ارتباطی
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
communication link
اتثال ارتباطی
telecommunication cable
کابل ارتباطی
long distance cable
کابل ارتباطی
communication interface
میانجی ارتباطی
communication channels
وسایل ارتباطی
communication device
دستگاه ارتباطی
communication channel
کانال ارتباطی
engineering circuit
کانال ارتباطی فنی
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
disrelation
عدم ارتباط بی ارتباطی
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
receive
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
communication
مراوده وسایل ارتباطی
receives
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
dedicated
خط ارتباطی برای کار خاص
air ground liaison code
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
path
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
optical
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
channels
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
paths
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
narrow band ISDN
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
channelled
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeling
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
answering
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
telematics
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
answered
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
crosstalk
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
answer
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
channel
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
link
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
analog
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
readying
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
positive
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
ready
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
channels
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeling
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channel
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channelled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
holdup
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
readied
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
outputs
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
bridged
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
head
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
remoter
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remotest
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remote
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
bridge
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
interactive
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
connect
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
bridges
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
connects
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
analogue
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
roam
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
analog
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
analogues
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
roams
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
analogue
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
adapter
وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
roaming
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
fixes
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fix
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
storing
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
handshaking
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
long haul network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
store
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
alternates
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternated
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternate
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
bsc
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
hits
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
clear
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
hitting
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
clears
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
ccitt
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
clearest
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
tests
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
tested
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
asynchronous
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
test
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
saturation
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
leases
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
Shannon's Law
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
map
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
maps
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
storing
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
adaptive channel allocation
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
communication
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
GOSIP
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
aux
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
switching
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
store
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
pl/
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
universal
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
gateways
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
networks
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
gateway
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
traffic
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
constructive trust
منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
handshakes
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
Microcom Networking Protocol
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
T committee
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
contention
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
handshake
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
contentions
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
separates
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separated
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
MNP
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
crosstalk
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
MNP 0
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
trunk
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
trunks
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
personal
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
civil censorship
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
average
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaged
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
intermittent error
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
averages
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaging
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
PRI
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
point to point
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
pivoted
مدار
orbit
مدار
electric circuit
مدار
pivot
مدار
themes
مدار
orbits
مدار
theme
مدار
track circuit
مدار خط
pivots
مدار
orbited
مدار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com