Total search result: 224 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
circuit |
مدار جریان |
circuits |
مدار جریان |
|
|
Search result with all words |
|
circuit |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
circuits |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
power |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powered |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powering |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powers |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
surging |
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار |
transistor |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
transistors |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
surge |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
surged |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
surges |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
alternating current circuit |
مدار جریان متناوب |
heavy current circuit |
شبکه یا مدار جریان قوی |
impluse circuit |
مدار جریان ضربهای |
lenz' law |
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد |
low energy power circuit |
مدار قدرت جریان ضعیف |
marking current |
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار |
ohm's law |
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد |
overcurrent circuit breaking |
قطع مدار جریان زیاد |
PSU |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
working circuit |
مدار جریان کار |
Other Matches |
|
duplexes |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
duplex |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
leakage current |
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
composite circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
switching |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
inferior planet |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
pinning |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pinned |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pin |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
mask design |
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |
all mains receiver |
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری |
flows |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
flowed |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
flow |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
powder train |
مدار خرج مدار باروت |
firing circuit |
مدار چاشنی مدار انفجار |
push pull |
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد |
room circuit |
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز |
inverts |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
currents |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
inverting |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
current |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
invert |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
ampere |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
amp |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
amps |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
heterodyne |
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور |
genemotor |
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور |
one hook |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
constrictor |
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد |
induction current |
جریان القاء شده جریان تحریک |
constant current |
جریان مستقیم جریان ثابت باطری |
counter current |
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب |
runoff coefficient |
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد |
reynold's number |
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد |
current compensation |
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان |
three phase current |
جریان سه فاز جریان دوار |
current flow |
سیلان جریان فلوی جریان |
parasitic current |
جریان نشتی جریان خارجی |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
gresham's law |
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند |
unstart |
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است |
circuitry |
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق |
idle current meter |
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور |
gradient circuit |
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |
vortex ring state |
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد |
fet |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
d.c. machine |
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم |
alternator |
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب |
alternators |
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب |
d.c. transformer |
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم |
electromagnetism |
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق |
isotach |
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت |
heavy current engineering |
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی |
orbit |
مدار |
theme |
مدار |
themes |
مدار |
or circuit |
مدار OR |
orbits |
مدار |
orbited |
مدار |
zones |
مدار |
zone |
مدار |
track circuit |
مدار خط |
electric circuit |
مدار |
circuits |
مدار |
circuit |
مدار |
and gate |
مدار AND |
absis |
مدار |
pivots |
مدار |
pivoted |
مدار |
pivot |
مدار |
drived circuit |
مدار شنتی |
detonating cord |
مدار چاشنی |
microphone circuit |
مدار میکروفن |
circuit voltage |
ولتاژ مدار |
digital circuit |
مدار رقمی |
terminal |
قطب مدار |
line circuit |
مدار سیگنال |
circuit card |
کارت مدار |
line circuit |
مدار خطی |
modulation circuit |
مدار مدولاسیون |
discrete circuit |
مدار گسسته |
terminals |
قطب مدار |
inductive circuit |
مدار اندوکتیو |
microcircuit |
مدار میکروالکترونیکی |
shunt circuit |
مدار شنتی |
microcircuit |
ریز مدار |
circuitry |
مدار بندی |
delay circuit |
مدار تاخیر |
magnetic circuit |
مدار مغناطیسی |
detector circuit |
مدار اشکارساز |
engineering circuit |
مدار فنی |
circuit resistance |
مقاومت مدار |
equality ciroui |
مدار برابری |
logic circuit |
مدار منطقی |
measuring circuit |
مدار سنجش |
local circuit |
مدار محلی |
electrical circuit |
مدار برقی |
electric circuit |
مدار الکتریکی |
metallic circuit |
مدار فلزی |
linear circuit |
مدار خطی |
micrielectronic circuit |
مدار میکروالکترونیکی |
circuit switching |
انتخاب مدار |
main circuit |
مدار اصلی |
hinge |
مدار محور |
compound circuit |
مدار مرکب |
single wire circuit |
مدار تک سیم |
fltp flcp circuit |
مدار الاکلنگی |
one wire circuit |
مدار تک سیم |
ground return circuit |
مدار تک سیم |
composited circuit |
مدار تک سیم |
complex circuit |
مدار مختلط |
communication circuit |
مدار ارتباطی |
four wire circuit |
مدار چهارسیمه |
external circuit |
مدار خارجی |
explosive scale |
مدار منفجره |
expansion orbit |
مدار نشان |
grid branch |
مدار شبکه |
grid |
مدار شبکه |
feedback circuit |
مدار پس خورد |
hinges |
مدار محور |
grids |
مدار شبکه |
filament circuit |
مدار فیلامان |
filed circuit |
مدار میدان |
filter circuit |
مدار صافی |
firing circuit |
مدار اتش |
filament circuit |
مدار افروزه |
converter circuit |
مدار مبدل |
phantom |
مدار فانتوم |
phantoms |
مدار فانتوم |
control circuit |
مدار فرمان |
control circuit |
مدار کنترل |
grid circuit |
مدار شبکه |
ground circuit |
مدار زمینی |
input circuit |
مدار ورودی |
input circuit |
مدار اولیه |
integrate circuit |
مدار مجتمع |
integrated circuit |
مدار مجتمع IC |
integrated circuit |
مدار مجتمع |
intelligence cycle |
مدار اطلاعاتی |
interchange circuit |
مدار تعویض |
intermediate frequency tank circuit |
مدار تانک |
internal circuit |
مدار داخلی |
clamping circuit |
مدار محدودکننده |
circuity |
مدار حرکت |
keplerian orbit |
مدار کپلری |
inductor circuit |
مدار اندوکتور |
inductive circuit |
مدار القائی |
etched circuit |
مدار چاپی |
ethnocentric |
قوم مدار |
equivalent circuit |
مدار معادل |
combined circuit |
مدار مرکب |
horse latitude |
مدار اسب |
hydraulic cycle |
مدار هیدرولوژی |
i.c. |
مدار مجتمع |
ignition circuit |
مدار احتراق |
combinational circuit |
مدار ترکیبی |
incomplete circuit |
مدار باز |
induction circuit |
مدار القایی |
larmor orbit |
مدار لارمور |
circuit capacity |
فرفیت مدار |
phantom circuit |
مدار فانتوم |
sequential circuit |
مدار ترتیبی |
series circuit |
مدار سری |
short circuit |
اتصالی مدار |
side circuit |
مدار جانبی |
simplex |
مدار یک طرفه |
simplex |
مدار یک خطه |
simplex circuit |
مدار سادک |
single phase circuit |
مدار تک فاز |
six phase circuit |
مدار شش فاز |
speaking circuit |
مدار تلفن |
star circuit |
مدار ستارهای |
storage circuit |
مدار ذخیره |
parallel circuit |
مدار موازی |
sequence curcuit |
مدار ترتیبی |
boarded |
صفحه مدار |
board |
صفحه مدار |
polyphase circuit |
مدار چندفاز |
aperiodic circuit |
مدار بی تناوب |
power circuit |
مدار توان |
simple circuit |
مدار توان |
primary circuit |
مدار ورودی |
primery citcuit |
مدار اولیه |
printed circuit |
مدار چاپی |
quadrature circuit |
مدار تربیع |
quadrature filter |
مدار تربیعی |
relaxation circuit |
مدار رلاکسیون |
resonance circuit |
مدار همنوایی |
return circuit |
مدار برگشتی |
superposed circuit |
مدار متداخل |
sweep circuit |
مدار رلاکساسیون |
politician |
سیاست مدار |
parameter |
مقداری از یک مدار |
parameters |
مقداری از یک مدار |
voltaic circuit |
مدار ولتایی |
welding circuit |
مدار جوشکاری |