English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
ground circuit مدار زمینی
Search result with all words
grounded primary مدار ورودی زمینی
Other Matches
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
tellurian زمینی
sublunar زمینی
earthly زمینی
tumbling زمینی
terraneous زمینی
agrarian زمینی
subaerial رو زمینی
sublunary زمینی
sub astral زمینی
terrestrial زمینی
territorial زمینی
predial or prae زمینی
earth-bound زمینی
landed a زمینی
terrene زمینی
gulleys دالان زمینی
gullies دالان زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
hypogean زیر زمینی
army attache وابسته زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
murphy سیب زمینی
hypogeal زیر زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
tellurian matter ماده زمینی
terrain corridor دالان زمینی
army forces نیروهای زمینی
ground force نیروی زمینی
terrain return اکوی زمینی
hypogeous زیر زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
gully دالان زمینی
suberranean زیر زمینی
apogee اوج زمینی
land combat نبرد زمینی
land force n نیروی زمینی
land forces نیروی زمینی
land mine مین زمینی
earthy زمینی دنیوی
land tail بنه زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
mail gram پست زمینی
perigee حضیض زمینی
praties سیب زمینی
tater سیب زمینی
peanut بادام زمینی
peanut پسته زمینی
peanuts بادام زمینی
armies نیرو زمینی
army نیرو زمینی
ground antenna انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
antenna ground انتن زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
groundnuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
potatoes سیب زمینی
potato سیب زمینی
peanuts پسته زمینی
overland mail پست زمینی
subterraneous زیر زمینی
ground nut بادام زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground position موقعیت زمینی
monkey nut بادام زمینی
ground return برگشت زمینی
ground speed سرعت زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
ground track مسیر زمینی
ground wave موج زمینی
landmines مین زمینی
ground liaison رابط زمینی
ground forces نیروهای زمینی
ground forces نیروی زمینی
floor lamp اباژور زمینی
earth nut بادام زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
graze burst ترکش زمینی
ground control کنترل زمینی
ground fire تیر زمینی
landmine مین زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground waves امواج زمینی
bonus pass پاس زمینی
groundling گیاه زمینی
sweet potato سیب زمینی شیرین
chipmunks موش خرمای زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
crisps سیب زمینی برشته
crispest سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
army staff ستاد نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
crisp سیب زمینی برشته
surveyed نقشه برداری زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumblers ژیمناست زمینی کار
asphaltum قیر زمینی اسفالت
jerusalem a سیب زمینی ترشی
kidney potato سیب زمینی سرخ
land carriage بار کشی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
potato انواع سیب زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
landmarks علامت مشخصه زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
survey نقشه برداری زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
potatoes انواع سیب زمینی
ground loom دار زمینی [قالی]
armies ارتش نیروی زمینی
table water سفره اب زیر زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
gnome جنی زیر زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
task group گروه ماموریت زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
ground survey نقشه برداری زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
tellurous دارای تلوریوم زمینی
telluric دارای تلوریوم زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
subway راه زیر زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
subway ترن زیر زمینی
subways راه زیر زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
subways ترن زیر زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
squats بی اجازه در زمینی ساکن شدن
potato beetle سوسک افت سیب زمینی
squatted بی اجازه در زمینی ساکن شدن
land control operation عملیات تصرف اماجهای زمینی
potato planter الت سیب زمینی کاری
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
heavy fire team تیم اتشهای زمینی سنگین
to grub the ground ریشه های زمینی را کندن
unattended ground sensor رادار مراقبت زمینی خودکار
squat بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squatting بی اجازه در زمینی ساکن شدن
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com