Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
measuring circuit
مدار سنجش
Other Matches
measuring technique
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
assessment
سنجش
degress of comparison
سنجش
ponder
سنجش
scalar
سنجش
assessments
سنجش
ponderingly
با سنجش
assays
سنجش
assay
سنجش
g
سنجش
measure
سنجش
measurment
سنجش
ponderation
سنجش
measurement
سنجش
deliberation
سنجش
deliberations
سنجش
measurements
سنجش
evalution
سنجش
scaling
سنجش
poneration
سنجش
evaluation
سنجش
ponders
سنجش
appraisals
سنجش
pondering
سنجش
pondered
سنجش
appraisal
سنجش
evaluations
سنجش
ponderable
قابل سنجش
pulmometry
سنجش گنجایش شش
clocked
با سنجش زمان
ratings
سنجش توان
measurment
سنجش اندازه
ponderability
سنجش پذیری
datum line
خط مبنای سنجش
rating
سنجش توان
indirect measurement
سنجش غیرمستقیم
measuring voltage
فشار سنجش
metage
حق سنجش قپانداری
method of measurment
روش سنجش
surveyor's chain
زنچیر سنجش
assays
ازمایش سنجش
incommensurable
سنجش ناپذیر
assay
ازمایش سنجش
colorimetry
سنجش رنگ
biometrics
زیست سنجش
comparative measurement
سنجش قیاسی
frequency measurement
سنجش فرکانس
high accuracy measurement
سنجش دقیق
precision measurment
سنجش دقیق
sociometry
سنجش افکاراجتماعی
comparative measurement
سنجش مقایسهای
graduated steel straight edge
شینه سنجش
font metric
سنجش فونت
measuring unit
واحد سنجش
measuring unit
عضو سنجش
measuring current
جریان سنجش
measuring method
اسلوب سنجش
volumetric analysis
سنجش حجمی
measuring period
مدت سنجش
measuring period
دوره سنجش
measuring position
محل سنجش
measuring cable
کابل سنجش
market appraisal
سنجش بازار
measuring range
حیطه سنجش
measuring range
ناحیه ی سنجش
measuring junction
نقطه سنجش
measuring junction
محل سنجش
measuring generator
مولد سنجش
measuring coil
بوبین سنجش
measuring diaphragm
دیافراگم سنجش
measuring diaphragm
ممبران سنجش
measuring error
خطای سنجش
voltage measuring
سنجش ولتاژ
meter
وسیله سنجش
meters
وسیله سنجش
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
measuring frequency
فرکانس سنجش
measuring point
نقطه سنجش
accuracy to gage
دقت سنجش
measuring system
سیستم سنجش
measuring technique
روش سنجش
comparison
تطبیق سنجش
measuring technique
تکنیک سنجش
measuring thermocouple
ترموکوپل سنجش
comparisons
تطبیق سنجش
measuring switch
کلید سنجش
delib erator
سنجش کننده
measurable
سنجش پذیر
measuring thermocouple
عنصرحرارتی سنجش
measuring transductor
ترانسدوکتور سنجش
emergency measure
سنجش اضطراری
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
measuring relay
رله سنجش
depth measurement
سنجش گودی
pulmometer
الت سنجش گنجایش شش
calipers
پرگار برای سنجش
means test
سنجش استطاعت مالی
means tests
سنجش استطاعت مالی
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
scruple
واحد سنجش چیزجزئی
pixing the coin
سنجش عیار سکه
clocked flip flop
الاکلنگ با سنجش زمان
bel
یگان سنجش صوت
clocked input
ورودی با سنجش زمان
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
coductivity cell
پیل سنجش رسانندگی
barometry
سنجش فشار هوا
perimetry
سنجش میدان دید
precision measuring equipment
تجهیزات سنجش دقیق
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
milage
سنجش برحسب میل
limit gage
وسیله سنجش تلرانس
acre
برای سنجش زمین
acres
برای سنجش زمین
aerometry
سنجش غلظت هوا
quantifiable
قابل سنجش یا تعیین
insulation measurement
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
tangible benefits
سودهای قابل سنجش
measure
مقایسه کردن سنجش
measuring thermocouple
زوج فلزحرارتی سنجش
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
mileage
سنجش برحسب میل
miles
مقیاس سنجش مسافت
assay
عیار گرفتن سنجش
mile
مقیاس سنجش مسافت
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
imponderability
عدم قابلیت سنجش
assays
عیار گرفتن سنجش
sequencer
اسباب سنجش توالی وتسلسل
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
butyrometer
الت سنجش چربی شیر
ceilometer
وسیله سنجش ارتفاع ابر
ergograph
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
vinometer
الت سنجش الکل شراب
Parts-per notation
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
chronograph
الت سنجش فواصل زمانی
pneumercator
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
piezometer
دستگاه سنجش شدت انفجار
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
magneto ohmmeter
میگر برای سنجش مقاومت
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
cohesiometer
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
moving coil measuring mechanism
مکانیزم سنجش قاب گردان
pyrometer
الت سنجش گرمای زیاد
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
transversal
سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
rain gage
وسیله سنجش میزان بارندگی
barometrical
وابسته به سنجش فشار هوا
transvaluation
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
manometer
الت سنجش فشار خون
dynameter
اسباب سنجش قوه دوربین
transit compass
الت سنجش گوشههای افقی
harmonometer
الت سنجش هم اهنگی صداها
barometric
وابسته به سنجش فشار هوا
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
california tests of personality
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
manometric
وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
acrometer
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
angular velocity bombsight
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
hydrometer
الت سنجش وزن ویژه مایعات
tromometer
الت سنجش زمین لرزههای جزئی
tensometer
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
raking
دستگاه سنجش خطای برد توپ
tensiometer
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
rakes
دستگاه سنجش خطای برد توپ
rake
دستگاه سنجش خطای برد توپ
fluviograph
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fluviometer
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
hydrometric
وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
pneumatometer
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
pneumatoneter
الت سنجش گنجایش تنفس ریه
weighing machine
ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
radiosonde
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
audiometer
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
rheometer
الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
anthropometry
مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
thermoelectrometer
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com