Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
thick film circuit
مدار غشایی ضخیم
Other Matches
thin film circuit
مدار غشایی نازک
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
velar
غشایی
membranous
غشایی
membran
غشایی
zonal
غشایی
zonary
غشایی
dermal
غشایی
film resistor
مقاومت غشایی
involucre
پوشش غشایی
membrance electrode
الکترود غشایی
cortical
غشایی قشری
zonation
ساختمان غشایی
septum
درپوش غشایی
septum
درپوش غشایی خودبند
thin film memory
حافظه غشایی نازک
glass membrance electrode
الکترود شیشه غشایی
liquid membrance electrode
الکترود مایع غشایی
membrane curing
نگهداری غشایی بتن
gas sensing membrance electrode
الکترود غشایی گاز حس کن
frenum
چین غشایی لگام
membrance keyboard
صفحه کلید غشایی
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
squatty
ضخیم
coarsest
ضخیم
coarse
ضخیم
coarser
ضخیم
russet
روستایی ضخیم
mackinaw
پتوی ضخیم
thickish
نسبتا ضخیم
russetting
ضخیم زبر
junk bozrd
مقوای ضخیم
plank
تخته ضخیم
kraft paper
کاغذ ضخیم
russeting
ضخیم زبر
paper base laminate
کاغذ ضخیم
straw board
مقوای ضخیم
thicken
ضخیم کردن
bodies
ضخیم کردن
thickens
ضخیم کردن
thickly
نسبتا ضخیم
thickeners
ضخیم ساز
thickener
ضخیم ساز
boldface
حروف ضخیم
body
ضخیم کردن
thickened
ضخیم کردن
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
grossing
شرم اور ضخیم
grossest
شرم اور ضخیم
grosses
شرم اور ضخیم
grosser
شرم اور ضخیم
grossed
شرم اور ضخیم
gross
شرم اور ضخیم
pea jacket
ژاکت ضخیم ملوانان
bars
خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar
خط یا بلاک ضخیم رنگی
shear thickening
ضخیم شدن برش
gigas
دارای ساقه ضخیم تر
blunts
دارای لبه ضخیم رک
blunted
دارای لبه ضخیم رک
blunting
دارای لبه ضخیم رک
bluntest
دارای لبه ضخیم رک
gigas
برگهای ضخیم تر و تیره تر
blunter
دارای لبه ضخیم رک
sludge
رسوب گل و لای ضخیم
blunt
دارای لبه ضخیم رک
macrame
توری ضخیم و ریشه دار
bulge out
شکم دادن ضخیم شدن
Bolivia
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
bold face
حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
triggerfish
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
pall
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
stencil paper
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
palling
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
reefer
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefers
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
membranaceous
دارای غشاء پرده پرده غشایی
cells
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
under weft
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
kemp
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
aggrade
ضخیم کردن هموار کردن
impasto
رنگ گذاری- رنگ ضخیم
themes
مدار
theme
مدار
pivot
مدار
pivots
مدار
electric circuit
مدار
absis
مدار
or circuit
مدار OR
and gate
مدار AND
orbited
مدار
orbit
مدار
pivoted
مدار
orbits
مدار
circuit
مدار
zone
مدار
circuits
مدار
track circuit
مدار خط
zones
مدار
horse latitude
مدار اسب
ground circuit
مدار زمینی
i.c.
مدار مجتمع
voltaic circuit
مدار ولتایی
board
صفحه مدار
two wire circuit
مدار دوسیمه
hydraulic cycle
مدار هیدرولوژی
trunks
مدار ترانک
boarded
صفحه مدار
filed circuit
مدار میدان
filter circuit
مدار صافی
firing circuit
مدار اتش
filament circuit
مدار افروزه
fltp flcp circuit
مدار الاکلنگی
four wire circuit
مدار چهارسیمه
parameters
مقداری از یک مدار
parameter
مقداری از یک مدار
zonate
دارای مدار
trunk
مدار ترانک
welding circuit
مدار جوشکاری
grid branch
مدار شبکه
grid circuit
مدار شبکه
filament circuit
مدار فیلامان
two wire circuit
مدار دو سیمه
two phase circuit
مدار دو فازه
ignition circuit
مدار احتراق
incomplete circuit
مدار باز
induction circuit
مدار القایی
inductive circuit
مدار القائی
inductive circuit
مدار اندوکتیو
inductor circuit
مدار اندوکتور
open circuit
مدار باز
input circuit
مدار ورودی
input circuit
مدار اولیه
integrate circuit
مدار مجتمع
sweep circuit
مدار رلاکساسیون
three phase circuit
مدار سه فاز
two state circuit
مدار دو حالتی
trunk circuit
شاه مدار
transfer orbit
مدار انتقال
track return
مدار برگشت
igniter train
مدار اتش
triggers
مدار رهاساز
triggered
مدار رهاساز
trigger
مدار رهاساز
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
telephone circuit
مدار تلفن
tap circuit
مدار وسط
circuit
مدار جریان
combinational circuit
مدار ترکیبی
auxiliary circuit
مدار یدکی
combined circuit
مدار مرکب
armature circuit
مدار ارمیچر
communication circuit
مدار ارتباطی
circuit resistance
مقاومت مدار
aperiodic circuit
مدار بی تناوب
complex circuit
مدار مختلط
composited circuit
مدار تک سیم
ground return circuit
مدار تک سیم
one wire circuit
مدار تک سیم
single wire circuit
مدار تک سیم
compound circuit
مدار مرکب
balanced circuit
مدار متعادل
clamping circuit
مدار محدودکننده
circuit card
کارت مدار
circuit capacity
فرفیت مدار
circuit board
برد مدار
circuit board
تخته مدار
capacitive circuit
مدار فرفیتی
circuit voltage
ولتاژ مدار
circuity
مدار حرکت
bridge circuit
مدار پلوار
breadboard
تخته مدار
branch circuit
مدار انشعابی
blind circuit
مدار یک طرفه
bistable circuit
مدار دوپایا
basic circuit
مدار ساده
control circuit
مدار کنترل
control circuit
مدار فرمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com