Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
flux linkage
مدار فلوی مغناطیسی
Other Matches
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
flux
فلوی مغناطیسی
magnetic flux intensity
شدت فلوی مغناطیسی
flux
فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
magnetic flux meter
دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
polarities
روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
polarity
روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
magnetic circuit
مدار مغناطیسی
integrate magnetic circuit
مدار مغناطیسی مجتمع
closed magnetic circuit
مدار مغناطیسی بسته
dipneedle circuit
مدار حساس مغناطیسی
external magnetic circuit
مدار مغناطیسی خارجی
divided magnetic circuit
مدار مغناطیسی چند شاخه
impedance
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
luminous flux
فلوی روشنایی
electron flow
فلوی الکترون
flux
فلوی الکتریکی
lumen
واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
or circuit
مدار OR
circuit
مدار
pivoted
مدار
circuits
مدار
pivot
مدار
pivots
مدار
orbits
مدار
zone
مدار
zones
مدار
theme
مدار
themes
مدار
orbit
مدار
orbited
مدار
track circuit
مدار خط
electric circuit
مدار
absis
مدار
and gate
مدار AND
control circuit
مدار فرمان
control circuit
مدار کنترل
compound circuit
مدار مرکب
single wire circuit
مدار تک سیم
one wire circuit
مدار تک سیم
ground return circuit
مدار تک سیم
composited circuit
مدار تک سیم
complex circuit
مدار مختلط
communication circuit
مدار ارتباطی
combined circuit
مدار مرکب
converter circuit
مدار مبدل
delay circuit
مدار تاخیر
electrical circuit
مدار برقی
phantom
مدار فانتوم
electric circuit
مدار الکتریکی
hinges
مدار محور
hinge
مدار محور
shunt circuit
مدار شنتی
discrete circuit
مدار گسسته
digital circuit
مدار رقمی
detonating cord
مدار چاشنی
detector circuit
مدار اشکارساز
politician
سیاست مدار
politicians
سیاست مدار
cycles
سیکل مدار
combinational circuit
مدار ترکیبی
grids
مدار شبکه
grid
مدار شبکه
breadboard
تخته مدار
branch circuit
مدار انشعابی
blind circuit
مدار یک طرفه
bistable circuit
مدار دوپایا
basic circuit
مدار ساده
balanced circuit
مدار متعادل
auxiliary circuit
مدار یدکی
armature circuit
مدار ارمیچر
aperiodic circuit
مدار بی تناوب
orbit of the earth
مدار زمین
drived circuit
مدار شنتی
bridge circuit
مدار پلوار
clamping circuit
مدار محدودکننده
circuity
مدار حرکت
circuit voltage
ولتاژ مدار
circuit switching
انتخاب مدار
circuit resistance
مقاومت مدار
circuit card
کارت مدار
circuit capacity
فرفیت مدار
circuit board
برد مدار
circuit board
تخته مدار
capacitive circuit
مدار فرفیتی
phantoms
مدار فانتوم
cycled
سیکل مدار
ignition circuit
مدار احتراق
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
inductor circuit
مدار اندوکتور
trunks
مدار ترانک
ground circuit
مدار زمینی
parameter
مقداری از یک مدار
parameters
مقداری از یک مدار
grid circuit
مدار شبکه
grid branch
مدار شبکه
four wire circuit
مدار چهارسیمه
fltp flcp circuit
مدار الاکلنگی
firing circuit
مدار اتش
filter circuit
مدار صافی
filed circuit
مدار میدان
inductive circuit
مدار اندوکتیو
inductive circuit
مدار القائی
incomplete circuit
مدار باز
induction circuit
مدار القایی
board
صفحه مدار
igniter train
مدار اتش
boarded
صفحه مدار
i.c.
مدار مجتمع
hydraulic cycle
مدار هیدرولوژی
horse latitude
مدار اسب
trunk
مدار ترانک
triggers
مدار رهاساز
triggered
مدار رهاساز
trigger
مدار رهاساز
filament circuit
مدار فیلامان
input circuit
مدار ورودی
larmor orbit
مدار لارمور
etched circuit
مدار چاپی
ethnocentric
قوم مدار
equivalent circuit
مدار معادل
line circuit
مدار سیگنال
line circuit
مدار خطی
linear circuit
مدار خطی
local circuit
مدار محلی
logic circuit
مدار منطقی
equality ciroui
مدار برابری
engineering circuit
مدار فنی
closed circuit
مدار بسته
closed circuits
مدار بسته
keplerian orbit
مدار کپلری
expansion orbit
مدار نشان
input circuit
مدار اولیه
integrate circuit
مدار مجتمع
filament circuit
مدار افروزه
feedback circuit
مدار پس خورد
integrated circuit
مدار مجتمع IC
integrated circuit
مدار مجتمع
intelligence cycle
مدار اطلاعاتی
interchange circuit
مدار تعویض
intermediate frequency tank circuit
مدار تانک
internal circuit
مدار داخلی
external circuit
مدار خارجی
explosive scale
مدار منفجره
cycle
سیکل مدار
quadrature filter
مدار تربیعی
telephone circuit
مدار تلفن
tap circuit
مدار وسط
tank circuit
مدار مخزنی
polyphase circuit
مدار چندفاز
t equivalent circuit
مدار معادل " T "
resonance circuit
مدار همنوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com