English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 249 (13 milliseconds)
English Persian
i.c. مدار مجتمع
integrate circuit مدار مجتمع
integrated circuit مدار مجتمع
Search result with all words
universal مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
mask طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleled مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleling مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelled مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelling مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallels مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
microprocessor مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessors مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
flat بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
speech مدار مجتمع با صوت تولید شده .
speeches مدار مجتمع با صوت تولید شده .
dip Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
wafer یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
wafers یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
gate تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
integrate circuit technology مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
integrate circuit transistor ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
integrate magnetic circuit مدار مغناطیسی مجتمع
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
integrated circuit مدار مجتمع IC
jumbo chip مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
medium scale integration مدار مجتمع با دو قطعه
metal oxide semiconductor طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
microcircuit مدار مجتمع پیچیده
microcontroller مدار مجتمع که حاوی CPU
monolithic integrated circuit مدار مجتمع یکپارچه
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
music chip مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pinout شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
Other Matches
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
complex مجتمع
complexes مجتمع
colonies مجتمع
colony مجتمع
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
tail clusters ابگیرهای مجتمع
regroups مجتمع شدن
integration مجتمع سازی
integrates مجتمع کردن
integrating مجتمع کردن
port complex مجتمع بندری
integrated program برنامه مجتمع
integrate مجتمع کردن
biocinosis مجتمع زیستی
assemble مجتمع کردن
assembled مجتمع کردن
assembles مجتمع کردن
integrate electronics الکترونیک مجتمع
cell assembly مجتمع یاختهای
regrouped مجتمع شدن
integrate system سیستم مجتمع
integrate transmission line خط انتقال مجتمع
integrate resistor مقاومت مجتمع
regrouping مجتمع شدن
hardware مدارهای مجتمع
regroup مجتمع شدن
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
integrated software نرم افزار مجتمع
join up مجتمع کردن هواپیماها
integrated data processing پردازش داده مجتمع
idp پردازش داده مجتمع
integrate transmission system سیستم انتقال مجتمع
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
medium scale intergration مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration مجتمع سازی در مقیاس متوسط
small scale integration مجتمع سازی در مقیاس کوچک
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
retail centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
ultra large scale integration مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
usli مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
very large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
generations کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
crom قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
lsi Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
comprehensive job کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
opto electronics تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
msi مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
thirds محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
third محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
wafer scale integration یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
wafers یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafer یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
jazz یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
silicon قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
oxide روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
sherlu اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
mesfet دستگاه فعال اصلی که مدارهای مجتمع ارسنیک گالیم به منظورتقویت جریان و معکوس نمودن ان بکار می رودEffect SemiconductorField etal
vlsi مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
marshalling تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
microelectronics طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
mos روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
metal oxide semiconductor روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
microprocessors قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
microprocessor قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
orbited مدار
orbit مدار
zones مدار
circuits مدار
pivoted مدار
theme مدار
orbits مدار
and gate مدار AND
track circuit مدار خط
absis مدار
electric circuit مدار
or circuit مدار OR
circuit مدار
themes مدار
pivots مدار
pivot مدار
zone مدار
interchange circuit مدار تعویض
etched circuit مدار چاپی
internal circuit مدار داخلی
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
ethnocentric قوم مدار
communication circuit مدار ارتباطی
equivalent circuit مدار معادل
single wire circuit مدار تک سیم
one wire circuit مدار تک سیم
ground return circuit مدار تک سیم
composited circuit مدار تک سیم
complex circuit مدار مختلط
compound circuit مدار مرکب
larmor orbit مدار لارمور
drived circuit مدار شنتی
discrete circuit مدار گسسته
digital circuit مدار رقمی
parameters مقداری از یک مدار
line circuit مدار سیگنال
line circuit مدار خطی
detector circuit مدار اشکارساز
trunks مدار ترانک
detonating cord مدار چاشنی
trunk مدار ترانک
delay circuit مدار تاخیر
shunt circuit مدار شنتی
equality ciroui مدار برابری
igniter train مدار اتش
engineering circuit مدار فنی
control circuit مدار کنترل
control circuit مدار فرمان
parameter مقداری از یک مدار
keplerian orbit مدار کپلری
electrical circuit مدار برقی
converter circuit مدار مبدل
electric circuit مدار الکتریکی
linear circuit مدار خطی
inductive circuit مدار اندوکتیو
politician سیاست مدار
basic circuit مدار ساده
bistable circuit مدار دوپایا
grid branch مدار شبکه
blind circuit مدار یک طرفه
branch circuit مدار انشعابی
breadboard تخته مدار
bridge circuit مدار پلوار
grid circuit مدار شبکه
capacitive circuit مدار فرفیتی
inductor circuit مدار اندوکتور
circuit board تخته مدار
politicians سیاست مدار
ground circuit مدار زمینی
balanced circuit مدار متعادل
inductive circuit مدار القائی
input circuit مدار ورودی
induction circuit مدار القایی
incomplete circuit مدار باز
aperiodic circuit مدار بی تناوب
ignition circuit مدار احتراق
input circuit مدار اولیه
armature circuit مدار ارمیچر
auxiliary circuit مدار یدکی
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
horse latitude مدار اسب
circuit board برد مدار
filed circuit مدار میدان
closed circuits مدار بسته
closed circuit مدار بسته
filament circuit مدار فیلامان
filament circuit مدار افروزه
feedback circuit مدار پس خورد
combinational circuit مدار ترکیبی
combined circuit مدار مرکب
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
external circuit مدار خارجی
explosive scale مدار منفجره
filter circuit مدار صافی
firing circuit مدار اتش
fltp flcp circuit مدار الاکلنگی
circuit capacity فرفیت مدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com