Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 94 (6 milliseconds)
English	Persian
fawningly	مداهنه کنان
Other Matches
inquiringly	تحقیق کنان پرسش کنان
rejoicingly	شادی کنان وجد کنان
glozing	مداهنه
fawning	مداهنه
greasing	مداهنه
greased	مداهنه
grease	مداهنه
obsequiousness	مداهنه
fawning	مداهنه کننده
to oil one's tongue	مداهنه کردن
unction	مرهم مداهنه
blarney	چاپلوسی مداهنه
glozingly	ازروی مداهنه
toadyism	مداهنه کاسه لیسی
toady	کاسه لیس مداهنه کردن
unctuous	چرب و نرم مداهنه امیز
vacillatingly	دل دل کنان
mutteringly	من من کنان
murmuringly	غر غر کنان
afoam	کف کنان
lingeringly	فس فس کنان
wonderingly	تعجب کنان
procrastinatingly	تعلل کنان
poutingly	لب کلفت کنان
ponderingly	اندیشه کنان
pantingly	ارزو کنان
on the run	شلوق کنان
surprisedly	تعجب کنان
pulingly	ناله کنان
murmuringly	ناله کنان
mockingly	ریشخند کنان
ragingly	شورش کنان
railingly	بدحرفی کنان
refelectingly	اندیشه کنان
sneeringly	ریشخند کنان
under one's breath <idiom>	نجوا کنان
scoffingly	ریشخند کنان
saunteringly	ولگردی کنان
twittingly	سرزنش کنان
reprovingly	سرزنش کنان
vituperatively	سرزنش کنان
remonstratingly	تعرض کنان
wailingly	شیون کنان
remonstratingly	نکوهش کنان
wailingly	ناله کنان
rejoicingly	خوشی کنان
minaciously	تهدید کنان
lurkingly	کمین کنان
menacingly	تهدید کنان
grumblingly	شکایت کنان
whiningly	ناله کنان
groaningly	ناله کنان
glozingly	تاویل کنان
flashily	جلوه کنان
exultingly	خوشی کنان
exultantly	خوشی کنان
mincingly	ناز کنان
jokingly	شوخی کنان
cock-a-hoop	شادی کنان
questioningly	پرسش کنان
gyringly	گردش کنان
haltingly	تامل کنان
jumpingly	پرش کنان
intriguingly	دسیسه کنان
loiteringly	درنگ کنان
lingeringly	معطل کنان
lingeringly	درنگ کنان
insinuatingly	اشاره کنان
repinningly	لندلند کنان
louringly	اخم کنان
insultingly	توهین کنان
they returned in triumph	شادی کنان برگشتند
at pause	مکث کنان خاموش
dramatis personoe	صورت بازی کنان
revilingly	بدگویان فحاشی کنان
frisky	جست وخیز کنان
repinningly	ناله کنان بادلتنگی
friskiest	جست وخیز کنان
friskier	جست وخیز کنان
jumpingly	جست وخیز کنان
wedding party	مجلس عروسی یا عقد کنان
skip	رقص کنان حرکت کردن
haltingly	درنگ کنان ازروی دودلی
interposingly	مداخله کنان بطور معترضه
fleeringly	استهزاء کنان باخنده تمسخرامیز
on the run	بهر سو دوان دوندگی کنان
skips	رقص کنان حرکت کردن
skipped	رقص کنان حرکت کردن
the miner's f.	اتحادیه یاپیمان کان کنان
whisperingly	به نجوا نجوا کنان سر گوشی اهسته
perdu or due	درحال کمین کمین کنان
gulpingly	غورت غورت کنان
pulingly	جیک جیک کنان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com