English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
Other Matches
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
roll on roll off سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
fisher equation یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
turnover tax مالیات بر گردش کالا
final goods کالا برای مصرف نهائی
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
mass production of goods تولید انبوه کالا
batch production تولید زیاد یک نوع کالا
mass production of goods تولید توده وار کالا
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
oligopoly تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
cost absoption هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freight forwarder حمل کننده کالا
consignor حمل کننده کالا
consignor ارسال کننده کالا
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
free carrier تحویل به حمل کننده کالا
mark up سود توزیع کننده کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
road haulier حمل کننده کالا از طریق خشکی
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
duration مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
matters کالا
merchandise کالا
produces کالا
mattered کالا
chattel کالا
commodity کالا
produce کالا
material کالا
mercery کالا
traffics کالا
produced کالا
trafficking کالا
trafficked کالا
product کالا
traffic کالا
commodities کالا
products کالا
matter کالا
materials کالا
traffick کالا
stuffs کالا
object of sale کالا
stuff کالا
goods کالا
articles کالا
good کالا
article کالا
ware کالا
wares کالا
mattering کالا
cargo کالا
cargoes کالا
stuffed کالا
interchanges مبادله کالا
sampled نمونه کالا
commodity code علامت کالا
collection of goods دریافت کالا
consignor فرستنده کالا
commodity exchange بورس کالا
lien on goods حق حبس کالا
commodity flow جریان کالا
commodity code شماره کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
holds انبار کالا
interchanged مبادله کالا
interchanging مبادله کالا
commodity broker واسطه کالا
hold انبار کالا
depot انبار کالا
commodity market بازار کالا
interchange مبادله کالا
commodity agreement موافقتنامه کالا
sample نمونه کالا
commodity code رمز کالا
commodity catalogue کاتالوگ کالا
margin utility حد مطلوبیت کالا
commodity exchange مبادله کالا
inventory صورت کالا
inventory موجودی کالا
commodities exchange بورس کالا
showrooms نمایشگاه کالا
fairer نمایشگاه کالا
stowage انبار کالا
fairest نمایشگاه کالا
fairs نمایشگاه کالا
commodities کالا جنس
stock room انبار کالا
drafts بسته کالا
drafted بسته کالا
draft بسته کالا
glut فراوانی کالا
glut وفور کالا
storeroom انبار کالا
bill of goods صورت کالا
on receipt of the goods بوصول کالا
warehouse انبار کالا
warehouses انبار کالا
showroom نمایشگاه کالا
samples نمونه کالا
order for goods سفارش کالا
depots انبار کالا
fate of goods وضعیت کالا
on receipt of the goods برسیدن کالا
fair نمایشگاه کالا
commodity broker دلال کالا
gluts فراوانی کالا
handling of goods جابجایی کالا
trafficking مبادله کالا
inventories موجودی کالا
trafficked مبادله کالا
traffic مبادله کالا
bartering دادوستد کالا
bartered دادوستد کالا
mock up مدل کالا
barter دادوستد کالا
traffics مبادله کالا
copper alloy همبسته کالا
barters دادوستد کالا
exclusion principle کالا نیستندشد
stock requisition درخواست کالا
gluts وفور کالا
commodity کالا جنس
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
despatch documents اسناد ارسال کالا
clearance ترخیص کالا ازگمرک
handling charges هزینههای جابجایی کالا
destination port بندر تحویل کالا
discount of goods تخفیف روی کالا
product liability مسئوولیت در قبال کالا
trade حمل کالا با کشتی
delivery order دستور تحویل کالا
design change تغییر شکل کالا
identification of supplies تشخیص هویت کالا
launched جا انداختن کالا در بازار
trade مزاحمت مبادله کالا
initial campaign معرفی کالا به بازار
acceptance of goods قبول کردن کالا
containerization حمل کالا با کانتینر
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
launches جا انداختن کالا در بازار
on approval خرید کالا به شرط
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
launching جا انداختن کالا در بازار
launch جا انداختن کالا در بازار
dead pledge گرو زمین و کالا
proforma پیشنهاد فروش کالا
traded حمل کالا با کشتی
traded مزاحمت مبادله کالا
distribution system شبکه توزیع کالا
goods received note برگه دریافت کالا
owner's risk ریسک صاحب کالا
stock requisition تقاضا جهت کالا
demand تقاضای خرید کالا
demanded تقاضای خرید کالا
demands تقاضای خرید کالا
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
storehouses مخزن انبار کالا
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods تحریم کردن کالا
direct objects کالا اعتراض کردن
indirect objects کالا اعتراض کردن
object کالا اعتراض کردن
mock up نمونه نمایشی کالا
selling costs هزینههای فروش کالا
objected کالا اعتراض کردن
objecting کالا اعتراض کردن
objects کالا اعتراض کردن
deliveries تحویل کالا دادن
delivery تحویل کالا دادن
storehouse مخزن انبار کالا
unit cost هزینه هر واحداز کالا
fairing ارمغانی که از نماسشگاه کالا
goods train قطار حمل کالا
order time زمان سفارش کالا
trade channel کانال توزیع کالا
storeroom مخزن انبار کالا
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com