English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English Persian
lead مدرک
leads مدرک
clue مدرک
clues مدرک
document مدرک
documented مدرک
documenting مدرک
percipient مدرک
deed مدرک
deeds مدرک
voucher مدرک
vouchers مدرک
perceptive مدرک
evidence مدرک
proof مدرک
proofs مدرک
adminicle مدرک
muniment مدرک
written evidence مدرک
piece of writing مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
writing مدرک [سند ]
attestation مدرک
certificate [official document] مدرک
evidence مدرک
grade مدرک
mark مدرک
reference [testimonial] مدرک
report مدرک
Other Matches
naked بی مدرک
master document مدرک اصلی
logical record مدرک منطقی
document processing پردازش مدرک
label record مدرک برچسب
evidence of the corpus مدرک جرم
endnote پایان مدرک
document format فرمت مدرک
end of record انتهای مدرک
record format قالب مدرک
record length درازای مدرک
lost document مدرک گم شده
bachelor's degree مدرک لیسانس
document format قالب مدرک
witnessed شاهد مدرک
witnessing شاهد مدرک
record سابقه مدرک
proof نشانه مدرک
proofs نشانه مدرک
testimonies تصدیق مدرک
testimony تصدیق مدرک
witness شاهد مدرک
authentic document مدرک اصلی
witnesses شاهد مدرک
conclusive evidence مدرک قاطع
physical record مدرک مادی
certificate of capacity مدرک شایستگی
announcing اشکارکردن مدرک دادن
not a leg to stand on <idiom> مدرک کافی نداشتن
announced اشکارکردن مدرک دادن
announce اشکارکردن مدرک دادن
announces اشکارکردن مدرک دادن
documentary مبنی بر مدرک یا سند
documented متکی به مدرک کردن
documenting متکی به مدرک کردن
probation ارائه مدرک ودلیل
voucher مدرک تضمین کننده
vouchers مدرک تضمین کننده
documentation مدرک یا مدارک اسناد
record مدرک ثبت کردن
record مدرک کتبی سابقه
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
document متکی به مدرک کردن
variable length record مدرک با طول متغیر
probational ارائه مدرک ودلیل
prima facie evidence مدرک به فاهر قاطع
document base font فونت پایه مدرک
certificate for decoration مدرک اعطای نشان
deed of assignment مدرک صلاحیت قانونی
certificate of achievement مدرک ابراز لیاقت
certificate of achievement مدرک تصدیق شایستگی
certificate of capacity مدرک ابراز لیاقت
record layout طرح بندی مدرک
fixed length record مدرک با درازای ثابت
trailer record مدرک پشت بند
to produce testimony مدرک ارائه دادن
secondhand evidence مدرک دست دوم
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
referring to a document استناد به مدرک خاصی
certificate of honorable service مدرک تصدیق خدمت صادقانه
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
proof is the result of evidenc دلیل نتیجه مدرک است
to give evdience گواهی دادن مدرک بودن از
Give the benefit of the doubt <idiom> [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
authority مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
aeronautical designation کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی
prima facie evidence مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
sited مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com