English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
homunculus مدل بازگشتی نامحدود مغز
Other Matches
unlimited liability بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
reenterant بازگشتی
recursive بازگشتی
recessive ارتجاعی بازگشتی
recursive procedure رویه بازگشتی
recursive function تابع بازگشتی
recursive routine روال بازگشتی
recursive subroutine زیرروال بازگشتی
recursivity بازگشتی بودن
recursive algorithm الگوریتم بازگشتی
return lines خطهای بازگشتی
retrace lines خطهای بازگشتی
difference equation رابطه بازگشتی [ریاضی]
reentrant چند دخولی بازگشتی
recursive subroutine زیر روال بازگشتی
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
recurrence relation [RR] رابطه بازگشتی [ریاضی]
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
ad infinitum نامحدود
uncomfined نامحدود
extralimital نامحدود
unlimited نامحدود
infinite نامحدود
ageless نامحدود
carte blanche اختیار نامحدود
infinity مقدار نامحدود
wide نامحدود وسیع
wider نامحدود وسیع
infinite series سری نامحدود
indefinitely بطور نامحدود
without limit بی حد بی اندازه نامحدود
unlimited liability تعهدات نامحدود
infinitely بطور نامحدود
unlimited war جنگ نامحدود
unrestrained ازاد نامحدود
infinite نامحدود لایتناهی
widest نامحدود وسیع
infinite loop حلقه نامحدود
infinite population جامعه نامحدود
Omnibenevolence خیرخواهی نامحدود
open credit اعتبار نامحدود
open end contract قرارداد نامحدود
cartle blanche اختیار نامحدود
cart blanche اختیار نامحدود
blank credit اعتبار نامحدود
absolute دایره نامحدود
absolutes دایره نامحدود
unqualified بیحدو حصر نامحدود
illimitable نامحدود محدود نشدنی
unlimited company شرکت با مسئولیت نامحدود
indefinitely برای یک مدت نامحدود
inane چرند فضای نامحدود
credit for an unlimited period اعتبار برای مدت نامحدود
infinitely elastic demand curve منحنی تقاضا با کشش نامحدود
The courts have unlimited jurisdiction. دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
absolutist کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
This contract is of unlimited duration. طول مدت این قرارداد نامحدود است.
illimitably بطوریکه نتوان محدود کرد بطور نامحدود
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
nobody can take work [abuse] indefinitely. هیچ کس نمی تواند کار [سو استفاده] را به طور نامحدود تحمل بکند.
restraint of trade قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
go to sleep اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com